سینماسینما، پریسا ساسانی
جنبش نفی خشونت علیه زنان، یا همان جنبش me too از آغاز طرح تا امروز، در مسیر حرکتِ خود به پختگی رسیده است. زیرا اعتراضهای اولیه که گاهی از روی کینه و مغرضانه بود، امروز در قالب موضوعاتی چون درازدستی، تعرض و خشونت مطرح شده است.
ماجرای بیان شده اخیر از سوی سمیه میرشمسی دستیار کارگردان و برنامهریز سینمای ایران و به دنبال آن بیانیه انجمن دستیاران کارگردان و برنامهریزان خانه سینما که به عنوان یک حرکت شجاعانه صنفی قابل تقدیر است، باعث شد در ادامه مسیر، زنان فعال سینماگر هم بیانیه منتشر کنند و نمایندگانی برای بررسی این موضوع انتخاب کنند. (گرچه نبود امضای بعضی، از سینماگران زن که همواره داعیه دفاع از حقوق زنان را در آثارشان دارد، سؤالی است که هنوز پاسخ داده نشده است.)
اما موضوع مهم، میزان همراهی مردان در جریان اعتراض نسبت به خشونت و تعرض جنسی علیه زنان است. اگر این همراهی در طول تاریخ وجود داشت؛ آنچه که به ناروا و عموما ناشی از نگاه جنسیتی از زنان دریغ شده، بیشک زنان ما، امروز در جایگاه و مرتبهای بهتر از آنچه که ایستادهاند، قرار میگرفتند یا حداقل رئیس یک دستگاه عریض و طویل در دولت سیزدهم به خودش اجازه نمیداد در جمع دختران روزه اولی درباره تشکیل خانواده یا حتی توصیه به آن، با آنها صحبت کند.
اما همراهی با زنان آسیبدیده بخصوص از سوی خانه سینما اتفاق نیفتاد و ترجیح دادند که سر و ته ماجرا را با یک بیانیه بیخاصیت آن هم پس از فشار افکار عمومی هم آوردند.
در این بین نام نوید محمدزاده با کنارهگیری از نمایش «گیاهخوار» و پیشتر از آن بابک کریمی و برخی دیگر از چهرههای سینمایی که به تازگی با جنبش اعتراضی خشونت علیه زنان همراه شدند، به چشم میخورد.
حال به عنوان یک خبرنگار که سالها در سینمای ایران فعالیت کردهام، میخواهم این موضوع را مطرح کنم، به همان اندازه که سینماگران زن در معرض آسیب و تعرض قرار گرفتهاند، خبرنگاران این حوزه هم از این ناحیه آسیب دیدهاند.
خبرنگارانی که اتفاقا در تلخ و شیرین سینمای ایران همواره کنار سینماگران ایستادهاند و نکته جالب اینکه بنابر مستندات، ماجرای me too برای اولین بار با اعتراض برخی از خبرنگاران زن در حوزههای مختلف خبری مطرح و گسترش پیدا کرد و حالا این سوال مطرح است خبرنگارانِ فعال در حوزه سینما، تئاتر و در کل هنرهای نمایشی که در مواجهه با خطرهایی از این دست بخصوص در محل کار افراد بودهاند، دادِ خود را باید به کجا ببرند؟
چگونه مسئله خود را مطرح کنند که نه انگشت اتهام به سوی آنها دراز باشد و نه حرفه خود را از دست بدهند و یا نتوانند در حوزه مربوطه فعالیت کنند؟
آیا اساسا رسانههایی که خبرنگاران سینما و یا هر بانوی محترمی که به عنوان خبرنگار در حوزه دیگر غیر از سینما در آنها قلم میزنند، در مواجهه با این ماجرا حامی هستند؟
آیا انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران و یا انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان سینما در خانه سینما به اموری از این دست رسیدگی میکنند؟ اگر جواب مثبت است، افراد به کجا باید مراجعه کنند؟ و یا چه هیاتِ مسئولی پاسخگو است؟