«چای سرد»؛ تصویر تلخ سیمای هنر و هنرمند در تنگنای زندگی

سینماسینما، عزیزالله حاجی مشهدی

فیلم «چای سرد» ساخته امیر قاسم راضی به‌خوبی توانسته است در فضایی بسته  از یک آپارتمان ساده و بی‌پیرایه ‌در گیرودار یک اسباب‌کشی؛ با نمایش دغدغه‌‌های همیشگی یک خانواده ی کوچک اجاره‌نشین؛ پیچیدگی‌های درونی و اجتماعی انسان امروزی را در جغرافیای امروزی  زیست بوم ما به تصویر بکشد. این اثر که در آن فضای تنگ و محدود آپارتمانی، ماجرای یک اسباب‌کشی در آستانه‌ی سال نو روایت می‌شود، به شدت با لایه‌های استعاری و مفهومی همراه است. راضی که سابقه ی کار در سینمای اروپا را دارد، از همین تجربه‌های جهانی خود استفاده کرده و در «چای سرد» زندگی اجتماعی و فرهنگی ایران را از دریچه‌‌‌ای متفاوت نمایش می‌دهد.

این فیلمساز که سال‌ها در  کشور هلند زندگی کرده و در چند جشنواره‌ی معتبر جهانی موفق به دریافت جوایز بین‌المللی شده است، تصمیم گرفت که به وطن خود بازگردد و دشواری‌ها و چالش‌های زندگی هنری و سینمایی در ایران را با نگاه خود به تصویر بکشد. تجربه‌های فیلمسازی‌اش دراروپا و ایران از جمله ساخت فیلم‌هایی چون: «گل سرخی از آفریقا»، «ماهی» و «نقطه‌ی صفر»، او را به یک کارگردان بین‌المللی شناخته‌شده تبدیل کرده است، اما بازگشت به ایران برایش با چالش‌های ویژه‌ یی همراه بود. ساخت «چای سرد» درست در دل این چالش‌ها شکل گرفت؛ طرحی که از همان آغاز کار با دشواری‌های زیادی در زمینه‌ی تأمین سرمایه و دریافت مجوزهای رسمی روبه‌رو شد.

راضی در «چای سرد»، با استفاده از فضای بسته‌ی یک آپارتمان و دوربینی که هوشمندانه در گوشه و کنار این فضای محدود حرکت می‌کند، قادر شده است فیلمی بسازد که احساس تکراری بودن و خسته کننده شدن را  به تماشاگر منتقل نمی‌کند. انتخاب‌های دقیق دوربین، تدوین ماهرانه و استفاده ی  به‌جا از بازی نور و سایه، با کمک تمهیدهای فنی درستی چون استفاده از نمایش بخش‌هایی از مستندهای مربوط به سرزمین‌های دور و نزدیک که به بهانه‌ی سرگرم کردن پیرزن دچار فراموشی؛ بر روی دیوار اتاق نشیمن؛ همه باعث می‌شود که با وجود محدودیت مکان، تماشاگر همواره درگیر تحولات درونی شخصیت‌ها و اتفاق‌های پیرامونی باشد. از سوی دیگر، فیلم به شکلی ضمنی به مسایل اجتماعی و اقتصادی ایران نیز می‌پردازد. مشکلات افغان‌ها، کارگران مهاجر، و بحران‌های اجتماعی مانند موضوع زنان خوش‌گذران و بدکاره، به عنوان خرده‌پیرنگ‌هایی در دل فیلم وجود دارند که به گونه‌ی ظریفی در دل داستان اصلی فیلم که به کار و زندگی یک فیلمساز مستند مربوط می‌شود؛ جای می‌گیرد.

ساخت «چای سرد» برای  امیر راضی فرایندی پیچیده و دشوار بود. او که خود فیلم را تهیه کرده و در تمام مراحل تولید به‌طور مستقیم درگیر بود، با دشواری‌های زیادی روبه‌رو شد. این فیلم که در ابتدا مورد بازبینی و ممیزی قرار گرفت و چندین بار از اکران بازماند، نمایانگر سختی‌های روزافزون فیلمسازان ایرانی است که در چنین شرایطی با محدودیت‌های مالی، زمانی، و حتی فرهنگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. راضی در مصاحبه‌های خود گفته است که ساخت این فیلم به‌طور خاص، گاهی به یک مبارزه با نظام پیچیده ی دیوانسالاری  و سرمایه‌گذاری غیرحرفه‌‌ای تبدیل شده بود و از این رو «چای سرد» به نوعی استعاره‌‌ای از شرایط  دشوار تولید آثار هنری در ایران است. همین دشواری‌ها به شیوه‌ای غیرمستقیم در فیلم به نمایش درمی‌آید و راضی به‌خوبی توانسته این دغدغه‌ها را به زبان بصری تبدیل کند.

