سینماسینما، امیرابراهیم جلالیان
«آقای زالو» ساختهی مهران احمدی همانند «مصادره»، با نگاهی نوستالژیک و طنزآمیزی به گذشته، تلاش میکند تا آینهای در برابر جامعه امروز قرار دهد. احمدی که اساسا تعلق خاطر به فضای دهه پنجاه و شصت دارد و شکل و شمایل فیلمش را بر اساس آن بازه زمانی ترسیم میکند. اینبار یک کمدی تلخِ اجتماعی با چاشنی تراژیک را به شکلی قابل توجهی خلق کرد، «آقای زالو» فیلمی است که قصد دارد به جلوههای پنهانِ سوءاستفاده و قدرت در اجتماع امروز بپردازد، که انتخابِ قابل تاملی است و با ژانری ترکیب از کمدی و تراژدی این کار را به تصویر کشیده است.
انتخابِ عنوان و موضوعیت فیلم دستکم به ظاهر هم دغدغهمند است، زالو بودن، بهشکل استعارهای از استثمار، قدرتطلبی یا موقعیت اجتماعی میآید، فیلم میکوشد رابطه میانِ طبقه متوسط، قدرت، روابط پشت پرده، شکاف عمیق و همچنین روان انسانهایی که در این چرخه قرار میگیرند را به نمایش بگذارد.
«آقای زالو» روایت انسانی گرفتار (منوچهر) در چرخهی طمع، فریب و قدرت که برای بقا، خونِ اخلاق و انسانیت را میمکد. به واقع تقابل ظاهر متمدن و درونِ آلودهی آدمها، هستهی اصلی نقد اجتماعی فیلم را میسازد، قصه، نمودار طنزی تلخی از زنده ماندن در مرداب را گواهی میدهد .
از آنجا که فیلم در ژانر کمدی است، نگاهش صرفاً انتقادی نیست؛ بلکه میخواهد با تلطیف طنز، مخاطب را به اندیشیدن وادارد که از نقاط قوت فیلم است.
حقیقتا بعد از مدتها که سینمای کمیک در دام داستانهای سخیف و هجویات ِ بیسروته و لودگی اسیر شده بود، اینبار شاهد یک اثر طنز آلودِ شسته رفته با فرمی استاندارد هستیم.
فیلم فاکتورهای لازم برای یک کارِ نسبتا موفق را در اختیار دارد. یک کارگردان امتحانپسداده و با تجربه در ژانر کمدی، تیمی از ستارگان که هر کدام به تنهایی میتوانند تماشاگران را به سینما بکشانند، و داستانی که پتانسیل لایههای اجتماعی و انتقادی را در بستر طنز دارد،و قاعدتا هم گزنده و هم مورد توجه مخاطب امروزی است .
تمرکز فیلم بر طنز موقعیت است و «آقای زالو» برای نقد اجتماعی از طریق شخصیتهای اغراقشده تاکید میکند. قصه با زبان خنده، نقدی بر فساد و طَمَع و رانت در جامعه دارد، اما در پرداخت کاراکترها کمی به کلیشهها نزدیک شده است .
حضور همزمان مهران مدیری و امین حیایی، دو بازیگر برجسته کشور که هر کدام به تنهایی وزنهای در سینما محسوب میشوند، کنجکاویها را به اوج میرساند ، مدیری با کارنامه درخشان در طنز تلویزیونی و سینمایی و امین حیایی با خلاقیت و انعطافپذیری بینظیرش در ایفای نقشهای کمدی و جدی، ترکیبی انفجاری را نوید میدهند. اما این تمام ماجرا نیست.
فیلم در بخشهایی دچار نوسان تدوین و سکانس بندی است و فلاشبکها و رفت و برگشتهای زمانی به شکلی دقیق ادیت نشده و اصولا تمایل مهران احمدی به نوستالژیک، او را در بعضی از شخصیتها دچار تکرار میکند .
در واقع مهران مدیری همان شخصیت «رحمان ۱۴۰۰» را با همان شکل و شمایل و استایل در این فیلم ایفا میکند که با توجه به توانمندی او انتظار بیشتری برای ایفای چنین نقشی میرفت.
