سینماسینما، هومن بابانوروزی
« خط باریک قرمز » نام فیلم مستندی است که به موضوع سایکودرام و نمایش درمانی می پردازد. سایکودرام گونه ای از هنر نمایش و یکی از شاخه ای هنر درمانی به شمار می رود. در این روش فرد در قالب نمایش به بیان احساسات و عواطف درونی خود می پردازد و از این تلاش می خواهد به پالایش روانی دست پیدا کند. تلاشی که به وضوح در فیلم مطرح می شود و ادعای سازندگان آن در کنش ها، متریال تبلیغاتی، مصاحبه ها و متنی که در پایان فیلم نمایش داده می شود این موضوع را برای ما اثبات می کند. موضوعی که می تواند مخاطب را کنجکاو، و او را به دیدن فیلم ترغیب کند. سایکودرام از جمله موضوعاتی ست که در سیمای مستند، داستانی و حتی تئاتر کمتر به آن پرداخته شده است و شاید نتوان نمونه بارزی را به سادگی مثال زد. بنابراین مخاطب با واژه ای روبروست که چیز زیادی از آن نمی داند.
یک کارگردان تئاتر با کمک تعدادی از افراد مشهور در رشته های مختلف از جمله کارگردانی، بازیگری، طراح حرکات فرم و مربی فن بیان و بدن تلاش می کند تا یک نمایش صحنه ای را با نوجوانان بزهکاری که با جرم های مختلف دوران محکومیت خود را در کانون اصلاح و تربیت به سر می برند روی صحنه ببرد. هر یک از آن ها در فواصل مختلف وارد داستان می شوند و قرار است به قول معروف یک گوشه کار را بگیرند تا پروژه به سرانجام برسد.
اما روایت آشفته تر از این قصه ی دو خطی ست که من برای شما تعریف کردم. در واقع قصه همان است، اما فیلم به دلیل هیجان زدگی در مواجهه با سوژه و محیط از گفتن آن باز می ماند. خط باریک قرمز بی مقدمه آغاز می شود و نماهایی که قصد معرفی مکان و جغرافیا را دارند بیشتر سعی می کنند با یک موسیقی رعب آور و صداهای اغراق شده فضای وحشت را به تماشاگر القا کنند و البته زوایای انتخاب شده و حرکت دوربین را هم نباید فراموش کرد.
فیلم با گریم محکومین آغاز می شود، قرار است آنها گریم های تئاتری اغراق شده ای داشته باشند تا چهره شان شناخته نشود. گریمی شبیه کاراکتر جوکر، اما در عمل کمکی به ناشناس شدن بچه ها نمی کند. صورت هایی که با رنگ سفید شده و خط باریک قرمزی در امتداد لب ها ادامه پیدا می کند. یک جا با گریم ظاهر می شوند و جای دیگر با نقاب، که آن هم کاربردی شبیه همان گریم های جوکری دارد.
و در ادامه نماهایی از رد چاقو روی بدن ها و خالکوبی های عجیب خودنمایی می کند. انگار با گزارش شهری خوفناکی روبرو هستیم که می خواهد خبری ناگوار را به سمع و نظر بیننده برساند. چیزی شبیه برنامه معروف «در شهر» در سیما. اینجا بدترین جای دنیاست و این آدم ها خطرناک ترین مردمان این شهر هستند. با هم درگیر می شوند و به صورت هم سیلی می زنند و با افتخار صحنه های جرم و درگیری شان را برای کارگردان بازسازی می کنند و در عین حال آوازهای دسته جمعی می خوانند و به رقص و پایکوبی مشغول اند. انگار روایت جرم و صحنه های قتل و درگیری بخشی از جذابیت فیلم را تامین کند. به عنوان مثال نوجوانی که جرمش رفتار نامتعارف است و در نمایی دیگر در حلقه گپ و گفت با کارگردان کسی با افتخار می گوید «بچه های جنوب شهر با دخترها کاری ندارند، فقط پسر»
فیلم در بیشتر لحظات قصد دارد تماشاگر را دچار احساسات کند بی آنکه درامی شکل بگیرد و آدم هایی که از بیرون برای کمک به این جریان حاضر شده اند، هر کدام به تمرین تک جمله ای بسنده می کنند و تاثیرشان در روند شکل گیری نمایش دیده نمی شود. بی مقدمه می آیند و ناگهان ناپدید می شوند. گویی صرف حضورشان در میان این مجرمین، غافلگیری آنها و در نهایت غافلگیری تماشاگر است. در واقع همانطور که مخاطب از حضور فرهاد اصلانی شگفت زده می شود و این اتفاق در مورد مهمان های دیگر هم صدق می کند.
