محسن سیف
بعد از پاسخ منفی رئیس سازمان سینمایی به دعوت کارگردان برنامه «هفت» برای حضور و مناظره، دو سه هفتهای است که بهروز افخمی مجری ـ کارگردان «هفت» از هر لحظهای برای نیش و کنایه زدن به مدیران سازمان سینمایی استفاده میکند… جای شگفتی است که جناب بهروز خان افخمی در این ماجرا خودش را صد در صد محق میداند. البته دلیل عدم حضور رئیس سازمان سینمایی در برنامه «هفت» چندان روشن نیست اما هر چه باشد دلیل نمیشود که کارگردان خوب و اهل تفکر سینمای ایران با یک جور احساس خودشیفتگی و طلبکارانه بزند زیر میز اخلاق و زیر سؤال بردن روح هنر که مهمترین سرمایه انسانی یک هنرمند است…
کارگردان خوش فکر و خلاقی که کارنامه حرفهای پر اُفت و خیزی دارد. با «جهان پهلوان تختی»، «شوکران»، «عروس» و حتی کمدی دل نشین و کمتر قدر دیدهای مثل: سن پترزبورگ» جایگاه در خور تأمل و اعتبار و احترامی میان اهالی نقد و نظر پیدا کرد. البته از فرصتهای پیش آمده برای زیرابی رفتنهای مرسوم میان جماعت فرصت طلب هم به شکل کاملاً حرفهای سود برد. یادمان هست در یک شرایط هرکی هرکی که هر آدم نام آشنایی برای اثبات برادری خودش دنبال قلابی برای آویزان شدن میگردد، جناب بهروز خان افخمی هم از اعتبار حرفهای خود قلابی ساخت برای سهم خواهی از یک سفره گسترده خاصه خرجی «همان داستان معروف ورود و حضور رندانه و زیرکانه بر سفره پهن شده توسط بعضی نهادهای دولتی و دریافت یک سهم قابل توجه برای تولد فرزند صبح! حالا چه اتفاقی افتاده که در قامت یک اپوزیسیون آشتی ناپذیر طرفدار بیت المال شده و میگوید سرمایههای دولتی حتی در این حد قطره چکانی هم نباید وارد حوزههای حمایتی شود؟
گفتیم که بهروز افخمی کارگردان خوب و صاحب سبکی است که اگر خودش باشد میتواند رد پاهای ماندگاری مثل «شوکران» و «جهان پهلوان»… در صنعت سینمای ایران باقی بگذارد. اما وقتی خاستگاه زیستی و پرورش خود را پشت در میگذارد و به فکر سهم خواهی میافتد، دیگر آن آدم حساس با روح و روحیه هنرمندانه نیست… خط سیر آدمهای تیز و زرنگ دوران پیروزی انقلاب را پیش میگیرد. همانها که در گیر و دار تسخیر پادگانها و مراکز نظامی و انتظامی یک سری هم به زیرزمین قصرها و نقطه دفن گنجینهها میزدند. بالاخره کوچ کردن از جنوبگان شهر و اقامت پایدار در محلههای اعیانی و مامانی شهر خرج دارد…
این را هم بگویم که همه نیش و کنایهها و پوزخند زدنهای بهروز خان در مرحله عیب جویی از کیفیت نازل دیجیتال و نمایش فیلم در سینماهای سطح شهر نه فقط با نمک و طناز نیست که بدجوری توی ذُق میزند!
پایین بودن کیفیت لامپ و نور دستگاههای نمایش سینماها که بهروز افخمی با یک جور کینه توزی مضحک مدام میکوشد گناهش را پای سازمان سینمایی بنویسد و تبلیغ کند، خیلی لج درآر و مسخره است. حداقل از آدم تیزهوش و حواس جمعی مثل بهروز افخمی بعید بود که به بهانه یک دلخوری بیپایه و اساس ومضحکی؛ رد شدن دعوت خود توسط رئیس سازمان سینمایی را این همه جدی بگیرد. در سه چهار هفته متوالی با انتقادهای لوس و پرت و پلا و حتی نامربوط به سازمان سینمایی دارد نمایش ناشیانهای از «حال آمدن جگر» بازی میکند. هر چه بیشتر نیش و کنایه میزند و پوزخند بر پهنای صورتش پهن میشود، حال آمدن جگر و خُنک شدن دلش را کمتر باور میکنیم. پرچمداران این بازی «حیا کن، رها کن سینمایی» قرار نیست همیشه در مرکز توجه جامعه هنر و سینما قرار داشته باشند. اصلاً از کدام بخش خصوصی حرف میزنند؟ یک نمونه بیاورند که در این سه دهه ریشش به زلف یک ارگان دولتی گره نخورده باشد!
بانی فیلم آنلاین