سینماسینما، علیاصغر کشانی
سنت جذاب اکران نوروزی فیلم ها که اخبارش از اسفند ماه داغ می شود سال های سال است بخش بزرگی از عشاق سینما در ایران را کنجکاو دیدار دوباره با سینما در سالی نو می کند. حالا که روزهای ابتدایی اکران نوروزی سال ١٣٩٨ را سپری می کنیم، پی جویی از حالی که تماشاچیان با دیدن اکران نوروزی فیلمها در سالهای دور سینما پیدا می کردند بی مناسبت نباشد، دیدن فیلمهای اکران نوروزی چون گوهر شب چراغ، جاده زرین سمرقند، توفان نوح، یکه بزن، پسران قارون، سه فراری، عشق آفرین، شیرین و فرهاد، توفان بر فراز پاترا، حسن کچل، همای سعادت، ایوب، کشتی نوح، مهدی مشکی، یک اصفهانی در نیویورک، کاکاسیاه، پریزاد، اوستا کریم نوکرتیم، ممل آمریکایی، همسفر، پاشنه طلا، ماه عسل، گل پری جون، همکلاس و… در آن سال ها کشف حال و هوای تماشاچیان سینما با دیدن لحظات نابی از فیلمهایی بود که در تعطیلات نوروز به آنها می داد.
از آن میان، انتخاب سکانس گفتگوی درونی شخصیت گل پری در فیلم گل پری جون ساخته عزیزالله بهادری (دانش آموخته دانشگاه پراگ) را می توان به عنوان نمونه ای ویژه در احوالاتی که تماشاچیان روزهای نخستین فروردین ماه سال ١٣۵٣ در اکران اول سینماهای سراسر کشور تجربه می کردند، بازخوانی کرد. پیش از آن سکانس ِ خاص، شخصیتهای دوقلوی فیلم (هر دو نام گل پری را دارند) که ثروت هنگفتی پس از تصادف و درگذشت ناگهانی پدر و مادرشان به آنها رسیده، جایشان با هم عوض شده است.
گل پریِ شهری که از کودکی تحت سرپرستی پسر عموی طماع، بدجنس، حقه باز و تازه به دوران رسیده اش که چشم به ثروت عمو دوخته، هر روز او را به باد کتک می گیرد و در صدد دیوانه جلوه دادن گلپری به وکیل و مباشرِ قابل اعتماد خانوادگی آنهاست، دختری ترسو، کتک خور و ضعیف بار آمده است و گل پریِ روستایی که پدرو مادر در زمان حیات از وجودش بی خبرند (زمان زایمان ناگهانی مادر در هنگام سفر، توسط قابلهِ دوره گردِ حاشیه نشین که عمری را در حسرت فرزند سپری کرده، نوزاد را طوری که مادر از وجود او بی خبر بماند، پنهانی بر می دارد) دختری شجاع، رک گو، زرنگ و بی شیله پیله است.
گل پریِ شهری موفق به فرار از دست پسرعمو و نوچه هایش می شود و گل پریِ روستایی پس از کتک زدن یک روستایی شیاد و چشم ناپاک، از دست پلیس به شهر می گریزد. دخترها جابجا می شوند؛ گل پریِ شهری اشتباهی به خانه قابله میانسال می رود و گلپریِ روستایی وارد زندگی مجلل و اعیانی خواهرش می شود. دخترها از موقعیت هم بی خبرند، پسرِخاطرخواهِ گل پریِ شهری (حالا جای او را دختر روستایی گرفته) با پافشاری درصدد ازدواج با اوست؛ گل پریِ روستایی که یک ستاره در آسمان نداشته و از راه دوره گردی روزگار می گذرانده، در آستانه رسیدن به ثروت هنگفت، شوهر تحصیلکردهِ پولدار، خانه دَرندَشت، اتومبیلهای آخرین سیستم، نوکر و کُلفَت و زندگی سرشار از رفاه و آسودگی است.
در این گیرودار به هزاران اصرارِ پدرِ داماد که موقعیت و ثروت انبوه صمد بابک (پدر گلپری) هوش از سرش ربوده، مهمانی نامزدی پسرش با گلپری را پس از بارها شانه خالی کردن گلپری ترتیب داده و گلپری در شرایط استیصال و از سر دلسوزی نسبت به خواهشهای پی در پی پدرِداماد و نگاه های مُلتمسانه داماد پذیرفته است. گلپری در این شرایط حالا دارد از پله های عمارت زیبای پدرِ درگذشته اش بالا می رود تا پس از پوشیدن لباس عروس از طبقه بالا نزد مهمانان بازگردد. پایین، بزمی برپاست و گلپری در اتاق مشغول بستن گوشواره آویز هندی جلوی آینه با یک سوپرایمپوز، ناگهان خودِ روستایی اش را با همان گویش لااُبالی روبروی خود در آینه می بیند:
– تو چطور وجدانت راضی می شه جایِ دختری رو، خونه زندگی دختری رو، عشق دختری که شبیه تو هست رو غصب کنی، هیچ می دونی این کار گناه بزرگیه.
