تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۰/۲۹ - ۱۷:۴۲ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 129075

سینماسینما، ایلیا محمدی‌نیا
همزمان با پخش نخستین قسمت های مجموعه تلویزیونی «وارش» به کارگردانی احمد کاوری از شبکه سوم سیما در یادداشتی با عنوان “وارشی که برای گیلان رحمت نشد” نوشتم که: ایران سرزمین تنوع فرهنگ ها و قومیت هاست.در طول تاریخ کمتر این تنوع فرهنگی و قومیتی باعث جدال و جنگ و نفرت شده است. با این همه در سالهای اخیر تلویزیون به عنوان رسانه ملی!!! که به نظر می رسدجایگاهی ویژه در ایجاد همبستگی میان اقوام و قومیت ها را دارد این رسالت را فراموش کرده و نه تنها هوشمندانه و ظریف به تقویت باور همدلی و همبستگی میان اقوام نپرداخته است بلکه درپاره ای اوقات با ساخت و تولید برنامه و سریال های تلویزیونی ناخواسته و از سر ناآگاهی و در بسیاری از موارد و یا از سر کم کاری و بی اطلاعی بعضی مدیران ذی ربط در سازمان صدا و سیما که صرفا به جهت تعهد بر منصبی نشستن و نه، تعهد در کنار تخصص، بر دامنه اختلافات دامن زده و آتش بیار معرکه ای شده اند که تبعات سوء آن تا سالها در جامعه باقی خواهد ماند.
قسمت پایانی این مجموعه نشان داد که نه کارگردان و نه تدوینگر مجموعه و نه ناظر پخش در تلویزیون و نه حتی یک نفر در شبکه فرهیخته و عریض و طویل سوم سیما اساسا فرق بین زبان و گویش مازندرانی و گیلانی را باهم نمی داند.قصه مجموعه وارش درباره چند خانواده گیلانی است که درگیر ماجراهایی می شوند اما مجموعه در قسمت پایانی با تصنیف معروف مازندرانی با عنوان « بانو جان» به پایان می رسد. به همین سادگی.
این امر نشان می دهد که در تلویزیون در پاره ای اوقات متاسفانه در تایید فیلمنامه هایی که به قومیت ها و گویش های متنوع در ایران پرداخته شده نظارت شایسته ای وجود ندارد. هر چند صرف داشتن فیلمنامه ای کامل هم منتج به نتیجه مورد نظر نمی شود چرا که استفاده از کارگردانانی که اشراف کافی بر فرهنگ و خرده فرهنگها و گویش و سنن این قومیت ها ندارند به رغم در اختیار داشتن فیلمنامه ای کامل باعث اثری بی نقص نمی شود.امری که پیشتر در مجموعه پر هزینه «سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی اتفاق افتاد و پخش مجموعه با اعتراض گسترده اقوام بختیاری و لر برای همیشه به محاق توقیف رفت.
تا کی قرار است این آزمون و خطا سیمای ملی با این هزینه های هنگفت در این شرایط سخت ادامه داشته باشد؟

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها