سینماسینما، زهرا مشتاق
اولین دوره جشنواره سینما پاسفیک در ایران است. جشنواره در شیراز برگزار می شود و ما خبرنگاران حوزه سینما نیز حضور داریم. چند فیلم دیدیم و در پایان یک روز کاری داریم قدم زنان برمی گردیم هتل پارسیان که تازه افتتاح شده است و ما آنجا اقامت داریم. نرسیده به هتل صفی دراز تشکیل شده است. دختران و پسران شیک پوش و مد روز، عطر و ادکلن زده و خوش تیپ. صف خیلی طولانی است و تا هتل ما رسیده است. از میان جمعیت وارد می شوم. در لابی هتل روی یک صندلی نشسته و مشغول امضا دادن به طرفدارانش است. او نیکی کریمی است. تصویری که همیشه از او به ذهنم مانده است. اما او از جمله باهوش ترین زنان بازیگر است. چرا؟ چون خطرات یک حرفه بی رحم را درک کرد و توانست با موفقیت از آن عبور کند. او ستاره «عروس» بود. اصلا می رفتند سینما که ببینند این زیباروی تازه به سینما رسیده کیست. او خیلی زود سوپر استار سینمای ایران شد و آنقدر باهوش بود که بتواند رفته رفته خود را تثبیت کند و البته این شانس را نیز داشت که چندین فیلم پیاپی با فیلمساز بی تکراری چون داریوش مهرجویی کار کند و شناسنامه کاری اش را مهرهای بی بدیل بزند. اما او می دانست که عمر ستاره بودن کوتاه است. پس خود را قوی کرد که بتواند در کسوت دیگری ستاره بودن خود را ادامه دهد. فیلم سازی یکی از مسیرهای انتخابی او بود. و بعدتر نوشتن و ترجمه. حالا دیگر اگر حتی هیچ وقت دیگر بازی نکند، کارهای زیادی برای انجام دادن، دارد. اگر استار بودن سن و زمان دارد، قرار گرفتن در پوزیشن های دیگر و کسب تجربه و پشتکار می تواند نتیجه اش فرد هوشمندی چون نیکی کریمی باشد که به حرفه اش و بیشتر از همه به پویایی خودش احترام می گذارد. ترجمه کتاب «نزدیکی» یکی از همین کارهاست. نوشته حنیف قریشی، نویسنده انگلیسی پاکستانی تبار. داستان مرد میانسالی که کارش نوشتن است و کیست که نداند نوشتن حاصل جهان تفکر است.
نزدیکی قصه مردی است که درست در ابتدای میانسالی دچار تردید می شود. برای ادامه دادن یا رفتن. دچار ملال و یاس می شود و فکر می کند دیگر عاشق نیست و نمی تواند یا نمی خواهد که ادامه دهد. کشمکش کسالت باری را می گذراند؛ میان بودن و چگونه رفتن. قصه ای که می تواند داستان بسیاری از ما باشد اگر اهل اندیشیدن و نگاه به پیرامون خود باشیم. کلنجار برای چگونه زیستن و جست و جو برای یافتن خویش گمشده در هزار توی جهان مدرن و بی در و پیکر. نگاه زنان، نگاه مردان و نگرانی از تلقی کودکان از آنچه در عملکرد ما دریافت خواهند کرد. نزدیکی، سرگشتگی انسان مدرن برای پاسخ به پرسش هایی است که اخلاق و تفکر و من محوری انسان ها را به چالش می کشد. باریک بودن مرز خویش و دیگری. انتخاب من یا زندگی اجتماعی و گذشت و تسلیم شدن برای داشتن یک زندگی جمعی. نزدیکی یک انتخاب است برای شکل و چگونه زیستن. و این پرسش مهم که با رفتن ما، وابستگان و خویشان چه خواهند کرد. و آیا ما اساسا به دلیل انتخاب خود، مجاز به ایجاد توفان و پریشانی در زندگی دیگرانی که هست آنها، گره خورده در چیدمان حیاتی ماست، هستیم؟ و این پرسشی است پر اهمیت که در قالب داستانی روان که بیشتر شبیه یک واگویه درونی است، روایت شده است. با ترجمه ای روان و کلماتی که به درستی به جای خود نشسته است. نزدیکی حنیف قریشی را با ترجمه نیکی کریمی از دست ندهید.