تا کی به انتظار؟!

سینماسینما، حسین سلطان محمدی

ماه رمضان هم به نیمه رسید و سینما در انتظار نمایش دادن آثار خود ماند. سالن ها که در نبرد با کرونا بسته ماندند و صاحبان آثار نیز، در احتیاط عدم ورود به فضای نمایش آنلاین و سرقت آثارشان. این میانه، تماشاگران سینما، حتی همان تعداد تقریبا ثابت، عملا در حال خارج کردن «تماشای فیلم در سالن سینما»، از اقدامات و برنامه های معمولشان هستند. با این شیوه، تماشاگری که اضافه نشده هیچ، موجودی هم در حال از دست رفتن است. ما مانده ایم و دوران احتمالی پساکرونا، که نمی دانیم کی فرا می رسد.

از کلمه «پسا» بهره بگیرم به صورتی عامیانه. در هرگونه نظریه ای که در عالم آکادمیک، با واژه پسا همراه است، ما معمولا نوعی انتقاد به دوره ماقبل داریم و شکستن قاعده های دوره ماقبل و جستجوگر یا بیانگر روشی جدید، مثلا از جمله شاخصه های پسا مدرن، شکستن قواعد گذشته در جامعه است. این جستجوها البته بر روی تجربه های پیشین صورت می گیرد، یعنی با اتکا به برداشت ها از تحولات اجتماعی، روشی جدید را شناسایی یا معرفی می کنند. حالا برای دوره پساکرونای سینمای ایران، چه باید اندیشید و چه اندیشه ای داریم؟ آیا روش ابتکاری‌ای برای کشاندن تماشاگر پیشاکرونا، به سالن های سینما داریم؟ آیا تصور می کنیم جشنواره هایمان خیلی باشکوه تر خواهد شد؟ اسکار ۲۰۲۱ را که دیدید، با کمترین تماشاگر در فضای آنلاین رو به رو شد و عملا نشان داد که برای تماشاگران سینما در جهان، عملا سینمای مرسوم در حال رنگ باختن است. اما در همان سرزمین اسکار، روش های دیگری جسته نشده است؟ حتما شده است. نمونه تجربه نتفلیکس که بعضا آثارش را در دو بستر آنلاین و نمایش سنتی به نمایش درآورده است. همان روشی که ما با فیلم های «خروج» – البته نه چندان کامل – و «شنای پروانه» و «دیدن این فیلم جرم است» تجربه کردیم. یعنی برای علاقه مند به سالن، در سالن نمایش دادیم و برای بی علاقگان به حضور در سالن، از طریق پلتفرم های نمایش آنلاین. اتفاقا این دسته اخیر، به علت کمتر حضور یافتن در سالن سینما، چشمشان با قاب تلویزیونی، هماهنگ تر است و خیلی در قید شیفتگی به پرده بزرگ و مانند آن نیستند. برای این گروه از تماشاگران فیلم ها، که عمدتا تماشاگران خاموش و کمتر راه یافته به سالن ها هستند، با نمایش آنلاین بهتر می توان پیوند سینما و تماشاگر را حفظ کرد و حتی از تعداد کثیر این دسته از تماشاگر، بهره مادی برد. اما حیف که جسارت بهره مندی از دوران «پسا»یی (نوعی مزاح نهفته دارد) در سینمای ایران کم است و بهانه ساختن درباره سرقت آثار و مانند آن، نکته ای نهادینه شده است. 

سینما برای مردم مرفه تهران نیست. سینما برای کل جامعه است. در همه شهرها. اگر قرار است به واژه «ملی» عنایتی ملموس بشود، باید در وضعیت فعلی به کل ملت توجه داشت در همه جغرافیای ایران. جغرافیای غیر از تهران، فقط برای هموار کردن مسیر فیلم ها برای رفتن به اسکار که نیست که بر این مبنا، ناگهان، فیلم انتخاب شده برای اسکار، از شهرستانی سر در می آورد برای اکران عمومی که معلوم نمی شد واقعا در اندیشه اکران فیلم در ایران، چه جایگاهی دارد. می دانیم که ایران و شهرهایش مانند آمریکا نیست که تقریبا اکران در هر سالنش، با سایر سالن ها یکسان است. اما با همین تمهید، خودمانی بگویم، سر اسکار را هم کلاه می گذاریم که فیلم ارسالی را با ویژگی اکران شده در ایران، معرفی می کنیم. ما در ایران تفاوت های بسیار جدی در بافت اجتماعی و بافت فرهنگی و سهم سینما رفتن در سبد مصرف محصولات فرهنگی مردم داریم. بنابراین، اگر دنبال منافع اقتصادی بیشتر هستید، به تماشاگر انبوه در شهرستان ها که به واسطه شرایط کرونایی، دسترسی بسیار آسان تری به فضای آنلاین دارند، بیندیشید. فراموشتان نشود که تقریبا در پانزدهمین ماه درگیری با کرونا قرار داریم. امیدواریم که برای دوره بی زمان بعد از کرونا که هیچ، برای همین دوره غوطه ور در کرونا به تصمیم رسیده باشید.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 154850 و در روز پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت 12:12:10
2024 copyright.