سینماسینما، منیژه بهارلو
دوران، دوران تعارض و تعامل فضای مجازی با فضای حقیقی است. اینکه یکی را اصل و دیگری را فرع بدانیم، کاری از پیش نمی رود و هر کدام سهمی برای خود در زندگی امروز یافتهاند. اما اینکه هر کدام چگونه در دنیای سینما ارزش گذاری می شوند هم نکته مهمی است که در دوران کرونا، برایمان آشکار شد. فضای مجازی در سینما، برای سینماگران ما، عمدتا فضایی نامطمئن است که آثار در آن سرقت می شود. بگذریم که در دوران کرونا، برخی سینماگران کوشیدند از قابلیت فضای مجازی، برای نمایش آثارشان استفاده کنند. اما غیبت سینماگران و محدود و مسدود شدن فضاهای حقیقی مانند سالن های سینما، تماشاگران را به سمت بسترهای مجازی و پلتفرم ها سوق داد که آش شله قلمکاری از آثار خارجی و داخلی، در آن دیده میشد و آسیب هایش به علت کثرت آثار جاری شده در این بستر، از منافعش بیشتر شد.
این روزها، خبر رسیده که بالاخره فیلم «رستاخیز» قرار است بدون حذف تصویر حضرت ابوالفضل (ع)، در بستر آنلاین نمایش داده شود. این یعنی، بستر آنلاین به اندازه بستر حقیقی، مشکلزا نیست! چون از دیدگاه آنها که مخالف نمایش تصویر ایشان در دنیای حقیقی بودند، کسی تاکنون نسبت به نمایش آن در فضای مجازی نکتهای نگفته است. اینجا تلاش سینماگران را برای تغییر دیدگاه فکری و انطباق آن با اقتضائات دنیای امروز شاهدیم. اصرار سازنده «رستاخیز» بر بی اشکال بودن نمایش چهره های این گونه، بر همین مبناست. گویا با نمایش این فیلم، قرار است تحولی رخ دهد؛ ذهنیت تماشاگر ایرانی باید تغییر کند. تماشاگرانی که با دیدن بازیگران نقش های منفی مجموعه ها یا فیلم های سینمایی، نمی توانند آن را به واقعیت زندگی بازیگر نسبت دهند. همانطور که آنتونی کوئین با بازی در نقش حمزه، مقدس نشده است و البته حضرت حمزه نیز از احترام نیفتاد. اما تغییر ذهنیت تماشاگر عام ایرانی، راحت رخ نخواهد داد. ایراد بعضی مراجع بر نشان دادن چهره برای این نقش های محترم موضوعی جدی است. ایشان معتقدند حضور همان هنرپیشه در نقش های متفاوت دیگر و نقش های منفی، موجب نوعی تعارض و وهن میشود، بنابراین نباید نشان داد چه کسی این نقش را بازی کرده و اصولا تصویر را باید محو کرد.
اما موضوع دیگر، تلاش سینماگران برای گشایش بیشتر فضاست. سیدجواد هاشمی که در سال های اخیر فیلم های موزیکال قابل توجهی از نظر تعداد ساخته است، درباره فیلم «شهر گربه ها»یش، برای پاسخ به اعتراضات نسبت به کثرت موسیقی و رقص در فیلمش، دلایلی آورده چون «فیلم برای افراد غیرمذهبی ساخته ام». یا گفته «در نفی و مذمت مهاجرت این فیلم را ساخته ام». او پییشتر در کشمکشی بر سر انتشار صحنه لخت شدنش درمجموعه «زخم کاری» هم معترض شده بود که اگر در هیئت امام حسین(ع) هم لخت شوند اشکال ندارد، اینجا اشکال دارد. یا می گوید تابوها را می شکنم. استدلالش درباره صحنه های رقص، هم این است که در خیلی از آثار سال های اخیر، صحنه های رقص دیده می شود. اما نکته مهم همان است که نظارت کننده و تماشاگر ایرانی نمی تواند بهسادگی، نقش و شخصیت حقیقی را تفکیک کند و از این رو مورد اعتراض قرار می گیرد و می گوید که می کوشد «تابوها» را بشکند. آیا اینها تابوست؟ «زخم کاری» برای نمایش در فضای مجازی بود، «شهر گربه ها» برای نمایش عمومی. این دو را هم یکسان باید دید؟ قطعا نه. چون صحنه استخر او حذف نشد، ولی موسیقی ها و رقص فیلمشان، تعدیل شد. کسی که معتقد است بیش از سایر بازیگران در فیلم ها شهید شده و بچه مذهبی است و در امور تربیتی بوده، و حتی گفته که، وقتی در یک نقش منفی بازی کرده بود مورد نقد مقام رهبری قرار گرفته و توصیه شده بود پرهیز کند؛ اکنون از اینکه به عنوان سیدجواد هاشمی و از دیدگاه دوقطبی مذهبی و غیرمذهبی، مورد اعتراض قرار می گیرد، بر می آشوبد. اینها همان نکات بنیادینی است که در بحث «رستاخیز» هم مطرح شد و درباره مثال سیدجواد هاشمی هم قابل تأمل است.
میان دنیای مجازی و دنیای حقیقی، میان تصور واقعی مردم ایران و واقعیت تصویرسازی سینمایی، چقدر تفاوت باید قائل شد؟ و بعد از آن، سینماگران چقدر می توانند در جاری کردن دیدگاه هایشان در این نوع امور، موفق شوند؟