سینماسینما، حسین سلطان محمدی
حماسه فتح خرمشهر، بعد ماه ها اشغال نیمی از شهر به دست نیروهای عراقی در سال های ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ و فصل نخست سال ۱۳۶۱، در خاطره تاریخی مردمان ایران و تاریخ جنگ های معاصر قرن بیستم میلادی، رویدادی فراموش نشدنی است. رویدادی که سرعت تحولات جنگ را شتابی فزونتر بخشید. درست است که بعد از آزادی خرمشهر و عبور از «خونین شهر»، همگان به عملیات های بعدی و وقایع آن تا پایان جنگ توجه کردند، اما از دوران پیش از اشغال خرمشهر و همچنین دوران اشغال و ماجراهای خرد و کلان رخ داده در آن جغرافیا، نکته های گفته و ناگفته بسیاری برای مان به یادگار مانده است. همیشه در بستر بازخوانی تاریخی آن دوران، به معدود تصاویر موجود در آرشیوها، رجوع می شود و حاضران در عملیات آزادسازی خرمشهر، به بیان شیوه حمله در عملیات «الی بیت المقدس» و چگونگی فتح شهر پرداخته اند و بعضا به بازتاب آن در سطح بین المللی و سپس در دوران پس از جنگ به بحث درباره ضرورت یا عدم ضرورت تداوم نبرد پس از فتح خرمشهر، نظر داشته اند. اما به تازگی در مستندی که از شبکه پنج سیما پخش شد، پنجره تازه ای از رویدادهای رسمی و غیررسمی آن زمان، به روی مان گشوده شد؛ مستندی به نام «خرمشهر جمعیت ۸۰ میلیون نفر». و این بار از متن خرمشهر.
آنچه در این مستند و از زبان هنرمندانی که در عرصه های مختلف سینما، نمایش، ادبیات و مانند آن، بیان شد، نوعی برخورد بومرنگی به وقایع آن بود. یعنی اگر تاکنون از بیرون به آن رویدادها و جغرافیا نگریسته شده بود، این بار گویا نگاه بیرونی به صورت بومرنگی از جانب شهر و مردمانش و وقایعی که از سر گذراندند، به صورت افراد بیرون گود نشسته برخورد کرده و آنان را به بازتاب دادن وقایع در قالب های فرهنگی و هنری نمادین و تمثیلی واداشته است. این بار، وقایع، بزرگی خود را به رخ ناظران بیرونی کشانده است. واکاوی آثار فرهنگی و هنری در زمینه رویدادهای تاریخی، همیشه به نوعی بررسی اسنادی منحصر می شد اما اینجا ما با هنرمندانی رو به رو شدیم که چگونگی ایجاد شعر و فیلم و نمایش و رمان و مانند آن از وقایع خرمشهر، قبل و بعد و در دوران اشغال، را بیان کرده اند. اینکه هر کدام از چه عناصری برای رساندن جوهره رویداد بهره گرفته اند تا به مخاطب محصول خود، بیشترین شناخت هویتی را از بخشی از آن رویدادها بدهند. هنرمندانی که در این مستند به سخن درآمده بودند، از استفاده از آنچه دیده بودند یا خوانده بودند یا در مقاطعی از جستجوی هنری خود، بناگاه با گوشه ای از یک رخداد مرتبط و سپس متمرکز شدن بر آن، به متنی جدید برای تبدیل به صورتی فرهنگی و هنری بهره گرفته بودند، حرفهای شنیدنی زدند. اینکه برای نمونه «دسته دختران» در چرخش چه رویدادی به سازنده فیلم رسید یا اشعار «یاران چه غریبانه…» چگونه به ذهن سراینده رسوخ کرد و حتی رمان نویسی (احمد دهقان) از حلاجی چند روایت در سیری ده ساله به انتهای رمانش رسیده و مانند آنها، به همراه نمونه آثاری که با مرکزیت حماسه آزادسازی خرمشهر، پردازش شده بود و همراهی بخشهای کوچکی از آن آثار برآمده از جستجوی ذهنی سازندگان این آثار، همگی مستند «خرمشهر ۸۰ میلیون نفر» را در برابرمان نهاد و بعینه به رخ کشید و به یادمان آورد که، خرمشهر فقط برای مردمان یک شهر و برای یک مقطع تاریخی نبود و گوهری متعلق به همه جمعیت فعلی ایران است و باید در حافظه ذهنی مردم ایران در گذر نسل های گوناگون و در عبور چهل ساله از روز سوم خردادماه ۱۳۶۱، همیشه زنده ماند. و من نیز بیفزایم که آن نگاه حماسی برای آزاد کردن شهر از دست نیروهای عراقی، در نام عملیاتش، آرمان بلندتری را به رخ کشید؛ «الی بیت المقدس».