آقای خزاعی، سینمای مردم‌شناسی قومی را قدر بدانید

سینماسینما، حبیب باوی ساجد 

آقای محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی کشور سلام.
اخیرا در یک اقدام پسندیده به لرستان رفتید و دیدار و نشستی با فیلمسازان آن دیار داشتید. این اتفاق فرخنده است که امیدوارم با سفر به دیگر نقاط کشور، عملا در جهت مرکز زدایی گام بردارید. در همین راستا و در جهت تحکیم سینمای مردم شناسی قومی، پیشنهاد می‌کنم بدون در نظر گرفتن نوع پروانه ساخت (حتی اگر پروانه ساخت ویدیویی باشد)، شرایط رقابت را سالانه لااقل برای یک فیلم در بخش اصلی (سودای سیمرغ) جشنواره فیلم فجر فراهم کنید. افزون بر آن با دادن امتیاز صدور پروانه ساخت فیلم‌های ویدیویی به امور سینمایی ادارات کل ارشاد استانها، از مرکز تمرکز زدایی کرده و احساس مسئولیت و مشارکت در تولیدات سینمایی کشور با تمرکز بر تولید فیلم‌های بومی، ادارات ارشاد استان‌ها را در این بخش از سینما تقویت کنید. دیگر این که امیدوارم شرط سازمان سینمایی کشور برای تولیدات فیلم‌های دیگر استان‌ها، تولید فیلم با زبان و لهجه‌ی محلی رایج آن استان‌ها و شهرها باشد. برای نمونه شما در سفر اخیرتان به لرستان، حتما نام «ناصر غلامرضایی» را شنیده‌اید؛ فیلمسازی که مهم‌ترین آغاز کننده‌ی موج سینمای انسان شناسی قومی است و با فیلم درخشان «خون بس» در جشنواره فیلم فجر آن سال درخشید. بعدها همین فیلم غلامرضایی باعث ایجاد موج جدیدی در سینمای ایران شد که منجر به تولید انبوه فیلم های بومی/ محلی با حفظ زبان و لهجه مردمان خطه‌های گوناگون شد. باری، آقای خزاعی، تلاش کنید و یک لحظه از تلاش‌تان در جهت تمرکززدایی از سینمای این کشور پا پس نکشید. ایمان داشته باشید اگر با عقیده راسخ و به دور از شعار و سیاست‌زدگی، قصد احیای سینمای دیگر نواحی کشور را داشته باشید، این مسیر تا بی‌نهایت امتداد می‌یابد و فخر آن می‌ماند به نام دوران ریاست سینمایی شما. همان طور که روانشاد سیف‌الله داد آزادی بیان در سینما را (اگرچه نسبی و کوتاه مدت) از آن خود کرد و حالا که او نیست، ما از او به مهر یاد می‌کنیم. آقای خزاعی، بگذارید این شانس از آن شما باشد که هرساله به زبان ترکی، عربی، کردی، ترکمن، بلوچ و لهجه‌های گوناگون مردمان اقصی نقاط این پهنه، بر پرده سینما جان به تصویر بگیرد. سینمای مردم شناسی قومی، نه بر پایه وسوسه، بل، برپایه دغدغه، برپایه مشغله ذهنی و همیشگی سینماگران محلی تاکنون افتان و خیزان و به دور از هرگونه حمایت مالی(تأکید می‌کنم به دور از هرگونه حمایت مالی) و با تکیه بر استقلال فردی استمرار داشته. این ایمان راسخ و عقاید مستقل فردی فیلمسازان که رو به مردم و زادگاه دارند را غنیمت بشمارید. موانع را برطرف کنید. زیرساخت‌های سینمایی استان‌ها و شهرستان‌ها را تقویت کنید. جشنواره‌های سینمایی را بار دیگر در استان‌ها احیا کنید. همین تتمه نفس سینما و سینماگران محلی مردم شناسی قومی را نگیرید. فیلمسازان مستقل محلی با یک میلیارد تومان هزینه‌ی شخصی خودشان و گرفتن وام‌های کمر شکن بانکی، حداقل سه فیلم بومی با استفاده از داشته‌های فنی و فکری محلی همان خطه تهیه و تولید می‌کنند. دیگر فیلم‌هایی که پنجاه میلیارد تومان هزینه تولیدشان هست، باید صدوپنجاه میلیارد تومان بفروشند تا هزینه‌شان را برگردانند، واقعا این هزینه را در کشور برمی‌گردانند؟! باکدام سالن‌های سینما؟! اما وقتی که سینمای مردم شناسی قومی را تقویت کنید، عملا با بودجه اندک، هم احتمال برگشت این بودجه زیاد است و هم فیلمساز با استفاده از عوامل محلی در جلو و پشت دوربین، زمینه بروز استعدادهای نادیده گرفته شده در مقیاس ملی و بین‌المللی را فراهم می‌کند (مگر این همه سینماگر مطرح حال حاضر کشور برآمده از دیگر نواحی کشور نیستند؟). آقای خزاعی، کاوش در کم کاری سینمای مردم شناسی قومی که از قضا دلمشعولی نگارنده است، آن قدر فراوان است که دراین سیاهه همه آن ناکارآمدی‌ها گفته نمی‌شوند. امیدوارم صادقانه تلاش کنید صدور پروانه ساخت فیلم‌های ویدیویی به امورسینمایی استان‌ها بازگردانده شود(البته ادارات استان‌ها هم باید ملزم به کارگروه مجرب و معتدل و به دور از هرگونه گرایش سیاسی و فکری خاص باشند). ملاک پروانه‌ی ساخت نباشد، ارزش فنی و موضوعی فیلم دلیلی بر اکران آزاد باشد و شرایط رقابت در فستیوال‌ها نیز همین باشد. آن هنگام که در این پُست نباشید، باشد به مهر از شما یاد شود. همین.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 177533 و در روز پنجشنبه ۹ تیر ۱۴۰۱ ساعت 13:01:54
2024 copyright.