سینماسینما، مهگان فرهنگ
آنچه سهراب شهید ثالث را از دیگر فیلمسازان سینمای ایران و حتی فیلمسازان موج نو جدا میکند، مقاومتی است که او در برابر فرمهای غالب و رایج سینمای آن زمان دارد و شناختی که او را به کارگردانی جهان وطنی تبدیل میکند. اساسا فیلمهای او به خود زندگی میپردازد و قرار نیست تلاش کند چیزی را از نو بسازد. او همانهایی که وجود دارد را نشان میدهد.
فیلم «یک اتفاق ساده» بازنمایی زندگی روزمره و زندگی سخت یک کودک و یا به عبارتی دوران کودکی سخت یک انسان است. کارهای او نقدی است بر جامعهای که در آن حضور دارد. نقدی بر مدرنیسمی که به تکامل نرسیده است. مسالهای که میتواند از دوران کودکی برای یک انسان و به عبارت بهتر یک جامعه اتفاق بیفتد.
در این فیلم در روحیهی محمد زمانی نوعی بلاتکلیفی وجود دارد. او به چیزی دلبسته نیست و اصلا شبیه هیچ کودک دیگری نیست. مانند صحنههایی که سرکلاس نشسته و از پنجره بیرون را نگاه میکند و یا این که کنار پنجره مینشیند و غذا میخورد و یا زمانی که پس از مرگ مادر برای اولین بار ساندویچ میخورد و به بچهها که در حیاط مدرسه بازی میکنند، نگاه میکند و برخی از صحنههای دیگر، که ما نمیدانیم او در آن لحظه در چه جهانی است. زیرا چیزی که متعلق به رویاها یا فانتزیهای کودکانه باشد، در زندگی او دیده نمیشود و او فقط به وظیفهاش که کار کردن برای پدر و مادر و مدرسه رفتن فیزیکی از روی اجبار است، عمل میکند. سهراب شهید ثالث در گفتگویی با رضا بهرامی میگوید: «آیا شما در زندگی او چیزی پیدا میکنید که به آن دلبسته شود؟ در چند کلام میتوان خلاصه کرد که او بچهای است تنبل ولی کودن نیست. چون وظایف محولهاش را انجام میدهد… برای او سر کلاس نشستن یک وظیفه است مثل وظیفهی دیگرش یعنی حمل ماهیَها از کنار دریا به مغازه خریدار.(دهباشی به نقل از بهرامی. ۴۱۵٫ ۲۰۱)
“یک اتفاق ساده “اولین فیلم بلند سهراب شهید ثالث است و فیلم دیگر او “طبیعت بی جان”، دارای نوعی متدولوژی سینمایی ترکیبی با نگاه مستند و زیبایی شناسی نئورئالیستی و مینیمال است که نگاهی به آثار برسون و اوزو دارد. نگاهی که در سالهای بعد در سینمای کیارستمی و برخی دیگر از پیروان او در ایران دیده میشد.
نگاهی که فراتر از رئالیسم است و بازنمایی آن فراتر از یک بازنمایی اجتماعی به عنوان یک مشکل جامعه است. او فراتر از نگاه کلیشهای به جامعهی آن زمان به انسانها و روابطشان و ازهمه مهمتر زندگی نگاه میکند. جامعهای که دستخوش تغییرات شدید اجتماعی و سیاسی است اما فیلم او نه فیلمی اجتماعی و نه سیاسی است. فیلمهایش متعلق به جهان انسانهاست و زبانی جهانی دارند. آدمها در فیلم شهیدثالث خودشان هستند و این به خوبی نشان داده شده است.
محمد کودکی است که در جایگاه سنش قرار ندارد و هیچ گونه واکنش کودکانهای از او در فیلم دیده نمیشود. کودکانی که به واسطهی ظلم و نابرابری جامعه (که در بیشتر موارد از خانواده شروع میشود، کودکی نمیکنند)
بهمن مقصودلو دربارهی نگاه شهید ثالث به آثارش معتقد است: شهید ثالث نوعی سادگی در آثارش دارد که مهمترینش بیان و توجه بسیار به جزئیات عادی زندگی است. او به هیچ عنوان تاکیدی بر رویدادها و اتفاقهای بزرگ نداشت. هر آنچه که در اطرافش را به خوبی میدید را میتوانست به راحتی تصویر کند و این از توانمندی اوست. او در حقیقت ناظر دقیقی بود. این قدرت و ویژگی مهم آثار اوست که در سینما، او را متفاوت کرده است. (گفتگوی من با بهمن مقصودلو تابستان۱۴۰۰)
محمد کودکی که زندگی سختی دارد و زندگی سخت همیشه طولانی، خسته کننده و ملال آور است. شهید ثالث در نشان دادن زندگی سخت و ریتم خسته کنندهی این زندگی در یک اتفاق ساده بسیار موفق است. او کودکی محمد را که دارای این روح خسته و بیهدف و سرگردان است را به خوبی نشان میدهد.
جهان کودکی و جامعه پذیری در کودکان ابتدا به وسیلهی خانواده و سپس جامعهی اطراف او شکل میگیرد.
کریستن وکرل استاد دانشگاه اونتاریو کانادا در مقالهی بدرفتاری عاطفی میگوید: سوءاستفاده عاطفی به هرگونه اعمال نمادین یا اظهارات شفاهی عمدی از سوی والد یا مراقب کودک اطلاق میشود که به آسیب چشمگیر روانشناختی کودک منجر میشود و یا منطقا میتواند به چنین آسیبی منجر شود. نمونههایی از این سوءاستفاده عاطفی با کودک عبارتند از: پرخاشگری، فحاشی، تحقیر، انتقاد، طرد، نادیده گرفتن، منزوی کردن، تهدید و صدمه زدن به اشیایی که برای کودک اهمیت دارد. همچنین اشکال دیگر بدرفتاری مثل سوءاستفاده جنسی و جسمی مؤلفههای بدرفتاری عاطفی را دارند.
جهان کودکی محمد زمانی جهانی آسیب دیده از نادیده گرفته شدن، تهدید و صدمههایی است که به لحاظ عاطفی دیده است. شهید ثالث جزو اولین کسانی است که در ایران به خوبی به دوران کودکی در سینما پرداخته است. او در فیلم “یک اتفاق ساده” به کودکی سخت میپردازد. دورانی که زبانی جهانی دارد و بسیاری از توانمندترین کارگردانان دنیا به آن پرداختهاند.
منابع:
- یادنامه سهراب شهید ثالث. به کوشش علی دهباشی. ۱۳۷۸٫ تهران.
- فصلنامه روانشناسی تربیتی ، شماره ۳۷ . پاییز ۹۴ . آموزش مهارت های اجتماعی بر عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار . سید مرتضی سیادت و محسن جاویدی.
- Wekerle, C. (2011). Emotionally maltreated: The under-current of impairment? Child Abuse and Neglect-the International
- www.cinemacinema.ir. ۲۰۲۱.