سینماسینما، یاسمن خلیلیفرد
«تومان» را شاید بتوان جزو آن دسته از معدود فیلم هایی قرار داد که مخاطب در مواجهه با آن ها دو رویکرد خواهد داشت: یا شیفته فیلم خواهد شد و یا فیلم را پس خواهد زد.
«تومان» شاید به سلیقه بسیاری از سینمادوستان و حتی منتقدان سینمایی خوش نیاید اما هرگز نمی توان از این مسئله چشم پوشید که فیلم به لحاظ ساختار و اجرا اثری خلاقانه و شسته رفته است.
آن چه به زعم من بزرگترین ضربه را به فیلم وارد کرده مدت زمان آن است! “تومان” صحنه های زائد بسیاری دارد که قطعاً در تدوین هایی دو یا چندباره قابل حذف اند. بی شک حذف این صحنه ها، ریتم و ضرباهنگ درست تری را به اثر خواهد بخشید و می تواند نظر مساعد مخاطبان کم حوصله تر را نیز به خود جلب کند.
مسئله ی شرط بندی و قمار از مسائل حساسیت برانگیزی هستند که فیلمساز جسورانه به سراغشان می رود اما نمی تواند از پتانسیل نهفته در ایده مرکزی خود به درستی بهره برداری کند و در نتیجه تعلیق دلهره آمیز فیلم به مرور کهنه و کم جان می شود و نمی تواند غافلگیری های درستی را خلق کند.
دوربین به درستی به خدمت فیلم درآمده و صحنه های پویا و پرتنش فیلم را با اندازه های درست نما و قابهای متقاعدکننده خود ثبت می کند.
«تومان» فیلم پربازیگری است. تعدد شخصیت ها می توانست از دقت کارگردان در هدایت بازیگران بکاهد اما بازیگران فیلم بازی های درست و به اندازه ای دارند. ریسک انتخاب نابازیگر (یا بازیگران کمتر شناخته شده) در فیلم کاملاً جواب داده و همه ی بازیگران بسیار باورپذیر ایفای نقش می کنند.
«تومان» اما به رغم آن که به لحاظ کارگردانی و حتا چفت و بست فیلمنامه، اثری معقول و خوش ساخت است اما به دلیل موضوع به شدت خاص و عجیبش و کش آمدگی زمانی اش نخواهد توانست نظر مثبت نیمی از تماشاگرانش را به خود جلب کند.