کارِ روشنفکریِ بهمن فرمان‌آرا

سینماسینما، عباس اقلامی

سینما در ایران در سال های بودن و فعالیت خود چهره های بسیاری را به خود دیده که در مقاطع مختلف نامی و ردی از خود بر این سینما گذاشته اند و بسیاری شان هم گذری و گذرا بوده اند و ردشان بعد از مدتی محو شده است. اما کسانی هم بوده اند و هنوز هستند در سینمای ایران که با دانش و درست و به راه، وارد این سینما شده اند. صاحب هنر و دانایی هستند و با نوع و ماهیت حرفه سینما آشنایی دارند. دانش آموخته ی این هنر هستند، حرفی از خود برای گفتن دارند و نوآوری دغدغه شان است.

از سرآمدترین سینماگران ایرانی که این ویژگی ها را دارد می توان با اطمینان از بهمن فرمان آرا نام برد. سینماگری به تمام معنا حرفه ای که با عشق، علاقه و مستقل و به انتخابِ خود وارد سینما شده، دانش سینمایی را در معتبرترین دانشکده های سینمایی جهان به کمال آموخته، صبر و حوصله در فراگیری، فیلم ساختن و نقش آفرینی در سینما داشته و از روزیکه به استواری و توان ایستایی و حرکت در سینما رسیده، هرجا که فعالیت داشته تلاش کرده تا جریان سازی و آگاهی افزایی کند و تکه ای ماندگار به داشته های هنری و حرفه ای سینما اضافه کند.

بهمن فرمان آرا در زمانه ای که تکرار و کلیشه سینمای ایران را گرفتار گونه ای از فیلم ها و تهیه کنندگانی کرده بود که تنها به مخاطب عام و پول فکر می کردند و حاصلش سکون و رخوتی سنگین بر سینما حاکم ساخته بود، با حسن استفاده از فرصت و موقعیت حضورش به عنوان ریاست «شرکت گسترش سینمای ایران» در بزنگاه هایی تعیین کننده باعث تغییر در مسیر این سینما به سمت خروج از سکون و تکرار و کلیشه شد. این مهم را فرمان آرا با تهیه کنندگی فیلم ها و پشتیبانی از فیلمسازانی به انجام رساند که حرف تازه ای و ایده ی نویی برای سینمای ایران داشتند و هرکدام در زمان خود و بعدتر به نامی ماندگار در سینمای ایران و حتی جهان تبدیل شدند.

عباس کیارستمی با گزارش، محمد رضا اصلانی با شطرنج باد، بهرام بیضایی با کلاغ، داریوش مهرجویی با دایره مینا و خسرو هریتاش با ملکوت، در جایگاه تهیه کننده و سرمایه گذار، بهمن فرمان آرا و شرکت گسترش سینمای ایران را در فیلمسازی کنار خود داشتند. آشنایی با سینمای ایران و جریان موج نوی آن کافی است که از اهمیت این فیلم ها در معرفی گونه ی تازه ای از فیلم و امکان دیگرگونه ای برای فیلمسازی بدانیم، و به نقشی که هر کدام بعدتر در سینمای ایران در تغییر جریانات فیلمسازی و تهیه کنندگی فیلم داشتند پی ببریم. فیلم هایی که نقش شایانی در مسیر آینده ی فیلمسازان خود و فراهم آمدن امکانات برایشان جهت سینماگرانی پیشرو شدن، داشتند.

بهمن فرمان آرا در همان بازه زمانی، خودش نیز دو فیلم مهم، متمایز و جریان ساز در سینمای ایران در جایگاه کارگردان ساخت، شازده احتجاب و سایه های بلند باد. البته بعدها و در دهه های بعد نیز با ساختن فیلم های بوی کافور، عطر یاس؛ خانه ای روی آب؛ یک بوس کوچولو؛ خاک آشنا و … به روند ارزش افزایی به داشته ها و سرمایه فرهنگی سینمای ایران ادامه داد.

اما این ها هرچند از جمله ی مهمترین اقدامات فرمان آرا در سینمای ایران است اما تمام آن ها نیست. او در جایگاه مترجم با ترجمه کتاب های مهم سینمایی مانند کتابِ «فیلم ساختنِ» سیدنی لومت، نقشی ارزشمند در دانش افزایی و آگاهی بخشی برای علاقمندان کتابخوان، جدی و پیگیر سینما و فراهم آوردن منابع مطالعات سینمایی دقیق و معتبر در ایران داشته است.

بهمن فرمان آرا در تکمیل شخصیت فرهنگیِ چندوجهی خود، در تئاتر هم با روی صحنه بردن و بازیگری در نمایش «مردی برای تمام فصولِ» رابرت بولت خوش درخشید تا آرتیست بودن خود را در تمام فصول هنر و فرهنگ ایران به والاترین شکل به نمایش بگذارد و در سینما، هنر و فرهنگ ایران در جایگاه شخصیتی مهم، تأثیرگذار و جریان سازِ فرهنگی که با اعتقاد به تواناییِ فرهنگ و هنر در ساختنِ دنیایی بهتر برای زیستنِ انسانِ عصرِ حاضر، کارِ روشنفکری می کند، قرار بگیرد.

برای دانستن گستره ی کارِ روشنفکری و وجه های هنری و شخصیت فرهنگی فیلمسازی که کتابخوان، نویسنده و مترجم هم هست، یک پیشنهاد مناسب می تواند ورق زدن و خواندن کتاب  «هفتاد و پنج سال اول به روایت بهمن فرمان آرا» به قلم و کوشش محسن آزرم باشد که در آستانه ی زادروزش نشر چشمه (گیلگمش) منتشر کرده است.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 149095 و در روز جمعه ۳ بهمن ۱۳۹۹ ساعت 18:48:39
2024 copyright.