سینماسینما، محمدرضا امیر احمدی
پلان ۷۵، به نمایش در آمده در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر
برنامه دولتی پلان ۷۵، شهروندان سالخورده را تشویق می کند تا برای بهبود جامعه سالخورده، معدوم شوند. یک زن سالخورده که ابزار بقا در حال ناپدید شدن است، یک فروشنده عملگرای پلان ۷۵ و یک کارگر فیلیپینی با انتخاب های مرگ و زندگی روبرو هستند.
فیلم، ریتم کشندهای دارد که تماشایش را به کاری طاقتفرسا بدل کرده. زیباییشناسی فیلم، بر این مبنا شگل گرفته که عامدانه از هر هیجان داستانی یا اُفت و خیزی دوری کند. زیرا که قرار است بیهودگی و برهوتی که بر زندگی بشر سایه انداخته، به عنوان حال و فضای فیلم به چشم بیاید نه چیز دیگر. پلان ۷۵، فیلمِ داستانپردازی یا حتی ارائهی یک زیباییشناسی خلاقانهی سینمایی جدید نیست. قرار نیست دستاورد چشمگیری در بیان سینمایی به نمایش گذاشته شد.
فیلمساز البته حواسش بوده شیرازهی فیلم از هم پاشیده نشود. این یعنی آنکه فیلم آنقدر مطلب برای گفتن دارد که ما را به دیدنش ترغیب کند. این کار البته با چنان و حوصله و صبری انجام شده، که فیلم را به نمونهی مطالعهی علمی خشک بدل کرده. نمایشی از بطالت، وقتی شور زندگی از خانههای ما از میان رفته. اگر به دنبال کردن چنین ایدهای علاقهمند باشید، فیلم را تا پایان تماشا خواهید کرد، وگرنه فرصتهای بهتری برای دنبال کردن ایدههای مشابه در کتابها، فیلمها یا آثار هنری دوروبرتان هست.