تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۱ - ۱۴:۱۲ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 153782

سینماسینما، علی جعفری فوتمی

مانده ام در مدت چهارده دقیقه و سی ثانیه چقدر می شود اشتباه کرد؟ آیا این حجم اشتباه در روایت زندگی یک نفر که اتفاقا نه متعلق به هزار سال و دوهزار سال پیش، که حداکثر یک صد سال با ما فاصله دارد عمدی است یا از سر نا آگاهی. دلم می خواهد همه این اشتباهات عمدی نباشد و صرفا به دلیل ناآگاهی رخ داده باشد اما این یعنی باور کنم که سازندگان انیمیشن سیم ششم برای نگارش فیلمنامه ای درباره غلامحسین درویش، حتی نام درویش خان را یکبار گوگل هم نکرده اند؟ نگاهی ولو سرسری به کتاب سرگذشت موسیقی روح الله خالقی نیانداخته اند؟ باور کردنش سخت است. یعنی علی قمصری هم که صدای تارش را در سراسر انیمیشن می شنویم یکبار به مهناز عادلی فیلمنامه نویس و بهرام عظیمی کارگردان سیم ششم درباره اینهمه اغلاط فاحش تذکر نداده است؟ اینهمه جعل و تغییر اتفاقات و عادات زندگی آدمی که وجود خارجی داشته در ابعاد مختلف مسئولیت دارد. لابد باید خوشحال هم باشم که انیماتور سرشناس ما دو سال وقت گذاشته و درباره یکی از بزرگترین هنرمندان موسیقی ایران انیمیشن ساخته و کلاهم را از شعف بالا بیاندازم که در این وانفسای بی توجهی به ریشه های سترگ درخت تناور موسیقی کلاسیک ایرانی بالاخره یکی پیدا شده که از درویش خان برایمان بگوید. نه. باور کنید خوشحال نیستم، می دانم انیمیشن سیم ششم تکنیک بالایی دارد، می دانم برای ساختش دو سال وقت گذاشته اند، اما آنقدر غلط و  اشتباه و جعل دارد که ای کاش اصلا عطای ساخت سیم ششم را از ابتدا به لقایش بخشیده بودند.
اما ظاهرا چاره ای نیست، «سیم ششم» ساخته شده و حالا آقای عظیمی و سایر دوستان در شبکه های اجتماعی آن را به شکل گسترده ای پخش کرده اند. بنابراین اگر تا الان انیمیشن را ندیده اید و  می خواهید ببینید این چند نکته را که در پایین می‌آورم به ذهن بسپارید، اگر هم دیده اید شاید خواندن این چند نکته به شما کمک کند که بخشی از  اطلاعات غلط انیمیشن را در ذهنتان اصلاح کنید:
۱- درویش خان مخترع نبود، اگر در انیمیشن، درویش خان را برایتان شبیه به پروفسور بالتازار نشان داده اند که دستگاه‌های مختلفی ساخته که با طناب و نخ از سقف آویزان می شوند و اگرچه روح الله خالقی در سرگذشت موسیقی او را بسیار علاقمند به گل و گیاه توصیف کرده اما او به هیچ عنوان مخترع سیستم آبیاری مکانیزه گل و گلدان در بالکن نیست و همه اینها صرفا ساخته ذهن انیماتور است و بس.
۲-درویش خان به تقلید از اضافه شدن سیم چهارم در سه تار( آنگونه که به روایت ابوالحسن صبا، درویشی بنام مشتاقعلی شاه به سه تار افزوده بود)، سیم ششمی به تار افزود تا با همخوان شدن این سیم با تک سیم بم، تار صدای کامل تر و پخته تری پیدا کند. آن ماجرای تماشای تار تنیدن عنکبوت روی صفحه تار و آن حال اورکا گویان درویش خان در انیمیشن یکسره اطلاعات غلطی است که نباید به هیچ عنوان جدی بگیرید.
۳- در هیچ منبعی از زندگی درویش خان، او را به عنوان سازنده ی تار یا هر ساز دیگر معرفی نکرده اند.
۴- علیرغم اینکه مطابق روایت انیمیشن  بعد از اضافه شدن سیم ششم به تار، دوستان درویش خان ابتدا او را به خاطر این کار مسخره کرده ولی بعدا از کار خود نادم و پشیمان شده و به شیوه ژاپنی ها جلوی پای درویش خان سجده کرده و از او طلب بخشش و مغفرت می کنند، این موضوع در هیچ منبع معتبری از شرح زندگی این موسیقیدان نیامده است.