فیلم «چای سرد» به‌طور خاص، مسئله‌ی هنرمند ایرانی و بحران‌های او را در شرایط اجتماعی و اقتصادی دشوار به نمایش می‌گذارد. خسرو، مستندسازی که در میانه‌ی اسباب‌کشی به خانه ی جدید خود قرار دارد، باید در همان شب فیلم خود را برای  برنامه ی نمایش افتتاحیه‌ی آن تحویل دهد، اما درگیری‌های مادی و معنوی او به شکلی استعاری به تمام ناملایمات هنرمندان ایرانی اشاره دارد. در این فیلم، مسایل اجتماعی مانند نگرانی افغان‌های کارگر، بحران هویت نوجوانان و وضعیت زنان بدکاره به‌طور غیرمستقیم به تصویر کشیده می‌شود. در همین حال، خود فیلم به نوعی استعاره‌‌ای از شرایط نه چندان به‌هنجار موجود برای انجام کارهای هنری و سینمایی است که هنرمند باید در دل دشواری‌ها و محدودیت‌ها به فعالیت خود ادامه دهد.

در فیلم «چای سرد» با وجود فضای پرتنش و تلاش و تکاپوی بی‌وقفه‌ی همسر خسرو که کارمند است و دلش می‌خواهد کار دشوار اسباب‌کشی در کم‌ترین زمان ممکن به پایان برسد و به همین دلیل تعارضی آشکار میان او به عنوان یک آدم پرجنب و جوش با خسرو که برای آماده کردن نسخه ی نهایی فیلم مستندش نیاز به آرامش و تمرکز فکری دارد؛ به چشم می‌خورد.

بازیگران فیلم به جز مینا نوروزی فرد (فرخنده) که سابقه‌ی حضور در چندین کار سینمایی و تلویزیونی  داشته و در «چای سرد» نیز به عنوان دایه و پرستار دلسوز خانوادگی  خسرو و همسرش در فیلم بازی خوبی دارد؛ سایر بازیگران فیلم گویا  با سعی و تلاش کارگردان و تمرین‌های مداوم؛ بدون تجربه‌ی قبلی؛ برای نقش‌آفرینی در مقابل دوربین آماده شدند و نتیجه‌ی تلاش هایشان قابل قبول و پذیرفتنی است.

در تحلیل شخصیت  فرخنده  باید به این نکته توجه داشت که زنی مهربان و دلسوز است که برای حفظ پیوند زناشویی خسرو و همسرش، تلاش زیادی دارد و درست به دلیل اهمیت دادن به بنیان سالم خانواده است که به پسر نوجوان طبقه ی پایین   – پس از این که می‌فهمد نوجوان همسایه ؛ زن بدکاره‌ای را در نبود پدرو مادرش به خانه آورده؛ مادرانه هشدار می دهد که «پسرجان ! بیش‌تر مواظب خودت باش!»

یکی از امتیازهای دیگر این فیلم؛ استفاده هوشمندانه از حجم مناسب موسیقی (کار آرمان موسی‌پور) است که به دلیل طراحی صوتی و فضاسازی‌های شنیداری مناسب در فیلم؛ جزدر دقایق پایانی کار (در عنوان‌بندی پایانی) از موسیقی  استفاده نمی‌شود.

با این که باید «چای سرد» را فیلمی ساده و کم‌نقص و دارای نگاهی  جسورانه به واقعیت‌های تلخ زندگی  به شمار آورد؛ با این همه شاید با به کارگیری دو ترفند ساده؛ کارگردان اثر می‌توانست بر میزان تاثیرگذاری و باورپذیری اثر بیفزاید:

نخست این که برای موضوع گیرکردن دست خسرو در چاهک دستشویی؛ به گونه‌ای عمل کند که (گذشته از وجه استعاری آن) برای مخاطب عام  باورپذیرتر باشد. دیگر این که اگرچه از طریق نقطه‌ی دید بعضی آدم‌های فیلم یا از روی صفحه نمایش کوچک در بازکن تصویری؛ گاهی فضای پر از دود و آتش و ترقه‌بازی پرسروصدای جشن چهارشنبه سوری به مخاطب نشان داده می‌شود؛ با این همه؛ برای یک فیلم سینمایی که نمایش فضا و منظره و جغرافیای یک رویداد و به ویژه وفاداری به زبان تصویر اهمیت فراوانی دارد؛  گردش دوربین؛ با همه‌ی ظرافت‌ها و چرخش درست در فضاهای داخلی؛  به تنهایی نمی‌تواند تصاویری پرتنوع از جریان زندگی در بیرون از خانه را به تماشا بگذارد.

پایان تلخ فیلم که با جدال بی‌ثمر خسرو برای بیرون آوردن گوشی‌اش در توالت همراه است، نمایانگر محدودیت‌های زندگی و بی‌رحمی‌های ناشی از آن است. این پایان تلخ؛ با گیر کردن دست خسرو در حفره‌ای آلوده و کثیف که به دلیل سابقه‌ی بیماری نفس تنگی و آسم و تمام شدن اسپری مخصوص؛ به مرگ تلخ او می‌انجامد؛

نه‌ تنها به معنای پایان یک فیلم؛ بلکه به معنای بازتابی از وضعیت فرهنگی و اجتماعی موجود است که هنرمندان و مردم در آن به‌سر می‌برند. در «چای سرد»، راضی به خوبی نشان می‌دهد که هنر در دنیای سرد و بی‌ترحم کنونی، همچون چای سردی است که به سادگی نمی‌توان با آن کنار آمد، بدون آن که منتظر تغییری در این زندگی پر درد و رنج‌مان باشیم یا امیدی به بهبودی و رشد و تعالی آن داشته باشیم.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 213257 و در روز چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۴ ساعت 10:26:37
2025 copyright.