چهل‌وسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده

سینماسینما، محمد ناصری‌راد

جشنواره جهانی فیلم فجر در دوره چهل‌وسوم، با همه‌ی موافقت‌ها و مخالفت‌ها، تجربه‌ای متفاوت و قابل تأمل بود؛ تجربه‌ای که بیش از هر اتفاقی، مسئله‌ی مکان برگزاری را دوباره به یکی از موضوعات اصلی سینمای ایران تبدیل کرد. انتقال جشنواره به شیراز، صرفاً یک جابه‌جایی جغرافیایی نبود، بلکه تلاشی بود برای شکستن تمرکز دیرپای فرهنگی در پایتخت؛ تلاشی که اگرچه بی‌نقص نبود، اما ارزش آزمودن و تداوم داشته و دارد.

شیراز، با پیشینه‌ فرهنگی روشن، زیرساخت‌های مناسب و فضای اجتماعی امن و آرام، نشان داد که می‌تواند میزبان رویدادی با مختصات بین‌المللی باشد. تجربه‌ جهانی نیز بارها ثابت کرده که جشنواره‌های بزرگ الزاماً در پایتخت‌ها شکل نمی‌گیرند؛ کن، ونیز، بوسان و شانگهای نمونه‌هایی روشن از این رویکردند.

از این منظر، تلقی جشنواره ۴۳ به‌عنوان رویدادی آزمایشی چندان منطبق با واقعیت‌های اجرایی نیست و به‌نظر می‌رسد زمان آن رسیده که درباره‌ تثبیت دبیرخانه جشنواره جهانی فیلم فجر در شیراز، تصمیمی جدی و بلندمدت گرفته شود.

در کنار این نکات مثبت، جشنواره امسال با چالش‌هایی نیز روبه‌رو بود که نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. ترک جشنواره توسط نوری بیلگه جیلان در میانه رویداد، اتفاقی ساده یا حاشیه‌ای نبود و بی‌تردید نیازمند بررسی دقیق‌تر در سطح مدیریتی و ارتباطات بین‌المللی است. همچنین حضور منتقدان سینمایی در این دوره، به‌ویژه در مقایسه با انتظار موجود از یک جشنواره جهانی، کمرنگ‌تر از حد مطلوب بود و همین مسئله به بازتاب رسانه‌ای نه‌چندان پررنگ جشنواره دامن زد. جشنواره‌ای با این عنوان، ناگزیر است نسبت خود را با رسانه و نقد حرفه‌ای جدی‌تر تعریف کند.

از سوی دیگر، سخت‌گیری‌های ورود و خروج، هرچند از منظر امنیتی قابل فهم است، اما در عمل موجب رنجش بخشی از اصحاب رسانه و هنرمندان شد. به‌نظر می‌رسد می‌توان بدون کاستن از سطح امنیت، با مدیریت نرم‌تر و حرفه‌ای‌تر، شأن و آرامش مهمانان جشنواره را بیش از پیش حفظ کرد.

در بُعدِ محتوایی نیز یکی از انتظارات جدی، تلاش برای جذب آثار پریمیر و نمایش‌های نخست بود. اگر جشنواره جهانی فیلم فجر قصد دارد جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی خود را ارتقا دهد، ناگزیر است سطح خود را در انتخاب آثار بالا ببرد و به سمت نمایش‌هایی حرکت کند که برای مخاطب حرفه‌ای، کشف و امتیاز محسوب می‌شوند.

به‌طور کلی جشنواره ۴۳ را می‌توان تجربه‌ای مهم و آموزنده دانست؛ تجربه‌ای که اگر با نگاه انتقادی، برنامه‌ریزی بلندمدت و تصمیم‌های شجاعانه همراه شود، می‌تواند به تثبیت هویت جشنواره و تقویت جایگاه شیراز در نقشه سینمای ایران بینجامد. آینده‌ی این رویداد، بیش از هر چیز، در گرو پذیرش نقد، اعتماد به ظرفیت‌های بیرون از مرکز و پرهیز از نگاه موقت و آزمون‌محور است.

در نهایت، آنچه جشنواره چهل‌وسوم را واجد اهمیت می‌کند، امکان‌هایی‌ست که می‌تواند پیش روی آن گشوده شود.

اگر تجربه امسال با حوصله، گفت‌وگو و اعتماد به بدنه حرفه‌ای سینما جمع‌بندی شود، جشنواره جهانی فیلم فجر می‌تواند از یک رویداد مقطعی به نهادی اثرگذار و قابل اتکا تبدیل شود؛ نهادی که هم در نسبت با سینمای ایران معنا دارد و هم در افقِ منطقه‌ای و بین‌المللی. شیراز این ظرفیت را دارد که به خانه‌ای ثابت برای این جشنواره بدل شود و استمرار، مهم‌ترین سرمایه‌ای است که می‌تواند به آینده آن اعتبار ببخشد.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 214461 و در روز یکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴ ساعت 07:38:59
2025 copyright.