– آخه چیکار کنم، می بینی که بدجوری تو دردسر افتادم، پسره سخت عاشقم شده خودش و پدرش دست از سرم برنمی دارن…
– خب، چارهش اینه کاری کنی که این مجلس به هم بخوره.
– مثلا چیکار کنم؟
– چه می دونم! مثلا یه کاری کنی که داماد از تو بدش بیاد، ازت تنفر پیدا کنه.
گلپری با اتمام این دیالوگ گویی با هدف حفظ ارزشهای والای انسانی در اقدامی لگام گسیخته که استعاره ای برگرفته از شیوه اخلاقگرای ادبیات نمایش های عامه پسند فارسی است، حاضر می شود تن به بدنامی دهد و رنج شماتت دیگران را به جان بخرد. او در این تمثیل از برخواستن مقابل فریبکاری نفس و ایستادن دربرابر سرکشی های درونش، موفق به درهم شکستن خود و خیزش دربرابر خواهش های نابجا، حاضر به معرفی خود به عنوان آدمی هرزه و هرجایی می گردد تا اعتقادش به قباحت فریبکاری و زشت خوییِ مال اندوزی از راه نادرست، پا بر جا بماند.
این رفتار ملامت گرایانه و این بیداری درونی گلپری در این اثر نمونه ای از سینمای اخلاقگرای فارسی، در ترکیب با جنبه های دیداری صحنه بخصوص با انتخاب معماری خانه ای اعیانی با قاب بندی درخشان مازیار پرتو اهمیت بیشتری می یابد؛ اتاقهای طبقه بالا با پله های مارپیچ به طبقه همکف می رسد، گلپری با پیراهن دکلته با وانمود به از خود بی خودی با چشمانی مخمور با همراهی ملودی بزمی و منحصر به فرد حسین واثقی با حالتی ناموزون از پله های عمارت زیبای پدرش پایین می آید، فرود او از نگاه حاضران گویی سقوط و اضمحلالش از اوج شکوه و جلال به پست ترین نقطه است اما او با خویشتنداری با نیک کرداری با یکرنگی با صفای باطن و با وجدان بیدار به تمامی این برداشتها به همه نگاه های شماتت آمیز حاضران و به همه قضاوت های نادرست دوروبرش پشت پا می زند تا با عبور از مسیری صعب العبور و گذر از وادی لغزان نشان دهد خون یک سرمایه دار درست کردار چگونه در رگ هایش تبدیل به نمادی از پاسداری از انسانیت شده است.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- سازمان سینمایی اعلام کرد؛ بیشترین مخاطبان سینما در هفت ماه گذشته
- میتوان برادر لیلا هم نبود/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- وقتی نگاه هالیوود به زنان مورد انتقاد قرار میگیرد/ نگاهی به فیلم «بلوند»
- مار از پونه خوشش نمیآید!/ نگاهی به فیلم «چپ راست»
- تمجید مت دیمون از بازی کیلین مورفی در «اوپنهایمر»
- مطالعات سینمایی یا تحصیلات سینمایی؟/ تأملی بر ترجمهی کتابهای سینمایی
- مدیرکل اداره نظارت سازمان سینمایی: شورای پروانه نمایش از دیدن و ارزیابی «برادران لیلا» خودداری کرد
- ابد و صد روز/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- نمایش فیلم کوتاه «آغاز» در پلتفرم هاشور
- اختصاصی سینماسینما/ گفتگو با نیما جاویدی پس از جایزه سریز مانیا/ در هر واقعیتی بخشی از دروغ وجود دارد
- عاشقانهای از سه نسل؛ «جان جانان» به تهیهکنندگی حبیب الهیاری دارای پوستر رسمی شد
- درگذار از خشونت و تحقیر گذشته/ یادداشتی بر فیلم «زنی ناشناس»
- دو جایزه جشنواره فریبورگ برای «جنگ جهانی سوم»
- رونمایی از مستند «سبز بن دار»
- سمبلیک و مضمونگرا/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- «شهربانو» به رقابت آسیایی بنگلور راه یافت
- جایزه بزرگ جشنواره فرانسوی به «آکتور» رسید
- آناتومی نکبت/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- وقتی پول معیار همه چیز است
- «آقای کلاین»؛ تلاش برای زدودن یک اشتباه
- سرگذشت لیلا و برادرانش
- جایزه بزرگ جشنواره فرانسوی برای فیلمی به تهیهکنندگی نیکی کریمی
- عیدی اول نوروز ۱۴۰۲ با بستههای عیدانه همراه اول
- چند نفر در سال ۱۴۰۱ به تئاترشهر رفتند؟
- «قطع فوری» بهار به سینماها میآید/ آخرین فیلم علی انصاریان در راه اکران
- جایزه اصلی جشنواره ژنو به «شب، داخلی، دیوار» رسید
- «لامینور» مهرجویی در بنگلور
- واکنش تهیهکننده فیلم «هوک» به پخش تلویزیونی فیلمش
- نسخه ویژه نابینایان «بادکنک سفید» با صدای گلاره عباسی منتشر میشود
- فیلمهای نوروزی در روزهای اول اکران چقدر بلیت فروختند؟