سینماسینما، فریبا اشوئی
«۱۹۶۸» درامی اجتماعی تاریخی با داستانی یک خطی است که عناصر دراماتیکش به ضرب و زور و با وصله و پینه بهم متصل می شوند.
پی رنگ اصلی داستان مربوط به یکی از مبارزات نهضت اسلامی است که این بار در حاشیه مسابقه فوتبال بین تیم های ایران و اسرائیل در چارچوب رقابت های آسیایی در سال ۱۳۴۷ رقم خورده است. (در مورد حقیقی یا غیرحقیقی بودن داستان نگارنده، بی اطلاع است)
واما فیلمنامه!
فیلمنامه ای مملو ازداستانک هایی ابتر درباره الیاس (شخصیت پنهان از نظر) و حواشی آن. (شخصیت اصلی که اتفاقات فیلم از آغاز تا پایان برای او، زنده بودنش و بعد هم زنده ماندنش رقم می خورند).
او کیست؟ در اسرائیل چه کار می کرده است؟ دلیل مبادله اش با ایران چه بوده است؟ او مبادله شده است که چه شود؟ اعدام شود؟!!!
اما داستانک شخصیت مرتضی.
او که یکی از قطب های مبارزه ای نامعلوم بوده است، اکنون چرا مخفی شده است و کُنج عزلت برای خود برگزیده است؟
هادی؛ کامران و… بالاخره محبوبه خواهر الیاس که مسبب جان این همه شهید شده است، چرا اساسا وسط همه ماجراها است اما در هنگامه های خطر در گوشه ماجرا!!!
داستان فیلم در حقیقت تصویرسازی از نقشه ای پر از خبط و خطا است که عده ای در آن به شهادت می رسند بدون این که ظفری ارزشمند بدست آورده باشند.
شروع فیلم با گروهی از فوتبالیست ها و مردمانی است که شاهد فوتبال ایران و اسرائیل در آن سال بودند و از خاطراتشان و تظاهرات مردم برای نمایش انزجارشان از اسرائیل می گویند و پایان آن نیز ادامه همان خاطره گویی ها و نتیجه مسابقه و گل های آن است که به نوعی نتیجه نافرجام فیلم را جمع می کند. حقیقتا این همه هیاهو برای حصول چه نتیجه ای بود؟! این که بگوییم تیم ملی فوتبال ایران تیم ملی فوتبال اسرائیل را بُرد و مردم از اسرائیل منزجر بودند. خوب این مهم که مستنداتش موجود است و قابل ارجاع. امیر مهدی پوروزیری به عنوان فیلمساز برای مخاطبش چه نگاه متفاوتی به این اتفاق تاریخی با روایت قصه پر از اما و اگرش داشته است؟! آیا باید به جواد کتابی و داود گنجوی فیلمنامه نویسان این فیلم، برای خلق شخصیت یا شخصیت های ناموفقشان دستمریزاد گفت؟ بخصوص برای خلق شخصیت اصلی قصه که پس از شهادت فرمانده اش حاشیه نشینی را برگزید و صرفا به واسطه انتقام گیری شخصی وارد یک مبارزه پر باخت شد و عاقبت هم…
چه اتفاق و مبارزه دلچسبی رقم خورد که مخاطب فیلم آن را دوست داشته باشد و باور کند.
طراحی دو عملیات معیوب و پرنقص که دومی از اولی هم ناجورتر از آب درآمد چگونه می تواند پیام مورد نظر فیلمساز را به مخاطبش برساند. حقیقت این است که وقت عبور از تیتر و حاشیه دیر زمانی است که گذشته است. امروز حرف اول و آخر را متن می زند. متن قوی خروجی اش فیلم قوی و آبرومندی خواهد بود که مدافع تمام قد خودش است.
دیگر نمی توان با یک ایده خام، بودجه های کلان گرفت و فیلم های ضعیف ساخت. فیلمی که خروجی اش نه تنها چیزی به حقیقت اضافه نکرده است، چه بسا بر ضد آن هم عمل کرده باشد.
