یک بام و دو هوای هجوم به «هجوم»!

سینماسینما، حسین سلطان محمدی:

رفتار ایرانی های فرهنگی در مواردی بسیار عجیب است و گاه ناگهان، همه دانش و باور و فکر خود را فراموش کرده و تابع اندیشه دیگری می شوند که در مبنا، خاستگاهی متفاوت از اندیشه خودمان دارند. فیلمی در داخل ساخته شده و به نمایش درآمده و سپس به خارج رفته و نمایش داده شده، ناگهان همه متوجه شدند که «برداشت خارجیه» درست تر بوده است! و اکنون «هجوم» از ناحیه مقابل شکل گرفته است!

در ایران، شورای صدور پروانه ساخت داریم، شورای صدور پروانه نمایش داریم، کلی نویسنده و ناظر و رسانه فرهنگی و سیاسی بیرون از مجاری رسمی داریم؛ اما هیچ کدام به صورت مشخص کشف نکرده بودند که فیلم «هجوم» شهرام مکری، واجد نگاه همجنس بازانه است؛ اما فیلم به جشنواره برلین می رود، در آنجا اعلام می شود نامزد دریافت جایزه برای مفهومی خاص به نام همجنس بازی است و ناگهان، در داخل کشور همه اندیشه های مدعی فرهنگ و ناظران حساس و در کمین ارشاد نشسته، متوجه می شوند که ای بابا، اون خارجیه درست گفته بودا. پس حمله می کنیم و درخواست داریم که جلوی این «هجوم»ها را بگیرید! حالا اون خارجی و اون داور کیست، همان دست اندرکار در جشنواره ای که متهم به سیاسی کاری در انتخاب فیلم از ایران برای نمایش در کشور خودش است و البته این اتهام هم بی وجه نیست و همیشه هم انتخاب فیلم برای شرکت در برلین، محل شبهه و حساسیت بوده است. ما به نگاه و انتخاب این جشنواره اعتراض داشتیم و معمولا داریم، اما اکنون برداشت او را قبول می کنیم. یک بام و دو هوا که نمی شود.

همکار نویسنده ای که در رسانه های چاپی و مجازی با نگاه مصلحانه و مسلمانانه معتقد هستی برداشت و ادعای جشنواره درست است و اکنون با تمسک به آن حمله ور شده ای، به آیات آخرین سوره قرآن هم توجه کن که گفته شده، «بگو پناه می برم به پروردگار آدمیان… از شر وسوسه شیطان، آن شیطان که در دل مردمان وسوسه بد افکند» (از ترجمه مرحوم الهی قمشه ای). چه شده که برداشت مورد خدشه جشنواره سیاسی کار برلین، می شود شاقول و شاخص قضاوت درباره تصمیم و برداشت همه کسانی که پیش از برلین درباره فیلم «هجوم» نظر داده اند و اینچنین فیلم را منتسب به آن صفت نکرده بودند. برداشت برلین مورد خدشه است چون گفته شده واژه مورد برداشت، معانی دیگری هم داشته است. اصلا معانی دیگری هم نداشته باشد، کمی هم به درک و برداشت و شعور جمعی بروز داده شده خودتان درباره این فیلم، پیش از نمایش در برلین هم توجه کنید. یا خودتان قضاوت درست در دوره اکران فیلم منتشر نکرده اید، که اگر چنین باشد الان هم نباید ناگهان واجد دانش قضاوتی شوید، یا اگر قضاوت قبلی خودتان درباره فیلم و همچنین سیاسی بودن برداشت های جشنواره برلین درست بوده، درباره اتکا به این برداشت برلین هم احتیاط کنید. اگر قرار باشد هر آنچه دیگرانی که می دانیم با چه مبنایی درباره رفتار و کارهای ما نظر می دهند، بگویند بشود مبنای قضاوت، پس چرا شما صاحب نظر هستید و نگاه خود را می نویسید؟ آنها گفته اند و حرف شما تقلیدی بیش، از آن حرف خناسانه نیست.

در ذهن ما، اجماع داخلی واجد ارزش بیشتری است تا وسوسه خارجی یا اندیشه خارجی. بر همین مبنا، چون اندیشه و رفتار همجنس بازانه برایمان ملموس نیست، در نشانه شناسی ما، معمولا نشانه ها و برداشت های دیگری درباره صحنه های فیلم هایمان مطرح می شود؛ و طبیعی است که با برداشت آنها که همجنس بازی و نشانه هایش برایشان ملموس است، متفاوت باشیم. او در همه چیز نشانه های خودش را می بیند و ما نشانه های خودمان را. حکایت خیاط همیشه به دگمه مردم نگاه می کند و کفاش به کفش مردم و مانند آن را که فراموش نکرده ایم. ذهن او پر از نگاه همجنس بازانه است و همه چیز را سوار بر چنین معانی ای می کند اما ما که چنین نگاهی نداشته ایم و تا پیش از این جشنواره هم کسی بر این معانی متوقف نشده بود؛ اکنون چرا باید خود را فراموش کرده و دنباله روی او شویم؟ بهتر است ما درون را بنگریم و حال را، نی برون را بنگریم و قال را!

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 81442 و در روز دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۶ ساعت 09:55:17
2024 copyright.