۵- روح الله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی آورده است: «درویش مثل آهنگسازان این دوره نبوده که بنشیند و روزی چند آهنگ بسازد. تمام ساخته های او از ۲۲ قطعه تجاوز نمی کند. پیداست که با کمال دقت می ساخته و مکرر می نواخته و به کمک ذوق لطیف به تدریج حشو و زوائد را حذف می کرده و به اصطلاح اهل فن آهنگ ها را شسته و رفته از کار در می آورده است.». این شیوه آهنگسازی دقیقا برخلاف تصویر بتهوون گونه ایست که انیمیشن از آهنگسازی درویش ارایه می کند، مردی که بی وقفه  روی کاغذ در حال نت نویسی است و چون از نوشته هایش ناراضی است کاغذهای نت نوشته اش را مچاله کرده و روانه سطل آشغال اختراعی اش می کند.
۶- از آن رقص والس مادر- پسری درویش خان و مادر سالخورده اش بعد از اختراع! سیم ششم در انیمیشن بگذریم… واقعا رقص زیبای ایرانی چه بدی داشت که باید اینطور به تانگو بدل می شد؟
۷- روح علی خان حاتمی شاد که قصه گوی سینمای ایران بود و کارهایی کرد کارستان، اما این گراند هتل و نقش بی بدیلش در همه اتفاقات تاریخ یکصد ساله اخیر ایران را هم او وارد روایت های سینمایی و تلویزیونی از آن دوران کرد و از آن زمان به بعد ظاهرا اتفاق مهمی نبوده که در این هتل به وقوع نپیوسته باشد. بنابراین دور از انتظار نیست که از دید سازندگان انیمیشن، درشکه درویش خان نه در راه بازگشت از یک مهمانی که در بازگشت از کنسرت تکنوازی در گراند هتل با اتومبیل تصادف کرده و فوت می کند. باور کنید یا نه، درویش خان هیچ‌گاه در گراندهتل کنسرت تکنوازی نداشت، اصولا در آن زمان چنین برنامه ای هم مرسوم نبود و اتفاقا در آن شب شوم، درویش خان از یک محفل موسیقی در منزل دوستان به خانه می آمده که درشکه اش با یک خودروی فورد تصادف می کند و اولین قربانی تصادف اتومبیل در ایران لقب می گیرد.
۸-اشتباه های ریز دیگری هم هست، از جمله ناسازگاری طراحی لباس آدمها با پوشش رایج آن زمان، طراحی غیرواقعی فضای منزل و اتاق کار درویش خان که بیشتر یادآور آپارتمانهای اروپایی در قرن هجده و نوزده است تا خانه های تهران در اواخر قرن سیزده و ابتدای قرن چهارده شمسی و اینکه گفته شده در زمان تصادف درویش خان حداکثر پنجاه دستگاه اتومبیل در ایران و تهران وجود داشته و بنابراین طبیعی است که بر خلاف اطلاعات انیمیشن  ماشین ها پلاک شهربانی نداشته اند بخشی از همان اشتباهات ریزی است که اشاره کردم.
۹- شیوه موسیقایی علی قمصری مثل هر موزیسین دیگری موافقان و مخالفانی دارد، من به شخصه از دوستداران موسیقی علی قمصری هستم و پنجه و مضراب قمصری  به دلم می نشیند  اما شک ندارم انتخاب علی قمصری برای ساخت موسیقی انیمیشنی درباره زندگی درویش خان یکی از اشتباهات بزرگ سازندگان انیمیشن است، شیوه نوازندگی و روح موسیقی قمصری آنقدر از اسلوب نوازندگی تار اواخر قاجار  دور است که علی القاعده باید آخرین گزینه برای روایت موسیقایی زندگی هنرمندی همچون درویش خان باشد.
نکته آخر: لطفا مرا به دشمنی با جهان فانتزی ها متهم نکنید، می دانم و می فهمم که ساخت انیمیشن از زندگی یک شخصیت با نوشتن زندگینامه او تفاوت های بسیار دارد، اما نمی شود و نباید به بهانه توجه به فانتزی، چشم را کاملا بر مستندات بست، از دید من بی توجهی سازندگان سیم ششم به واقعیات زندگی درویش خان، از سیم ششم انیمیشن تکنیکی و خوش ساختی درباره یک موزیسین فرضی است که هر که هست درویش خان نیست

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها