سینماسینما، زهرا راد؛
جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان در آستانه خطرناکترین تحول خود قرار دارد؛ تبدیل شدن از یک رویداد ملی و بینالمللی به مراسمی شهری و محدود. این تحول که با شعارهای محلیگرایانه پیگیری میشود، در حقیقت خیانتی به آینده فرهنگی کودکان این سرزمین است.
در یک سو، نهادهای ملی و تخصصی با تمرکز بر ابعاد هنری و بینالمللی جشنواره حرکت میکنند. پایگاه اطلاعرسانی رسمی، بولتنهای تخصصی، برگزاری کارگاههای بینالمللی و جذب فیلمهای خارجی، همگی نشان از تلاش برای حفظ استانداردهای یک رویداد حرفهای دارد. اما در سوی دیگر، مدیریت شهری با رویکردی کاملا متفاوت ظاهر شده است؛ رویکردی که به جای گسترش دایره مخاطبان و افزایش تأثیرگذاری فرهنگی، به تقلیل مقیاس جشنواره میاندیشد.
این شکاف مدیریتی پیامدهای ویرانگری همراه داشته است. بهرغم وجود سامانههای پیشرفته ارتباطی در شهرداری، اطلاعرسانی جشنواره به اقداماتی دیرهنگام و ناکافی مانند راهاندازی خط ۱۳۷ در میانه برگزاری محدود شد. کمبود کمپین تبلیغاتی خلاقانه و فراگیر باعث شد حتی بسیاری از ساکنان اصفهان از برگزاری جشنواره بیخبر بمانند.
خطر اصلی اما تقلیل این جشنواره به «میهمانی شهری» است. این نگرش محدود، پیامدهای ویرانگری در پی خواهد داشت: فرار سرمایههای انسانی و هنری از عرصه سینمای کودک، بیاعتمادی اسپانسرها و سرمایهگذاران ملی، ایزوله شدن از گردونه جهانی سینمای کودک و از دست دادن فرصت الهامگیری و الهامبخشی بینالمللی.
جشنواره فیلم کودک امانتی ملی است که ضروریست از محدودیتهای محلی فراتر رود. این جشنواره نیازمند مدیریت یکپارچه و فرامنطقهای، برنامهریزی بلندمدت با چشمانداز بینالمللی، بهرهگیری از تمام ظرفیتهای ملی برای تبلیغات و اطلاعرسانی و تبدیل شدن به محلی برای گفتوگوی فرهنگی با جهان است.
اگر شهرداری اصفهان ظرفیت و انگیزه لازم برای حفظ عظمت این رویداد ملی را در خود نمیبیند، شاید با ایثاری تاریخی و سپردن مدیریت آن به نهادی با افقهای دورتر و آرمانهای بزرگتر، بتوان آینده یک نسل را تضمین کرد.
واقعیت این است که جشنواره فیلم کودک و نوجوان از نظر اقتصادی به غولی وابسته تبدیل شده است. این رویداد نتوانسته خود را به پروژه اقتصادی-فرهنگی خودگردانی تبدیل کند که برای بخش خصوصی و صنعت سینمای بومی میزبانش ایجاد ارزش و درآمد کند. آینده جشنواره در گروی عبور از میزبان بودن به مالک و تولیدکننده بودن است. تا زمانی که اصفهان سهمی در تولید محتوای جشنواره نداشته باشد و مدل درآمدی آن به بودجههای دولتی و شهرداری وابسته باشد، حتی با دائمی شدن دبیرخانه نیز به مصرفکنندهای بزرگ فرهنگی تبدیل خواهد ماند.
در هسته اصلی، جشنواره با فقر تولید داخلی دست و پنجه نرم میکند. حضور تنها هشت فیلم بلند در سیوهفتمین دوره که یکی از آنها به طور واضح از بقیه مشهورتر بود، این ضعف ساختاری را آشکار میسازد. تا زمانی که جشنواره نتواند خود را از دایره رویدادهای نمایشی خارج کند، برای صنعت سینما ارزش اقتصادی ایجاد کند و پیوندی ارگانیک با بدنه فرهنگی شهر میزبان برقرار سازد، شاهد تکرار همین دور باطل خواهیم بود.