بی‌شعوری، سلبریتی‌سالاری و رفتار تکانِشی

سینماسینما، محمدرضا بیاتی*

آیا استفاده از کلمه‌ی بی‌شعوری، توصیف دقیق یک وضعیت است یا توهین به کسی؟ جواب شما را نمی‌دانم، من می‌خواهم نظرم را درباره‌ی بی‌شعوری بگویم هرچند می‌دانم بکارگیری و تکرار بی‌پروایِ این کلمه می‌تواند گوینده را هم در معرض بیشعوری قرار دهد! این خطر را می‌پذیرم و می‌گویم. درچند روز گذشته اظهارنظرِ یکی از سلبریتی‌ها درباره‌ی بی‌دست و پایی آدم‌های نامرفه در فضای مجازی با واکنش‌های انتقادی زیادی مواجه شد و بسیاری آن را با کلمه‌ی بی‌شعوری توصیف کردند. خاطرم هست این واژه -اگر اشتباه نکنم- تقریباً تا ده سال پیش بخشی از ادبیات ناسزاگویی در فرهنگ غیررسمیِ عامه بحساب می‌آمد تا این‌که کتابی با عنوان بیشعوری منتشر شد. همیشه می‌خواستم آن کتاب را بخوانم اما هیچ‌وقت فرصت‌اش فراهم نشد و  اولویت‌ پیدا نکرد. خیلی کوتاه و ساده بگویم؛ تصور می‌کنم بی‌شعوری را می‌توان در یک کلمه خلاصه کرد: نابجایی؛ هر رفتار/ گفتار/ افکارِ بجا یا نابجا، احساس شعور یا بی‌شعوری ایجاد ‌می‌کند؛ بیش از همه توقع نابجا. البته آن‌قدرها هم که بنظر می‌رسد ساده نیست. مثلاً ما در حرف‌زدن می‌توانیم مرتکب بی‌شعوری شویم چون فی‌البداهه و در لحظه حرف می‌زنیم و بسیار احتمال دارد کلمه‌ی نابجایی بکار ببریم؛ یا از آن‌جا که شناخت دقیقی از بار ِ معنایی کلمات نداریم گرفتارِ گفتار فاقد شعور می‌شویم؛ و یا در موقعیت‌های متفاوت، کوچکترین تغییر در کلمه، یا ساختار جمله، که نامتناسب با موقعیت باشد می‌تواند آن را نابجا نشان بدهد و تصویر شعورمان را از چشم دیگران خدشه‌دار ‌کند. گاهی همه‌چیز درست اتفاق می‌افتد ولی از حال طرف مقابل بی‌خبریم و آن گفتار و رفتار با توجه به حالِ او نابجاست؛ مثل وقتی که بی‌خبر از حال دوستی، تلفنی یا آنلاین حرف متعارف اما نابجایی می‌زنیم و نمی‌دانیم درچه موقعیتی است یا چه بر سرِ او رفته. بنظرم همان‌قدر که نیاز هست مراقب بیشعوری‌های طبیعی خود باشیم طرف مقابل هم باید از این فرآیند آگاه باشد و زودرنج نباشد. اما بنیان روان‌شناسانه‌ی بی‌شعوری چیست؟ خودبینی. هرقدر خودبین‌تر باشیم بیشتر مستعد بی‌شعوری هستیم. خودبینی که می‌گویم از نظر اخلاقی نیست، بلکه منظور نوعی توانِ ادراکی رشدیافته است که می‌تواند پویا باشد و در فضا حرکت کند و از منظر دیگری به موضوع نگاه کند. در جهان مجازی امروز که آدم‌ها در لحظه رویدادهای زندگیِ شخصی‌شان را با همه به اشتراک می‌گذارند و میل به انتشار خود، غیرقابل مقاومت بنظر می‌رسد رفتار تکانِشی، یعنی ناتوانی در برابر میل، یک پدیده‌ی فراگیر شده است؛ بخصوص سلبریتی‌ها که مورد توجه پیام‌های پنهان و آشکار هواداران خود هستند از خودبینی به خودمرکز بینی و خودشیفتگی می‌رسند و فراوانی رفتارهای تکانشی در آن‌ها بیشتر است. فکر می‌کنم همه‌ی ما بصورت طبیعی در معرض این خطا هستیم و باید با همدیگر مدارا کنیم ولی کسی که الگوی مسلطِ رفتار و گفتارش نابجایی باشد یعنی شخصیت‌اش دچار این ناهنجاری است. اگر نمی‌تواند خود را اصلاح کند دست‌کم سکوت را تمرین کند و بیاموزد.

*فیلمنامه‌نویس و فیلمساز

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 164176 و در روز پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۰ ساعت 14:09:53
2024 copyright.