سینماسینما، حمید عبدالحسینی
نمایش«قیطریه» یک سایکو درام با رگههایی از مولفههای جنایی_ معمایی است که میکوشد با ساختار مونولوگ و افتراق، در انتها به یک پیوستگی نائل شود و کاراکتری به ظاهر حاشیهای را به عنصری اصلی و موثر در بطن روایت وارد کند. نازیار عمرانی شخصیتهای نمایشنامهاش را با تاکید بر آسیبهای پیش روی زنان جامعهی امروز ایران و از طبقات متفاوت و متنوع اجتماعی و معیشتی برمیگزیند و با پرداختی پرحجم و با ارجاعات موثر به نقش و جایگاه آنان و در واقع فقدان داشتن جایگاهی ارزشمند در گسترهی زیستی و فرهنگی یک شهر نائل میآید.
نوشتن چنین متن زنانهای توسط نویسندهای که خود یک زن است میتواند با بیم و امید همراه باشد؛ امید به شناخت بیشتر این دنیای زنانه و بیمناک از آن رو که شاید خلا حضور مردان را به پاشنه آشیلی در جهت عدم نگاه و رویکرد چندبعدی متن به عامل اصلی مصائب رفته بر زنان تبدیل کند. در اجرا علیرغم تمام خامدستیها و ناپختگیهایی که میتوان آن را به پای تجربهگرایی گروه جوان نمایش گذاشت با اثری روبهرو هستیم که با بهرهگیری از ایدههایی از جمله نمایش قطعات تصویری و تلفیق با اجرا و بهرهگیری از موسیقی زنده میکوشد ریتم مناسبی برای این ساختار عمدتا مونولوگ بجوید که در این میان بازیهای بازیگران، بیش و کم به این ضرباهنگ یاری رسانده است و از چند بازی شاخص می توان به فریبا نیروئی درنقش کولی، سیما کیخا مقدم در نقش متهم و پرنیا سراج در نقش زن باردار اشاره کرد. آرام طالشی در اجرای «قیطریه» به ملودرام متمایل است و این علاقهمندی را میتوان در جنس بازیها و حضور پررنگ موسیقی برای مضاعف ساختن برانگیختگی حسی و عاطفی تماشاگر ردیابی کرد. اگرچه امتداد این روند در پایانبندی و در نظر گرفتن چنین انتهایی شاید از شدت تاثیرگذاری کلیت اثر بکاهد و مخاطب را با ابهامهایی مواجه سازد که کمتر در طول نمایش بدان اشاره و پرداخت شده است.