کوتاه درباره “مغزهای کوچک زنگ زده”
یک فیلم درست و درمان و درجه یک. جهشی قابلتوجه در کارنامه هومن سیدی. همه چیز به اندازه و به قاعده، تجربهای موفق در فرم، با فیلمنامهای قابل قبول، شخصیتهای پرداخته شده و فضا و مکانی که تبدیل به شخصیت شده. با انبوهی از بازیهای خیلی خوب که اندازه همه مراعات شده و یک کارگردانی شگفتانگیز. موسیقی، فیلمبرداری و تدوین در بهترین وضعیت ممکن. درباره این فیلم مفصل باید نوشت.
۴ ستاره از ۵
کوتاه درباره “تنگه ابوقریب”
“تنگه ابوقریب” تمام تلاشش را میکند که عظمت “دفاع” و نه جنگ را بر پرده بزرگ سینما بکشاند و گوشهای از خشونت عریان و تکاندهنده جنگ را تصویر کند و از این بابت پرده را به آتش میکشد. فیلم، توان تکنیکی سینمای ایران را چندین درجه ارتقا داده است. بازیگران بیاندازه تلاش کردهاند تا به شخصیتهایی باورپذیر و واقعی بدل شوند. آنقدر عظمت نگاه این آدمها حس کردنی است که در کمتر فیلمی در سینمای ایران به آن برخوردهایم. فیلم آینه تمام قد ایثار و رشادت آدمهایی است که تاریخ این مملکت الیالابد مرهون جانفشانی آنهاست. “تنگه ابوقریب” در کارنامه اکثریت عوامل پشت و جلوی دوربین، یک نقطه اوج است و از این بابت باید به همه عوامل فیلم تبریک گفت.
در “تنگه ابوقریب”، یک روز تراژیک در یک مکان مشخص در روزهای آخر جنگ انتخاب شده تا بهانهای باشد برای نمایش جزییاتِ آنچه بر رزمندگان گذشته است.
فیلم اما به ترسیم کامل یک موقعیت بسنده کرده است. “تنگه ابوقریب” در دوراهی سینمای داستانی و مستند سرگردان است. هم میخواهد داستان نگوید و تنها یک موقعیت را با جزییات باور کردنی نمایش دهد و هم قهرمان و بازیگر داشته باشد و روی همانها فوکوس بکشد. شاید اگر بازیگران مشهور سینما اینهمه با تاکید در قاب نبودند میشد فیلم را بهتر هضم کرد. اما آنچه یک فیلم سینمایی را از مستند جدا میکند، بازی است. وقتی اینهمه روی بازیگران فوکوس میکشیم و هیچ شخصیت دیگری جز این چندنفر مجال حضور در مدیوم شات را هم ندارد، یعنی داریم آدرس قواعد کلاسیک سینمای داستانی را میدهیم. پس باید سایر قواعد آن را هم مراعات کنیم. داستان گفتن یکی از آنهاست. دراماتیزه کردن یک “حماسه” قطعا از نمایش صِرف آن اثرگذارتر است. و کاش بخشی از زحمت عظیمی که صرف این فیلم بزرگ و مهم شده به یک فیلمنامه دراماتیک اختصاص مییافت. شاید در آن صورت “تنگه ابوقریب” به یک اتفاق بزرگ و فراموش نشدنی در سینمای ایران بدل میشد. با تمام اینها این فیلم، مهمترین فیلم بهرام توکلی پس از “پرسه در مه” و نقطه درخشان دیگری در کارنامه درخشان سعید ملکان است.
۳.۵ ستاره از ۵