یا غلامرضا نیکخواه به نوعی در قالبی که در فیلم فسیل بود، مانده است! به واقع این شخصیتها پردازیها در برخی مواقع، عمق لازم را ندارند، در مقابل ژاله صامتی ، بازیگری که توانایی فوقالعادهای در خلق کاراکترهای شیرین و باورپذیر دارد و حضورش در هر فیلمی، کیفیتی دوچندان به آن میبخشد. اگرچه رل کوتاهی به عهده داشت، اما چشمنواز و قابل قبول بود .
بهطور کلی تمرکز داستان بر روی شخصیتی است که امین حیایی آن را به خوبی هنرنمایی میکند و نمایش مقاطع مختلف زندگی او با گریمهای متفاوت، میتواند بستری برای خلق موقعیتهای کمدی ناشی از تضادهای زمانی و فرهنگی باشد خصوصا به شکلی زیر پوستی یاداور دوران احمدینژادیسم و انتقاد به بذل و بخششها و وامهای بیرویه در آن سالها بوده و این تیپیکال با شوخیهای کلامی و موقعیتهای کمیک برای مخاطبِ عام جذابیت دارد.
اما در لایههای تماتیک فیلم نشان میدهد چگونه افرادی با برخورداری از قدرت یا موقعیت میتوانند زالو صفت شوند، یعنی از دیگران تغذیه کنند یا دیگری را بهخاطر موقعیت خود متأثر یا اساسا حذف کند .
فیلم در بستری قرار دارد که طبقه متوسطِ شهری احساس بحران میکند، میان آنچه میخواهد و آنچه هست. این فاصله باعث میشود تا آسیبهایی چون سوءاستفاده، ناامیدی، یا بیاعتمادی به ساختار دیده شود.
همچنین طنزِ فیلم نه فقط برای خنده، بلکه برای نشان دادن تراژدیهای پنهان است؛ این ترکیب کمدی-تراژدی، اگرچه دشوار است اما ظرفیت بالایی دارد برای ایجاد تأثیرگذاری روی مخاطب . اما این ترکیب در این اثر به شکلی پایدار یا یکدست اجرا نشده ، بعضی لحظات کمدی به سادگی تبدیل به تراژدی میشود و آن شدت یا تأثیرگذاری مورد انتظار را ندارند.
با این حال، فیلم کیفیت نسبی و استانداردهای یک طنز را تا حدودی در بر دارد و مهمتر ترکیب بازیگران ستارهدار موجب شده تا فیلم از منظر تجاری و جذب مخاطب موفقتر عمل کند. و برای مخاطب عام سینمای ایران، «آقای زالو» اثری سرگرمکننده با رنگ و بوی اجتماعی، انتقادی است که میتواند تماشای نسبتاً دلپذیری برای بیننده فراهم کند و طبعا فیلمی باکس افیس خواهد بود .
اگرچه با اثری متعالی یا کاملاً بدون نقص روبرو نیستیم، اما فیلم، نظر و توجه مخاطبی که در جستوجوی کمدی با دغدغهمندی است را جلب میکند. و قاعدتا برای مخاطب حرفهایتر، فیلم در زمره آثاری است که شروعِ خوبی دارد و فیلمی پتانسیلدار است، اما جای کار بیشتری داشت. در نهایت کارگردان هدف و نقطه عطف خود را در سکانس پایانی فیلم و آن تصادف فرمایشی _مصلحتی با ترانه «مرد تنها» با صدای
فرهاد گنجاند و به شکلی نمادین نسلِ مردان غیرتمندی را نشان داد که روزگاری در راه وطن جان دادند و مبارزه کردند، اما مهجور واقع شدند، تا امروز نوکیسهگرایان، جولان دهند. و این تمثیلی از زالوصفتانی است که برای حفظ قدرت و پول برادرِ خود را زیر پا له میکنند. این روایتی کمیک با طعم تلخ و انتقادی از جامعه امروزی ماست و در آخر اگر فیلم با همان سکانس تصادف به پایان میرسید نهایتی تراژیک و جذابتری رقم میزد .خود را زیر پا له میکنند. این روایتی کمیک با طعم تلخ و انتقادی از جامعه امروزی ماست. و در آخر اگر فیلم با همان سکانس تصادف به پایان میرسید نهایتی تراژیک و جذابتری رقم میزد.