سینماسینما، محمد حقیقت
بدون شک یکی از بهترین فیلمهای فرانسوی امسال آناتومی یک سقوط (ژوستین تریه) است که باعث صعود سینمای این کشور تا رسیدن به نخل طلای امسال شد. تماشاگر در این اثر با دو سقوط روبهرو میشود که ژوستین تریه با ظرافت بسیار به دو سقوط فیزیکی و سقوط خلاقیت میپردازد. سازنده از ورای رو در رو کردن یک نویسند با دادگاه بدنبال یافتن حقیقت و عدالت میگردد. یک زوج نویسنده کدام بر دیگری برتر است و کدام یک از آن دیگری سرقت ادبی کرده است؟ در این میان حق مولف به کدام طرف داده خواهد شد؟ ماجرا از آنجا شروع می شود که در یک خانه ییلاقی در منطقه برفی، خبرنگاری به دیدار خانم نویسندهای رفته که با او درباره آثارش مصاحبه کند. در آنجا موسیقی بلند و آزاردهندهای در حین مصاحبه شنیده میشود و تماشاگر از خود میپرسد چرا کسی صدای موسیقی را قطع نمیکند و چه عمدی در این کار است؟ نویسنده اعصابش ویران است و سریع از مصاحبهکننده خداحافظی میکند. پس از دور شدن خبرنگار، صدای یک سقوط شنیده میشود، جسدی خونین در میان برف افتاده و صدای موزیک هم قطع می شود. رفتهرفته متوجه میشویم که جسد متعلق به شوهر همین نویسنده بوده که خود نیز نویسنده است. از اینجا به بعد ژوستین تریه به پیچیدگیهای روابط دو نویسنده که با هم زندگی میکنند میپردازد. آنها با پسر نوجوانشان که تا حدی بیناییاش را از دست داده زندگی میکنند. پس از مرگ شوهر، زن را به سوءظن قتل، دستگیر میکنند. دادگاهی پیچیده در پیش است و به حد کافی عناصر قانعکننده برای بیگناهی خانم نویسنده (با بازی درخشان ساندرا هولر) پیدا نمیشود. دادگاه یک سالی طول میکشد. صحنههای پر قدرت دادگاه به واسطه دیالوگها، بازیها و میزانسن که بسیار ماهرانه عمل میکنند، تماشاگر را میخکوب میکند. در طول دادگاه تماشاگر کمکم با روابط و گذشته این زوج آشنا میشود. زن و شوهر هر کدام دیگری را متهم میکردهاند که از روی اثر آن دیگری الهام گرفته یا سرقت ادبی کرده است. اینکه خلاقیت نویسندگی کدام یک از آنها بیشتر بوده و حقیقت به کدام سو سنگینی میکند تماشاگر را درگیر میکند و همچنان در تعلیق نگه میدارد. شوهر، مرده یا خودکشی کرده یا کشته شده است؟ زن در تلاش برای اثبات بیگناهیاش چهقدر صادق است و پسرشان که شاهد درگیریهای آنها ست با دید کم سوی چشمانش شاهد درگیریها بوده، اما بیشتر با گوشهایش صحبتهای آنان را میشنیده، با اینکه به هر دو دلبسته است، در نهایت در دادگاه طرف چه کسی را میگیرد؟ یکی از نکتههای جالب این فیلم اینکه ژوستین تریه و همسرش که با هم در مدت زمان کرونا سناریو را نوشته بودند بنوعی ناخواسته از زندگی خود وام گرفته بودند. وی در گفتگوئی بعد از جشنواره کن در باره فیلم گفته: «امروز خودم به نکاتی در فیلمم پی بردم و این بود که چگونه یک ایده میتواند بطور مساوی بین یک زوج هنری برقرار شود که به جدال نینجامد؟ آیا ساموئل( شوهر نویسنده در فیلم) خودکشی کرده یا به قتل رسیده؟ این نکته تمام فضای فیلم را به خود اختصاص میدهد.» دیگر سناریست فیلم (آرتور هریری) در همین گفتگو اعتقاد دارد که ماجرا مربوط به یک انتقامگیری است.
کارگردان فیلم، ژوستین تریه ۴۵ ساله تحصیلات خود را ابتدا در مدرسه هنرهای زیبای پاریس شروع کرده بود تا در رشته نقاشی وارد کار حرفهای شود، وی سپس به کار مونتاژ و ساخت ویدیو علاقمند شد. بعدا تعدادی فیلم مستند ساخت و اولین فیلم بلند داستانیاش «نبرد سولفرینو» در سال ۲۰۰۸ توانست در بخش اسید (سینمای مستقل)، در جشنواره کن شرکت کند. فیلم دومش «ویکتوریا» در ۲۰۱۶ به هفته منتقدین کن راه یافت، سپس با «سی بیل» در قسمت مسابقه کن ۲۰۱۹ و امسال نیز با «آناتومی یک سقوط» در همین بخش موفق به دریافت نخل طلا شد. ژوستین تریه سومین کارگردان زن پس از جین کمپیون (پیانو) و ژولیا دوکورنو (تیتان) است که نخل طلا میگیرد. بر مبنای شنیدهها، این فیلم قرار است از سوی فرانسه به آکادمی اسکار برای سال ۲۰۲۴ معرفی شود.