اصلانی در نماهای ورود به کانون گیج و سردرگم است، انگار نمی داند به کجا آمد و قرار است چه بکند. می پرسد کسی مرا همراهی می کند یا باید تنها بروم؟
به نظر می آید حضور مهمانان دست آویزی برای جذاب کردن صحنه است و آمده اند تا رونقی هم برای گیشه به ارمغان بیاورند. یکی خاطره تعریف می کند و دیگری ترانه معروف لالایی فائقه آتشین را برایشان می خواند.
هنگامه قاضیانی نقش مادر را با بچه ها اتود می زند، اما گویی سعی دارد بدبختی و بی مادری آنها را به رخ شان بکشد تا جایی که دیگر چاره ای جز متاثر شدن و ریختن اشک ندارند. اگر مادرت اینجا بود به او چه می گفتی؟ یا در دیالوگ دیگری می گوید: اگر من در حقت مادری نکرده ام و کم گذاشته ام بگو تا جبران کنم. کمبود هایت را فریاد بزن تا شاید چند قطره اشکی نصیب مان شود. آری اگر مادرم پای گهواره من می نشست، من دیگر اینجا نبودم. شعر و شعار و لالایی و اشک و حسرت در هم آمیخته شده اند. و در پایان نمایشی گنگ را روی صحنه می برند که حاصل اش تک جمله هایی ست در باب ندامت و پشیمانی و سطل آبی که روی هم خالی می کنند تا بلکه از معصیت پاک شوند.
خط باریک قرمز فیلمی ست که دغدغه دارد و موضوعی را دنبال می کند که مسئله روز همه جوامع است. فیلم ما را با آدم ها و مکان ها و موقعیت هایی روبرو می کند که در جامعه به راحتی به آن دسترسی نداریم. شرح وقایع و حوادث از زبان آنها حتما نکات پند آموز و تاثیرگذاری برای مخاطب خواهد داشت، اما می توانست با پرهیز از هیجان زدگی در مواجهه با سوژه و تماشاگر فیلم بهتری باشد و از موضوع «نمایش درمانی» که قابلیت های فراوانی برای قصه گویی دارد به نحو بهتری استفاده کند. از طرف دیگر پرداختن به این نوع موضوعات در کشور ما دشواری های تولیدی فراوانی دارد و امکان تصویربرداری در جایی مثل «کانون اصلاح و تربیت» موقعیتی ست که برای همه فیلمسازان فراهم نمی شود.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- مهدی شامحمدی: اکران آنلاین تاثیری بر تعداد مخاطبان مستند نداشت/ مستند اجتماعی همیشه پر مخاطب است
- بازخوانی یک قتل از پیش طراحی شده/ نگاهی به مستند «ترور سرچشمه»
- گفت آن گلیم خویش بدر میبرد ز موج/ وین جهد میکند که بگیرد غریق را/ نگاهی به مستند «صبیه»
- آبشخورِ آهوانِ تشنه!/ نگاهی به مستند «مُغیسُف»
- نمایش ۶ فیلم مستند ایرانی در برنامه انجمن آسیایی نیویورک
- نگاهی به مستند «زیر این چتر باران میبارد»/ چیزی خزنده و مرموز راه پیدا کرده به دفتر مدیری مسئول
- «کاغذپارهها» از اول بهمن اکران عمومی میشود
- خبرهای تازه از «اکران حقیقت»/ نمایش چهار مستند در بهمن ماه
- مصاحبه تصویری اختصاصی سینماسینما با فرزاد خوشدست به بهانه اکران آنلاین مستند «خط باریک قرمز» (بخش اول)/ مخاطب فرهنگی ما کم شده است
- صنوبرهایِ شیرین، در همنوازیِ عشق
- مستندهای بخش مسابقه اصلی «ایدفا» معرفی شد
- شهرت یا آرامش / مستند «مزرعه کلارکسون»؛ پیچوخمهای مزرعهداری
