نگاهی به سریال«بازی مرکب»؛ تراژدی انسان‌ها تحت سیستم‌های بی‌رحم

سینماسینما، فرزانه متین

سریال «بازی مرکب» در همان فصل اولش هر آنچه را که مهم بود به صورت پیام از منظر اخلاقی، سیستم سرمایه داری، پول پرستی و طمع و آز به مخاطبان منتقل کرد و باید گفت فصل دوم و سوم آن به غیر از جنبه ی درآمدزایی برای پلتفرم نتفلیکس، چیزی برای ارائه ندارد. از این رو مخاطبان از دو ‌فصل اخیر که باید آن را یکی دانست، چندان رضایتی ندارند. موتیفی که سازندگان فصل سوم به شدت در چشمان مخاطب فرو می کنند و داد می کشند که آن را ببینید، انسانیت و درگیر کردن عواطف است که به زور هم شده در لابه‌لای سکانس ها به آن اضافه شده است. بیش از آن که به مقوله ی انسانیت در «بازی مرکب» پرداخته شود، در ابتدا باید نگاهی به سیستم سرمایه داری بیندازیم که بذر آن به خوبی در فصل اول پاشیده شد که چگونه سرمایه داری، بی رحمانه ترین نمایش را به راه می اندازند. همانطور که ماهی، غذای کوسه هاست در این سریال عملا نشان داده شده که افراد فقیر هم غذای این سیستم است تا حدی که از حذف شدن شان هم خوشحال می شوند و با خود می گویند یک فقیر کمتر، زندگی بهتر.

«بازی مرکب» در هر سه فصل نشان داد انسان ها تحت سیستم های بی رحم با محوریت از بین رفتن مرز بین خوب و بد بودن در کلنجارند. این مرز باریک انسان بودن و اسب بودن (ضرب المثل کره ای) را در سریال تداعی می کند که برگزارکنندگان آن بویی از انسانیت نبرده اند و از سوی دیگر کل سریال به مساله جبر و اختیار اشاره دارد چرا که جبر در بازی مرکب انکار می شود. افراد شرکت کننده بنا بر خواست و اراده ی خود وارد این مسابقه شده اند و حالا که  متوجه می شوند شانس برنده شدن شان در گرو حذف یا کشتن تمامی افراد در مسابقه است با این حال در رای گیری پس از هر بازیِ مرگبار، دوباره با اختیار خود می خواهند در این منجلاب دست و پا بزنند تا به پول که سمبلی از بت در سریال است، برسند و اینان کسی نیستند غیر از بت پرستان.

در فصل سوم، نوزادی از قضا در این جهنم که نمادی از معصومیت، پاکی و امید در جهانی فاسد است، متولد می شود و در اینجاست که «بازی مرکب» فریاد می زند، انسانیت را دریابید بله از زمانی که نوزاد وارد دنیای سریال می شود، مخاطبان، لحظاتِ احساسی عمیقی را تجربه می کنند و در نهایت با انصراف بازیکن ۴۵۶ (خودکشی اش) به نفع، نوزاد، عملا سریال به ما می گوید:« پیروز این بازی مرگبار، انسانیت بود». بازیکن ۴۵۶ همانی بود که ما را در فصل اول وارد این بازی کثیف کرد و در نهایت برنده شد، در فصل دوم برای از هم پاشیدن این بساط، دوباره ما را به این جهان برد و در فصل سوم با تسلیم و افسردگی تنها نقش یک بازیکن بی اراده را داشت، اما با سپردن این نوزاد به وی، برق امید را دوباره توانستیم در چشمان بی فروغ اش ببینیم و همراه داستان شویم.

با همه ی این تفاسیر فصل سوم از معایب زیادی رنج می برد؛ پایان بندی آن رضایت بخش نیست. داستان از ابتدا تا انتها انسجام ندارد، برخی از خرده روایت ها فاقد عمق است که نه تنها به پیشبرد داستان کمکی نمی کند بلکه باعث افت ریتم هم می شود. حتی ما چیزی از افراد VIp هم نمی دانیم و معمای وجود آن ها در سریال حل نشده، باقی می‌ماند. کارگردان در زمینه کاراکتر فرانت من اجحاف بزرگی کرد چرا که به شخصیت پردازی این‌ نقش کلیدی نپرداخت و اسم وی تنها بر روی کاغذ فیلمنامه باقی ماند گویا او باید در این دو فصل وجود داشت تا  پازل ها را به گونه ای بچیند که راه خود را به کالیفرنیا باز کند تا بگوید «بله -این سریال توسط آمریکایی ها ادامه خواهد داشت.»

بنا بر اخبار موثق قرار است اسپین آفی از «بازی مرکب» در ماه ژانویه توسط کارگردان معروف آمریکایی، دیوید فینچر کلید بخورد، سپس نسخه جهانی آن ساخته شود و سرانجام اسپین آفی از فرانت من ساخته شود با این تفاسیر حداقل تا سال ۲۰۳۰ ما با «بازی مرکب» سرو‌کار داریم.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 209387 و در روز سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ ساعت 14:52:01
2025 copyright.