سپیده ابرآویز
۱٫ رضا درمیشیان را از سالهای دور می شناسم .از اواخر دهه ۷۰ و همکاری های مطبوعاتی کنار سید غلامرصا موسوی و دکتر هادی کریمی
۲٫جوانی بود با چهره ای کودکانه ، بسیار پرانرژی ، باهوش و با پشتکاری تمام ناشدنی
۳٫همیشه فکر می کردم یکی از موفق ترین روزنامه نگاران سینمایی می شود اما او به مطبوعات قانع نشد و سینما را انتخاب کرد .دستیاری کنار ادم های بزرگ و با تجربه مثل داریوش مهرجویی درمیشیان را یک شبه چند سال جلو برد
۴٫ هوش تصویری بالای درمیشیان و استفاده از فوت کوزه گری اساتیدی که کنارشان دوربین را دیده بود باعث شد در همان فیلم اولش بغض خوش بدرخشد و فیلم بعدی عصبانی نیستم و آن سرنوشت عجیب توقیفی فرصت و شهرت را برای او دو چندان کرد .
۵٫ لانتوری فیلمی است در ادامه همان کارهای قبلی .بازهم فیلمی جوان که به مسایل و مصایب جوان امروز در جامعه می پردازد. با نگاهی جسور و طنزی تلخ
۶٫ قصه از دو محور همزمان استفاده می کند :قصه لانتوری و آنچه بر سرش امده و قصه مریم و قصاص و همان حکایت های مترتب همیشگی
۷٫ استفاده از شیوه روایت مستند گونه ، ریتم تند و فارغ از قضاوت از همان ابتدا مخاطب را روی صندلی می نشاند و وا می دارد لحظه لحظه با تعلیق و کنجکاوی فیلم را دنبال کند و نه عقب بماند و نه جلو بیافتد.
۸٫ قاب بندی ها و دکوپاژ حرفه ای استفاده از تصاویر سیاه و سفید برای نماهای زندان، بازی گیری بی نهایت حرفه ای از بازیگران به خصوص نوید محمد زاده با آن شخصیت هیجانی و مریم پالیزبان با ان کاراکتر سرد از نقاط قوت و نشانگر هوشمندی و تسلط کارگردان است
۹٫ اگرچه داستان از یک سوم اخر به سمت مریم سوق می خورد و صرفا به نشانه گرفتن احساسات مخاطب سرگرم است اما با استفاده از لحظه پردازی های حکم قصاص لانتوری با همان پاشا بار دیگر وارد لایه دیگری ار مفاهیم و ناگفته های فیلم می شود که جای تحسین دارد.
۱۰ .اساسا آن چه از لانتوری یک فیلم سالم و قابل دفاع ساخته همین لابیرنت پنهان و هزارتویی است که در نگاه ساده و سطحی به فیلم چندان ملموس نیست.
۱۱٫لانتوری مجموعه ای است از یک کار فنی و محتوایی حرفه ای که هم مخاطب خاص را به سینما می کشاند و هم تماشاگران عادی
۱۲٫ درمیشیان قطعا فیلمساز خوبی است که هنوز آن فیلم بسیار خوبش را نساخته.
کاش شرایط مساعد ساختن این فیلم از این فیلم ساز با استعداد بشود.