- یک هشدار زیبا / مستند «سالی که جهان تغییر کرد»؛ حال خوش طبیعت وقتی انسان در قرنطینه بود
- قدیمیترین تصاویر عزاداریها و مجالس آذری زبانها در مستند «صادق الوعد»
- نه فرشتهام، نه شیطان
نظر شما
پربازدیدترین ها
- اکران «درب» در سینماهای فرانسه/ آمار تماشاگران
- صدور پروانه ساخت سینمایی برای دو فیلمنامه
- گفتگوی اختصاصی سینماسینما با بابک کریمی/ همانهایی که امروز سنتی هستند در جوانی سنتشکن بودند
- مراسم اختتامیه هفتادوششمین جشنواره کن برگزار شد/ نخل طلا به «آناتومی یک سقوط» رسید
- معرفی برندگان بخشهای جنبی جشنواره کن
آخرین ها
- روزنههای امید/ نگاهی به فیلم «اقیانوس پشت پنجره»
- آکادمی فیلم اسپانیا از اصغر فرهادی تجلیل میکند
- بهرام رادان سخنگو شد
- ادریس البا در سریال «هواپیماربایی» بازی کرد
- دلتورو مخاطبان را شگفتزده کرد؛ نقشآفرینی کارگردان اسکاری در سریال محبوبش/ پرونده «بری» بسته شد
- پرتره لئوناردو دیکاپریو یک میلیون دلار فروش رفت
- صاحب فرزند شدن آل پاچینو در ۸۳ سالگی/ تفاوت سنی فرزندان رابرت دنیرو ۵۱ سال شد
- «ناکجا» آماده حضور در جشنوارههای ملی و بینالمللی میشود
- «قطع فوری» پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم هنروتجربه شد
- همزمان با ولادت امام رضا (ع) منتشر شد؛ خاطرات صدرعاملی از عزت الله انتظامی و خسرو شکیبایی
- در پانصد و سیوهشتمین برنامه سینماتِک خانه هنرمندان ایران مطرح شد؛ نسلی که ائتلاف سکوت را میشکند
- چهار فینالیست ایرانی در جشنواره قابهای اثیری
- نشست خبری مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره خانه سینما / گزارش تصویری
- سامانه هوشمند حملونقل همراه اول به پست رسید
- «دِرب» به جشنواره شانگهای میرود
- اولین حضور بینالمللی «تَله یخ» در جشنوارهای با محوریت حقوق و معضلات اجتماعی زنان
- دو جایزه جشنواره مسکو برای کارگردان ایرانی
- تحلیل علیرضا رضاداد از مصائب ساخت فیلمهای دینی/ از رستاخیز تا طلا و مس
- کیانو ریوز به عرصه موسیقی بازگشت
- آمار فروش انیمیشن «پری دریایی کوچک»/ حملات نژادپرستانه به یک ماجراجویی موزیکال
- اسکورسیزی با پاپ دیدار کرد/ یک فیلم دیگر درباره مسیح در راه است
- انتقاد برومند و عسگرپور از مواضع خزاعی/ ماهیت «خانه سینما» چیست؟
- مروری بر ۹ فیلم بخشهای جنبی هفتادوششمین جشنواره کن
- نمایش پنج فیلم ایرانی در جشنواره شانگهای
- منتقدان هالیوود ریپورتر انتخاب کردند؛ ۲۰ فیلم برتر جشنواره کن/ «آیههای زمینی» در لیست
- «گربه نره و روباه مکار» در تئاترشهر
- در نشست بررسی «رویای بنفشهها» مطرح شد: مسئله ادغام نشدن در جامعه میزبان، مسئلهای جهانی است
- اکران «درب» در سینماهای فرانسه/ آمار تماشاگران
- مازیار میری: برای ساخت فیلم مبتذل رقابت وجود دارد!/ فروش این فیلمها بیلان مدیرها میشود
- گفتگو با علی عسگری کارگردان فیلم «آیههای زمینی»، به نمایش در آمده در جشنواره کن