به بهانه برنامه «جعبه سیاه»؛ کفن و آگهی فوت لیاقت چه کسانی است؟

سینماسینما، زهرا مشتاق

انتشار بخشی از برنامه «جعبه سیاه» که در آن به مهمانان خود، از جمله هادی عامل، گزارشگر قدیمی ورزش کشتی، کفن و اعلامیه ترحیم هدیه داده می شود، نشان دهنده اوج بی‌شعوری و توهین به مخاطبان است. چه آنهایی که هنوز برنامه های صداوسیما را نگاه می کنند و چه کسانی که به ناچار و مثلا با وایرال شدن های این چنینی، از محتوای برخی از برنامه ها مطلع می شوند.

مسوولان این سازمان، در توجیه عملکرد زشت خویش گفته اند این چندمین بار است که مجموعه گفتگو محور «جعبه سیاه» به تهیه کنندگی داوود مرادیان، کارگردانی محمد هادی خفاجی و اجرای امیر عضد از شبکه افق پخش می شود. چگونه ممکن است مجموعه عظیمی چون صداوسیما تبدیل به چنین جای بی در و پیکری شده باشد که گمنام ترین نام ها، سخیف ترین برنامه ها را از آن تریبون به روی آنتن می برند؟! فیلم ها و برنامه هایی که برای ساخت تک تک آنها، شهروندان موظف به پرداخت مالیات هستند. آیا اگر صداوسیما یک تلویزیون خصوصی بود و به ردیف بودجه هنگفت دولت متکی نبود، بازهم چنین برنامه هایی ساخته می شد؟ آیا اساسا آماری از طیف و تعداد بینندگان این رسانه که در یوغ و انحصار بخشی خاص از تفکر سیاسی قرار دارد و کماکان بر مواضع خود پایداری می ورزد، وجود دارد؟

من به عنوان یکی از شهروندان این کشور، راضی نیستم حتا یک ریال از مالیات من، صرف ساخت چنین برنامه هایی در چنین سازمانی شود. در جایی که مردم این کشور، گرفتار تامین اولیه ترین نیازهای خود هستند، چگونه ممکن است با چنین برنامه هایی به تخریب روحیه آنها بپردازیم. کفن و آگهی فوت، لیاقت کسانی است که منصب دارند و نه تنها پاسخگوی عملکرد خود نیستند، بلکه خون این مردم را نیز، در شیشه کرده‌اند. چرا به مدیران کفن هدیه نمی کنند؟ کفن را به آنها بدهند تا کمی دلمان خنک شود. کفن را به آقازاده‌ ها هدیه کنند. به اختلاس گرانی که راست راست می گردند و به جایشان، دست دزد فقیری که یک گوسفند دزدی کرده، قطع می شود.

زمانی بود که تلویزیون ایران، قرب و ارزشی داشت. شان و جایگاهی داشت. در آن «امیرکبیر» و «سلطان و شبان» و «میرزا کوچک خان» و «گرگ ها» و «پائیز پدرسالار» و «پشت کنکوری ها» و «خانه سبز» و «زیر تیغ»و «شهر زیبا» و «شب دهم» و «پهلوانان نمی میرند» و «قصه های مجید» و «روزگار قریب» و «خونه مادربزرگه» و «رقص پرواز» و «هزار دستان» و ده ها برنامه ترکیبی و تولیدی و خوش ساخت نشان داده می شد و اسامی والا مقام و پر افتخاری بودند که نامشان کافی بود که خیابان های پایتخت و شهرهای دیگر را خلوت کند و پای گیرنده های تلویزیون بنشاند. برنامه سازانی که کاربلد بودند. نگاه افراطی نداشتند و اسکول گویان، گلوی اندیشه مخاطب را نمی فشردند. آنها گروهی از نویسندگان، کارگردانان، عوامل مختلف صحنه و اجرا و نیز تهیه کنندگانی باسواد و حرفه ای بودند که انجام درست این شغل را بلد بودند.

اگر در میان نشریات مکتوب و رسانه ها، مجموعه هایی هستند که سعی دارند عقاید مسموم خود را حقنه کنند، در صداوسیما نیز با همین رویکرد، به جای شادی و امید و به جای پرداختن به چرایی و دلایل حجم انبوه رنج های اقتصادی و معیشتی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی، با دادن اعلامیه ترحیم و کفن کادوپیج شده، مهمانان و مخاطبان خود را دعوت می کند که پیش از موعد مقرر بمیرند تا در این مورد هم کاسه داغ تر از آش و کاتولیک تر از پاپ باشند.

افسوس که در این مملکت عذرخواهی و استعفا معنایی ندارد. وگرنه در خیل کسانی که می بایست در صف استعفا می ایستاد، رئیس مجموعه صداوسیما از جمله پیشتازان بود!

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 204647 و در روز پنجشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳ ساعت 07:57:34
2025 copyright.