«هوگو» ساخته اسکورسیزی؛ وفاداری به جهان کودکی، احترام به سینما 

سینماسینما، ترجمه و گردآوری: مهگان فرهنگ

 «اختراع هوگو کابره» (کابرت)، اثر برایان سلزنیک، نویسنده آمریکایی، رمانی است که در سال ۲۰۰۸ جایزه کلدکات را برای کتاب های تصویری به دست آورد. اما شاید برای بسیاری این نام با عنوان فیلم «هوگو» ساخته مارتین اسکورسیزی، به یاد آورده شود. سلزنیک در نیوجرسی آمریکا به دنیا آمده و پس از دیدن شاهکار ملیس، سفر به ماه (۱۹۰۲)، به طور مبهم به نوشتن کتابی درباره او فکر کرد. داستانی عجیب درباره پسری که یک ماشین خراب را پیدا می‌کند و او را به جورج ملیس، فیلم‌ساز فرانسوی می‌رساند زمانی که سلزنیک شروع به کار بر روی این پروژه می کند، به سرعت مشتاق این پروژه می شود او در گفتگویی که در آتلانتیک ۲۰۱۲ منتشر شده می‌گوید: «من کاملاً درگیر ماجرا و تحقیق شدم. من دو سال و نیم را صرف کردم و غرق در دنیای هوگو شدم. او خود را در سینمای اولیه فرانسه غرق کرد و ساعت ها به کارکردن بر سینمای ژرژملی یس و فیلم های کارگردانان دیگری چون ژان ویگو، رنه کلروژان رنوار و تماشای آنها پرداخت. او از مؤسسه فرانکلین در فیلادلفیا بازدید کرد تا ماشین‌های تاریخی چرخ دنده‌دار را در آنجا بببیند. سرانجام او به پاریس سفر کرد تا درباره زندگی و فرهنگ شهر در دهه ۱۹۳۰ تحقیق کند و درباره ملی یس بیشتر بداند. او حتی از آپارتمانی که زمانی توسط فیلمساز اجاره شده بود و همچنین از قبر او بازدید کرد. 

«هوگو» به دلایل بی‌شمار کاری متفاوت از مارتین اسکورسیزی است. اما آنچه«هوگو» را مختص اسکورسیزی می کند، متفاوت بودن این فیلمش با دیگر آثارش است. او در این فیلم به جهان کودکی وارد می‌شود و به سینما ادای دین می کند. او سینماگری متفاوت است. شاید نگاه به جهان داستانی‌ای که مارتین اسکورسیزی به آن پرداخته، اهمیت ساخت این فیلم را نشان دهد.

ادبیات و داستان همیشه به پیشبرد تخیل، فانتزی و شکل دهی ایده و خلاقیت کمک کرده است. رمان های بسیاری در دنیا برای گروه های سنی مختلف وجود دارد و «اختراع هوگو کابره» از جمله رمان هایی است که متعلق به نوجوانان است. نوجوانی سنی خاص و عجیب است و تولید آثار فرهنگی برای این طیف کمتر از گروه های دیگر بوده است. این رمان هم نمونه ای از این رمان خاص است.  

کل داستان، به صورت پشت سرهم با تصویر و متن روایت می شود. ضمن آنکه نویسنده ی کتاب تصویرگر آن هم است. 

داستان اصلی ماجرای، «هوگو»، مربوط به پسرکی یتیم است که میان دیوارهای ایستگاه شلوغی در پاریس تنها زندگی می کند و خودش را از دیگران پنهان می کند. او با دختری کتاب خوان و پیرمردی بداخلاق آشنا می شود. در این میان هر دو رازهایی دارند که به هم می گویند. درارتباط با پیرمرد بد اخلاق ایستگاه، راز عجیب او به خطر می افتد؛ راز درست کردن یک آدم آهنی پیچیده که باید هوگو به ترتیبی آن را به کار بیندازد. به موازات این جریان  داستان ژرژمیلیس، فیلم‌ساز قدیمی و برجسته سینمای صامت که اکنون فراموش شده و خبری از او نیست، نیز مطرح می شود. این دو داستان و فراز و نشیب هایش این رمان را شکل می دهد که بسیار مورد توجه مارتین اسکورسیزی قرار می گیرد. فیلمنامه اش را جان لوگان، نویسنده فیلمنامه «آواتار»، می نویسد و اسکورسیزی با استفاده از تکنولوژی سه بعدی دست به ساخت این فیلم متفاوت خود می زند. فیلمی که نامزد ۱۱ اسکار می‌شود و ۵ اسکار را به خود اختصاص می دهد.

اما آیا «هوگو» فقط یک فیلم متعلق به نوجوانان است؟ در پاسخ به این پرسش می توان گفت که «هوگو» علاوه بر این‌که فیلمی برای نوجوانان است، بیشتر برای  خانواده ها و دیگر مخاطبان ازجمله عاشقان سینماست. فیلمی کاملا خوب و تاثیرگذار و در ستایش و احترام به سینما. 

