سامان مقدم
چند روزی منتظر ماندم تا در باره جشن حافظ و حواشی شرم آوری که برایش پدید آورده بودند چند خطی بنویسم.
این تاخیر چند روزه دو دلیل داشت:
دلیل اول آنکه قصد داشتم کمی عصبانیتم از این تفکر متحجر که به اشتباه و بر اساس قانون نانوشته ای خود را بانی فرهنگ، جامعه، دین، سیاست و ایران می دانند کمتر شود که خیلی موفق نشدم.
دلیل دومم این بود که آرزو می کردم این بار با این میزان حمایت گسترده ای که از اقشار مختلف جامعه هنری و همانند همیشه ، همراهی بی نقص مردم از این اتفاق هنری شکل گرفت، جواب کوبنده ای از وزارت ارشاد می شنویم یا نه که خداروشکر این اتفاق افتاد و نشریه ای که کاری جز صدور بیانه های مختلف بر خلاف خواسته مردم تاکنون نداشته و من شرم دارم که نام صاحبان قلم را با آنها پیوند دهم فهمید که دوره شان به سر آمده و نمی توانند هر یاوه ای را در مورد کسانی که دلشان برای مردم می تپد به زبان و قلم بیاورند. جشنی که برای هنر بر پا می شود و با نام حافظ مزین است با این کلمات ناپاک شما زیر سوال نمی رود.