۱. از روزی که حیدریان رئیس سابق سازمان سینمایی کمیتهای مجهول الهویه به نام کمیته انضباطی اکران، ساخت و حکم عجیب و غریبی هم برای دبیرش-با آن سابقه مشعشع- زد، مشخص بود فاتحه همین اکران پر از ایراد فعلی را هم باید خواند. یک کمیته نامشخص، بدون شرح وظایف شفاف، بدون توانایی، بدون تصمیمسازی و بدون ضمانت اجرایی. همان دوست عزیز دبیر هم تا دید حیدریان رفتنی شده در باب ناتوانی مدیریتی ایشان داد سخن داد تا براحتی آب خوردن، نمکدان او را بشکند.
حالا در این اوضاع هرکی به هرکی اکران فیلمهایی نظیر “آستیگمات” و “گرگ بازی” دارند قربانی میشوند. اصلا سینمای بدردبخور فرهنگی ایران که میشد بهاش اهمیت داد و سینمای ایران را به آن جریان منتسب کرد، دارد قربانی میشود. اکران های کوتاه مدت با سینماهای کم سهم این دسته فیلمهاست. تازه اگر شانس یارشان باشد و اکران بگیرند، وگرنه مثل انبوه فیلمهایی که اساسا شانسی برای اکران عمومی پیدا نمیکنند باید بروند سماق بمکند و مدتها پشت صف خالتورها بمانند. پس این کمیته انضباطی دارد چه میکند در این بلبشوی بیسابقه؟
وقتی گفتم سازمان سینمایی کارمند خالتورسازهاست دوستان مدیر و همراهانشان برآشفتند. سینماهای پرشمار، طول اکران زیاد، صدور مجوزها در کوتاهترین زمان و با کمترین قید و شرط و انواع اغماضها برای خالتوریها فراهم است و انواع سختگیریها و محدودیتها و محرومیتها برای سینمای فرهنگی ایران مهیاست. حالا میبینیم که نتیجه سیاست مفسده برانگیز “سرمایه سالاری” دست سازِ جناب حیدریان، رسما دارد به نابودی سینما میانجامد. تصمیمات مربوط به سرنوشت فیلمها و اصولا تصمیمات کلان سینما دارد جایی غیر از سازمان سینمایی گرفته میشود.
۲. با اینهمه سوء مدیریت آشکار، که ماجرای اکران، بخش کوچکی از آن است، زمزمههای ماندن مدیر سابق در گوشههای موثر سیستم مدیریتی سینما به گوش میرسد. دارند ساختمان خالی میکنند، کمیته تشکیل میدهند که عنان این سینمای فرتوت را تا نابودی کاملش در اختیار داشته باشند. واقعا این وسط یک سوال اساسی وجود دارد؛ دوستان چه منافعی در سینما دارند که دل کندن از آن اینهمه برایشان دشوار است؟ چه منافع هنگفتی برای آنان در سینما هست که حاضر نیستند به هیچ قیمتی دست از سر سینما بردارند؟ چرا قانون را به سخره میگیرند و دور میزنند؟ چگونه است که معاونان رئیس جمهور، انبوه معاونان و مدیران کل در سایر وزارتخانهها و یا حتی شهردار تازه انتخاب شده تهران، دست برمیدارند و میروند ولی مدیر سابق سینما وا نمیدهد و ول کن معامله نیست؟ واقعا جریان چیست؟ یکی شفاف سازی کند بد نیست. امیدوارم سرپرست جدید سازمان سینمایی که به طرفداری از شفاف سازی شهره است پیشقدم شود تا جزئیات ماجرا را بدانیم. البته که از برخی مناسبات و منافع، بیخبر نیستیم ولی اعلام رسمی آن، معنای دیگری دارد. واقعا وقتی آقای وزیر ارشاد از نوسازی و تحول در سینما حرف میزند، دقیقا دارد از چه حرف میزند؟ منظورش دور ریختن افکار مدیریتی پوسیده و فسیل شده نیست؟ پس چیست؟
۳. نکته کلیدی در قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، به کارگیری بازنشستگان در مراکزی است که از بودجه دولتی و عمومی استفاده میکنند. با این حساب حکم تازهای که برای آقای حیدریان در فرهنگستان هنر توسط سرپرست فرهنگستان صادر شده چه موضوعیتی دارد؟ اگر مغایر قانون نیست، چرا صدایش را درنمیآورند؟
روزنامه اعتماد ۸ آذر ۹۷