سینماسینما، گلاره محمدی
سامان سالور بعد از ۶ سال با “سه کام حبس” در جشنواره امسال حضور پیدا کرده و با انتخاب سوژه مواد مخدر سعی داشته به نقش و تاثیرات آن بر زندگی یک زوج بپردازد. اما مشکل از آنجا آغاز می شود که فیلمساز در بیان معضلات و مشکلات این زوج و اتفاقاتی که به واسطه وجود مواد مخدر در زندگی شان آنها را درگیر می کند، اغراق کرده و باعث می شود شخصیتها خالی از هرگونه ظرافت و منطق به نظر برسند.
در کنار این رویکرد، مطرح کردن انبوهی از مشکلات فرهنگی – اجتماعی که هر روزه در بستر جامعه قابل مشاهده است در دل فیلمی ۱۰۰ دقیقه ای از نقاط ضعف فیلم به شمار می آید که موجب عدم تمرکز فیلمساز بر داستان محوری شده و عملاً فیلم را در حد اثری شعاری تنزل داده است.
از سوی دیگرکدهای تصویری که در ابتدا شاهدش هستیم از جمله سیگار کشیدن نسیم و انداختن فیلتر آن در چاه آشپزخانه(مخفی کردن این کار از دید همسرش)، نهایتاً به گرفتگی چاه و بالا آمدن فاضلاب منجر می شود و این اتفاق دقیقاً در زمانی روی می دهد که سیل اتفاقات بد برای این زوج یک به یک در حال وقوع است. این انتخاب به گمانم در نهایت بی سلیقگی صورت گرفته و می توانست بسیار ظریف تر در بطن فیلم حل شود.
سالور که در فیلمهای “تمشک” و ” سیزده ۵۹” تلاش کرده به سینمای قصه گو نزدیک شود، این بار در “سه کام حبس” هم به همین مسیر ادامه داده است ولی همچنان از عدم پرداخت درست و به اندازه شخصیتها غافل شده و انتخاب بازیگران توانمندی چون تنابنده و ایزدیار هم نتوانسته فیلم را نجات دهد. به همه اینها اضافه کنید حضور نوزاد و گریه های بی پایانش به جای آنکه موید تلاش مجتبی(محسن تنابنده) برای فراهم آوردن زندگی بهتر و توجیه انتخاب راهی پرخطر برای تامین مخارج زندگی باشد، باعث مخدوش شدن و گاه قطع ارتباط بیننده با فیلم شده و کارکرد موضوعیش را از دست داده است.
ای کاش فیلمساز غیبت ۶ ساله اش را کمی کنترل می کرد و با انتخاب داستانک های کم تعداد و حساب شده، فیلم را که در لحظاتی به گزارش های برنامه “در شهر” در مورد معضل اعتیاد شبیه شده به فیلمی سینمایی با داستانی روان، یکدست و باورپذیر مبدل می ساخت.