سینماسینما، نغمه دانش آشتیانی؛
باورنکردنی است! از هر زاویه که نگاه میکنی دود از کلهات بلند میشود. مگر میشود انقدر اشتباه سوگیری کرد! ولی لابد میشود که شده است!
حالا ماجرا از چه قرارست: فیلم سینمایی «پیر پسر» ساخته اکتای براهنی فیلمساز جوان را سالهاست که وزارت ارشادِ دولت توقیف کرده و پس از هزار غمزه و ناز و منت یک نمایش محدود دیرهنگامِ شب به آن در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر برای اهالی رسانه و منتقدان سینما داده است و پس از ۲ روز صدای عامی که از اهالی رسانه و منتقدان به گوش میرسد این است که «به به چه فیلم قشنگی بود»، «ما را میخکوب کرد»، «بازی حسن پورشیرازی چقدر خوب بود» و چیزهایی از این دست.
هی بالا و پایین میکنم رسانهها را و ستونهایشان و مطالب رنگارنگ سینماییشان را و چیز جدیای پیدا نمیکنم که کسی که فیلم را دیده است بدون لکنت صدایش را مقابل سیستم بلند کرده باشد که چرا توقیف کردهای. اصلن چرا برچیده نمیشود این سیستم معلول پروانه ساخت و نمایش که به هنرمند میگوید چطور بیندیش، ببین، بساز، بنویس.
با حیرت و حدی از واماندگی از خودم میپرسم که چطور منتقدان و اهالی رسانه مسالهشان شده است کیفیت تولید فیلم «پیر پسر» نه توقیف آن و در کل مساله «توقیف».
به راستی چرا سکوت کردهایم در قبال اینکه فیلم را از مردم دریغ کردهاند؟ مگر رسانه قرار نبود صدای مردمش باشد! چرا یک تکسانس نیمهشب و بدهنگام آنقدر برایمان جذاب است که تماشای آن برای خودمان باعث شد در قبال حق مردم سکوت کنیم؟ این بود عهد رسانه و خبرنگار با مردمش؟ یا شاید باور کردهایم که ما لایقتر از مردم برای دیدن فیلمی هستیم که در یک سیستمِ از بنیان غلط، حذف شده است؟
همه چیز عجیب است! دوستان و همکاران ما نگران این هستند که مبادا آن یکی فیلم توقیفی برایشان به نمایش درنیاید، نکند ساعت نمایشش بدموقعتر از ساعت ۱۱ شب باشد!
به راستی در چنین فضایی چرا باید سیستمها اصلاح شوند، از چه باید حساب ببرند، از نگاه و نقد موشکافانه چه کسی باید هراسناک باشند، دستوپایشان را جلوی چه کسانی جمع کنند و از خطاهایشان بکاهند؟
روزگار غریبی است نازنین…
پ.ن: من فیلم را ندیده و تا امروز به جشنواره فیلم فجر نرفتهام.