با برگزار نشدن و حتی کوچک شدن جشن خانه سینما به شدت مخالفم. اگر این خبر صحت داشته باشد، باعث تاسف است. بحث لزومِ برگزار نشدن این جشن به دلیل مشکلات معیشتی اهالی سینما و مردم ایران که هرساله توسط عدهای با اهداف مشخص، طرح میشود، دوباره مطرح شده و این بار متاسفانه از زبان مدیران خانه سینما و جشن هم تکرار شدهاست.
سوال اینجاست که در کدام دوره از دورههای جشن، مشکلات اقتصادی و معیشتی در خانه سینما و یا کل کشور وجود نداشته است؟
اگر قرار باشد از این زاویه به فرهنگ و هنر نگاه کنیم و اولویتی برای آن قائل نباشیم، تمامی فعالیت های فرهنگی ۴۰ سال اخیر زیر سوال خواهد رفت.
مگر جز این است که در ۴۰ سال گذشته در تحریم بهسر بردهایم، درگیر جنگ بودهایم، فقر گریبان بخشی از مردممان را گرفته و….. پس چرا – به ویژه در دهه سخت و بحرانی ۶۰- هرساله جشنواره فیلم فجر و جشنواره تئاتر و موسیقی و تجسمی مان به راه بوده؟ پس چرا این همه فیلم ساخته شده و کنسرتها و نمایشها و گالریها و چاپ و نشر کتابها و مجلات و روزنامهها کار خودشان را کردهاند؟ مگر تلویزیون در این ۴۰ ساله این همه برای برنامهها و سریالهایش هزینه نکردهاست؟ مگر مشکلات معیشتی و اقتصادی کم داشتهایم؟ نه تحریم چیز جدیدی است و نه مشکلات اقتصادی و معیشتی. انها که وظیفه شان رفع این مشکلات است باید پاسخگو باشند نه آنکه تمام فعالیتهای مملکت به حالت تعطیل و نیمه تعطیل درآید چراکه فلان مسئول و بهمان رئیس نمیتواند وظیفهاش را درست انجام دهد و کارها را جمع کند. به هرحال باید پذیرفت که هرچیز جای خودش را دارد و هر کسی مسئولیتی در جامعه و کشور به عهده دارد.
نکته مهمتر آنکه تبعات چنین تصمیماتی آیا جز این است که بحران مضاعف بر وضعیت بحرانی کشور تحمیل کند و همه چیز را بحرانیتر از انچه هست جلوه دهد؟ و تازه کسانی که چنین تصمیماتی میگیرند آیا به این اندیشیدهاند که از چنین تعطیلیهایی چه کسانی سود میبرند؟ و منویات و اهداف چه طیفی تامین میشود؟ چه کسانی از این قبیل تصمیمات خوشحال میشوند؟ آیا دقیقا به اهداف شکست خوردگان انتخابات قبل توجه کردهاند که دوست دارند با بحرانیتر نشان دادن همهچیز و اثبات ناکارآمدی دولت مستقر، مجددا افسار قدرت اجرایی را در دست بگیرند؟
اگر اینطور است که پس بیایید همه پروژههای فیلمسازیتان را تعطیل کنید و پولش را بدهید به بانک مرکزی که مشکل دلار رفع شود! اصلا چرا در این شرایط اقتصادی باید اینهمه روزنامه و مجله چاپ شود؟ همه را تعطیل کنیم پولش را بدهیم برای گورخوابها خانه بسازیم! واقعا چه ربطی دارد؟
فرهنگ و فعالیت فرهنگی هزینه دارد و هزینهاش هم هزینه زائد محسوب نمیشود. اتفاقا سرمایه ارزشمندی است که آثار و تبعات مثبتش در جامعه غیرقابل انکار است. تعطیل کردن فعالیتهای فرهنگی به بهانه مشکلات معیشتی نه تنها سادهاندیشانه و تا حدی پوپولیستی است، بلکه رویکردی بسیار خطرناک نیز هست. امیدوارم جشن خانه و سینما و همه رویدادهای فرهنگی و هنری کشور در هرشرایطی با شکوه و کامل برگزار شوند.
ده، دوازده روز پیش در همین ستون، اتفاقاتی از این دست را پیش بینی کرده بودم که با تاکید، تکرارش میکنم:
“در فضای عجیب و غریب این روزها، فرهنگ و هنر کجای ماجرا میایستد؟ تئاتر نقشش چیست؟ سینما به چه کار میآید؟ موسیقی و کنسرت و گالری چطور؟ در نگاه اول اینها دیگر اولویتی ندارند. اما واقعیت این نیست. فرهنگ در شرایط دشوار، بهتر و بیشتر کار میکند. خودش یک راه نجات است. روحیههای ویران را بازسازی میکند، مانع فروپاشی روح و روان میشود و هویت جمعی و وجدان عمومی را احیا میکند.
بله موقعیت متناقضی است. اما تعطیلی فرهنگ و هنر در این شرایط دشوار، هزینههای مادی و معنوی را بالاتر میبرد. فرهنگ راه نجات است.”
منبع: روزنامه اعتماد