سینماسینما، محدثه واعظیپور
«شیهه» ساخته پویا سعیدی، از همان لحظات نخستین فیلم، شوقبرانگیز و تماشایی است، قلاب فیلم خیلی زود به بینندهاش گیر میکند، نه فقط به خاطر حضور نگار جواهریان که اغلب حضورش مقابل دوربین، کنجکاویبرانگیز و جذاب است، و نه حتی به خاطر موضوع حساس آن، بلکه به خاطر فضاسازی کارگردان. جهانی که لیلا (نگار جواهریان) و امیر در آن زندگی میکنند، آمیزهای از واقعیت و فراواقعیت است، در جهان مشترک بین زن و پسربچه، ارتباط طوری شکل میگیرد که از قالب مرسوم و عینی دور شده و به مفاهیمی تازه میرسد. لیلا، نیتش را پشت واژهها پنهان کرده و حقیقت را به پسر نمیگوید. امیر، به اقتضای سنش، در دنیای خیالی خود زندگی میکند و میکوشد رابطهاش با مادر، برادر و اطرافیانش را از منظری که خود درک میکند، به لیلا منتقل کند. «شیهه» به عنوان یک فیلم کوتاه، عمیق و انسانیست. لیلا، درگیر یک رابطه عاطفی به پایان رسیده است، زنی که در نگاه اول شاید کمی سبکسر به نظر برسد، اما به مرور وجه انسانیِ شخصیت، خلوت، تنهایی و بیپناهیش تجلی پیدا میکند.
«شیهه» به اندازه و به درستی به وجوه مختلف زندگی در یک کلانشهر یا مختصات زندگی در جوامع مدرن میپردازد. لوکیشن فیلم، برجهای سر به فلک کشیده و بیخبری لیلا از همسایهها، اشارهای به تبعات زندگی مدرن و تنهایی وسیعی است که در آن حکفرمایی میکند. امیر هم مانند لیلا، در این مناسبات تک افتاده، مادرش ساعتها از او بیخبر است و پسر بچه، فراغتی طولانی با زنی غریبه (لیلا) دارد، وجه مشترک این دو شخصیت، و نزدیکیشان بهم، اشاره ای به وضعیت زنان و کودکان در این دنیای دهشتناک است. هر دو شخصیت، دور از خانواده و در جستجوی مامنی برای همصحبتی و کشف شدن هستند. «شیهه» جهانی باورپذیر دارد، در حالی که همان طور که اشاره شد، بین واقعیت و فراواقعیت حرکت میکند. انتخاب درست نگار جواهریان و موفقیت او در نمایش پیچیدگیهای شخصیت لیلا، بسیار به فیلم کمک کرده است. بازیگر نقش امیر هم بااستعداد است و ترکیب او و جواهریان به عنوان دو بازیگر اصلی فیلم، جهان مورد نظر فیلمساز را عینیت داده است.
«شیهه» بیشتر از اغلب تولیدات بلند سینمای داستانی سالهای اخیر، جذاب و درگیرکننده است. موضوع زن و کودک، استقلال زنان و پذیرفتن نقش مادری، بحران روابط عاطفی و زوال عشق، همواره چالش برانگیز و جذابند. پویا سعیدی در «شیهه» نگاهی تازه به این مسائل داشته و با تمرکز بر نمایش حس زنانه و مهر مادری، تماشاگرش را درگیر میکند. «شیهه» یادآور رمان معروف اوریانا فالاچی است، در «به کودکی که هرگز زاده نشد» فالاچی احساسات متضاد، عواطف سرکوب شده و اندوه مادری را روایت میکند که سرخورده از یک رابطه به پایان رسیده، برای دل کندن از فرزندی که هنوز به دنیا نیامده، تصمیم میگیرد. پایان «شیهه» مانند انتهای رمان اوریانا فالاچی، منحصر به فرد، تکان دهنده و به یادماندنی است.