فیلم اما موسیقی خوب مسعود سخاوت دوست را همراه خود دارد. موسیقی که تا اندازه ای بار سکانس های به اصطلاح دراماتیک و حادثه ای را به دوش می کشد. و البته یک امیر نوروزی خوب که مرتضی را جدا از پیام فیلم که به بار ننشسته، خوب بازی کرده است. باقی اما هیاهویی بود برای هیچ.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «بچه مردم»؛ نگاهی جدید به موضوعات تلخ
- یادداشتی بر «آبستن»؛ تعلیق نصفه نیمهای که ناکارآمد میشود
- «بازنده»؛ حکایت آدمهای بازندهی زخمی
- تضاد معنایی و ساختاری/ نگاهی به فیلم «آغوش باز»
- موفق در سرگرم سازی/ نگاهی به فیلم «تمساح خونی»
- اهمیت جزئیات کلیدی/ نگاهی به سریال «هفت»
- اتکا به ویترین، خلاء فیلمنامه/ نگاهی به سریال «قهوه ترک»
- داستانهایی جذاب در چشماندازهایی بکر/ نگاهی به سریال ۱۹۲۳
- وقتی شخصیتها دوستداشتنی نیستند/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- شلوغ کردن معرکه!/ نگاهی به سریال «پوست شیر»
- بدون منطق روایی/ نگاهی به فیلم «خائنکشی»
- پرداخت نامناسب، ساختار ضعیف/ نگاهی به فیلم «نمور»
- برگهایی از خاطرات و هویت گم شده ایرانی/ نگاهی به فیلم «بدون قرار قبلی»
- پراکندگی و عدم یکپارچگی در روایت/ نگاهی به فیلم «بی رویا»
- دراماتیک و نفسگیر و قصهای که شکل نمیگیرد/ نگاهی به فیلم «دسته دختران»
پربازدیدترین ها
- «موسی کلیم الله» بیگ پروداکشن ناامیدکننده
- رونمایی از پوستر «زال و رودابه» در آستانه جشنواره فیلم فجر
- با سانسورچی همراه نشویم، بر سرش فریاد بزنیم
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- در پی جنجالها در شبکه اجتماعی ایکس؛ بازیگر شخصیت «امیلیا پرز» از اسکار حذف شد
آخرین ها
- «رکسانا»؛ فیلمی که دردها را فریاد میزند
- با مشخص شدن نمایش فیلمهای بخش ویژه؛ «بی سر و صدا» در جشنواره فجر اکران نمیشود
- «بچه مردم»؛ نگاهی جدید به موضوعات تلخ
- «پیرپسر»؛ ناگفتههایی که گفته میشود
- «شوهر ستاره»؛ حقیقتی منبعث از زندگی و تجربهی زیستهی بخشی از زنان
- نهمین روز نمایش آثار جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- هیولایی باستانی
- خرد کمتر لذت بیشتر
- با سانسورچی همراه نشویم، بر سرش فریاد بزنیم
- انیمیشن ایران در جشنواره فجر؛ کجا ایستادهایم؟
- در جشنواره فیلمهای ایرانی نیویورک؛ «علت مرگ: نامعلوم» بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد
- «ژن زامبی» از ۲ اسفند روی صحنه میرود
- اعلام برندگان جوایز انتخاب منتقدان؛ «آنورا» بهترین فیلم ۲۰۲۵ شد
- نگاهی به فیلم «ناتوردشت»/ نگهبان پاکیها
- «صددام»؛ کُمدی ای که فقط سالن را پُر کرد
- یک کمدی شیرین و یک فیلم که فقط کام را تلخ میکند
- «غریزه»؛ عاشقانهای ناآرام
- درباره «زال و رودابه»؛ به مهر تو شد بسته دست بدی
- هشتمین روز نمایش آثار جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- یاداشتهای جشنواره/ هفت فیلم زیر ذرهبین
- پس از واکنش پوریا شکیبایی به افتتاحیه جشنواره؛ علی ملاقلیپور به استفاده ابزاری از تصویر پدرش و هنرمندان دیگر اعتراض کرد
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر؛ مهمانهای بیربط در سینمای رسانه، امتناع عطاران از پاسخ و تقدیم فیلم به فردوسیپور
- علیرضا قربانی برای سالگرد فراق همسرش خواند
- فروش خوب «کیک محبوب من» در اکران فرانسه
- به وقت فرعون
- حاتم بخشیهایی که ابراهیم را از سینمای ایران گرفت
- کدام زنان رهبری ارکستر داوری کن را بهدست گرفتهاند؟
- آقای عطاران اگر قرار نبود به سوالی جواب دهید پس چرا در نشست خبری شرکت کردید؟
- «موسی کلیم الله» بیگ پروداکشن ناامیدکننده
- تنهایی و انزوا رنجی برای آدمیست