اسکورسیزی دراین فیلم نشان داده به خوبی به جهان نوجوانی مسلط است و این توانایی را دارد که فیلمی در ارتباط با نوجوانان بسازد. او رویای خودش را ساخته است. مارتین اسکورسیزی فقط یک فیلمساز نیست، او به جهان سینما خدمت می کند. اسکورسیزی با تأسیس سازمان غیرانتفاعی بنیاد فیلم در سال ۱۹۹۰، زندگی خود را وقف حفظ و مرمت فیلم  های سینمایی کرده‌ است. او بنیاد جهانی سینما در سال ۲۰۰۷ و پروژه میراث فیلم آفریقا در سال ۲۰۱۷ را نیز  تأسیس کرده‌ است. اینها نشان از علاقه و احترام او به سینما و حفظ آن دارد. 

جهان کودکی ترسیم  شده توسط مارتین اسکورسیزی  بسیار مشابه زندگی شخصی خود او بوده است. کسی که  در دوران کودکی با تماشای نمایش، عاشق سینما شد و پس از آنکه به شکل حرفه ای وارد این عرصه شد و تصمیم گرفت تا به آن وارد شود. «هوگو» فیلمی کامل از عشق به سینما در سینماست. بسیاری از کارگردان های مهم جهان در ستایش سینما و علاقمندی شان تجربه هایی این چنینی در کارنامه‌ی خود دارند و هر کدام به نوعی با سر زدن به جهان کودکی به بیان این موضوع پرداخته اند. «سینما پارادیزو»، «درد و افتخار» و… را نیز می توان از جمله این فیلم ها به شمار آورد که جهان کودکی در مسیر رسیدن به آن چه که به آن تبدیل شدند، چقدر موثر بوده است. 

ساخت و نشان دادن کودکی در سینما از کارهای سخت  به شمار می آید. سینمایی که به هر جهت به کودکان و نوجوانان و یا جهان کودکی تعلق دارد با ریزبینی بیشتر و کار بیشتر همراه است و اصولا کسانی که در این کار موفق شوند، فیلم و آثارشان جاودانه خواهد شد. مانند تمامی داستان ها و رمان هایی که برای کودکان و نوجوانان بر جای مانده و نسل به نسل تکرار می شوند و یا کارتون ها و انیمیشن ها. 

رویارویی جهان متفاوت این دو نوجوان در فیلم، ایزابل و هوگو و پرداختن به آن ناشی از تجربه های بسیاری است که اسکورسیزی از فیلمهای قبلی اش داشته است و حالا از آن همه تجربه در این فیلم به پاس علاقه اش به سینما استفاده می کند. اینکه حضور هوگو در زندگی پدربزرگش موجب بازگشت دوباره‌ی او به خاطرات تلخ گذشته می‌شود اما هوگو به او یادآور می‌شود که او هنرمندی لایق و از اولین و بهترین‌ فیلم‌سازان عصر خودش است. همین مسئله موجب بهبود حال پدربزرگ و بازگشت دوباره‌ی او به عرصه‌ی هنر و سینما می شود.

فیلیپ فرنس درباره‌ی این فیلم در گاردین  نوشت: این فیلم بر اساس کتابی زیبا، رمان نیمه گرافیکی اثر برایان سلزنیک، «اختراع هوگو کابره» (کابرت)، داستانی لذت بخش است و موضوعات مختلفی در آن است که شامل جادو، سنت، احترام به گذشته و محبت بین نسل‌ها است که همگی در تاریخ سینما و تمامی آنچه  که برای ثبت تصاویر بر روی نوارهای فیلم و نمایش آن‌ها بر روی پرده‌ها اختراع شده‌اند، پیوند خورده‌اند.

می توان گفت که «هوگو» یکی ازشاهکارهای مارتین اسکورسیزی با اقتباس و رویکردی وفادارانه از کتاب نویسنده مطرح ادبیات کودک و نوجوان، برایان سلزنیک است که او را به تعهد به آمیختگی بین نویسندگی، نقاشی و سینما منتسب می کنند. 

مارتین اسکورسیزی در مصاحبه ای با سلزنیک در کتاب همنشین هوگو می‌گوید که «هدف داستان نویس برقراری تعادل بین رئالیسم و ​​اسطوره است». سلزنیک به یاد می آورد که وقتی اسکورسیزی نسخه ای از همان حرف را در اولین ملاقات آنها گفت، خوشحال بود. سلزنیک به من گفت: «یکی از اهداف من با هوگو، ساختن یک داستان فانتزی جادویی بدون استفاده از هیچ جادوی واقعی بود. درک این موضوع که قرار بود مارتین اسکورسیزی همان ایده را روی صفحه نمایش ترجمه کند، بسیار هیجان انگیز بود.

در نهایت، دیدگاه اسکورسیزی انتظارات بالای سلزنیک را برآورده کرد. او به من گفت: «من عاشق فیلم هستم. فکر می‌کنم فوق‌العاده است و یکی از رضایت ‌بخش‌ترین چیزها برای من این است که اسکورسیزی و جان لوگان، نویسنده و همه همکاران، چقدر به کار من وفادار بودند.» اسکورسیزی یک کپی از هوگو را در کل فیلمبرداری همراه داشت و مدام به آن اشاره می کرد. نقاشی های سلزنیک در نهایت به عنوان استوری بورد فیلم مورد استفاده قرار گرفتند. سلزنیک ادامه داد: «من مستقیماً روی فیلم کار نکردم» (اگرچه او یک نقش کوتاه کوتاه در صحنه پایانی دارد)، «اما احساس می‌کنم همه آنها با من کار کرده‌اند – زیرا از کتاب من کاملاً استفاده کردند. 

منابع:

 

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 164482 و در روز چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰ ساعت 20:22:07
2024 copyright.