سینماسینما، زهرا مشتاق
یک سفرنامه درست و حسابی است. گرم و نرم و با کلماتی مانوس. همین طور که روی مبل نشستهای یا دراز کشیدهای، راحت و بیدردسر سفری دو هفتهای میروی و برمیگردی. این عصاره چای سبز در پل سرخ است. سفرنامهای با سه نویسنده و ۵۴ فصل درباره افغانستان. کتابی انباشته از جزئیات قابل تامل که خواندنش برای ما ایرانیها، مهمتر از هر ملیت دیگری است. چرا؟ چون ایران پذیرای بیشترین مهاجران افغانستانی در تمام دنیاست و تقریبا همه ما به نحوی با این جامعه گسترده و پر نفوذ در بخشهایی از زندگیمان سروکار داشتهایم. در این کتاب میشود شِمای کلی ترسیم شده از افغانستان را در خلال شخصیتهایی که به فراخور سفر به قصه وارد میشوند؛ مشاهده کرد. خواندن این کتاب علاوه بر آنکه موجب آشنایی با کشور افغانستان است، به طور مشخص دو شهر هرات و کابل را مورد مشاهده و دقت بیشتری قرار داده. و خواننده نیز پا به پای سه مسافر جوان به تجربهای زیسته از خلال خواندن کلمات کتاب دست مییابد. جاهای دیدنی، بازار، نوع پوشش و حساسیت آدمها. حضور و نقش نیروهای خارجی، معاشرت مردم و اقوام مختلف، جایگاه صرافیها در جامعهی افغانستان، غذا، لباس، زنان و کودکان خیابانی.
چای سبز در پل سرخ یک کتاب تمام عیار تصویری است که چه بسا همزبانی، قرابتهای فرهنگی و نزدیکی جغرافیایی و چه بسا تجربه زیسته افغانستانیها در ایران که از دهه شصت تاکنون را در بر میگیرد، ماحصل را بسیار خواندنی و جذاب کرده است. نثری روان و به شدت یک دست که اگر روی جلد عنوان هر سه نویسنده ذکر نمیشد، مخاطب نمیدانست که کتاب حاصل کار چند نفر است. کتاب در چند موضوع تامل بیشتری کرده است. از جمله گردشگری سلامت، بانکداری، امور بیمه و دانشجویان. گرچه کتاب یک سفرنامه محض تعریف میشود، اما رویکرد آن در عین حال متوجه ساختن جامعه ایرانی نسبت به وجود بسترهای بسیار بکر و آماده برای حضور ایران در بازار خدماتی کشور افغانستان است. حوزهای که زبان مشترک، نزدیکی مسیر و فراهم بودن زمینههای لازم، میتواند این کشور را تبدیل به مقصدی مهم برای دریافت انواع کالاها و خدمات از سوی ایران کند. بازاری که چه بسا در غفلت و کمتوجهی ایران به دست ترکیه و چین است.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم این سفرنامه، تلنگری به جامعه ایرانی و نوع برخورد و معاشرت ایرانیان و البته سیاستهای چندگانه و اغلب متغیر و متناقض نسبت به مهاجران افغانستانی در ایران است. مهاجرانی که اگر در فرصتهای عادلانهتری قرار گیرند، میتوانند با اندوختههای علمی و مهارتهای کسب کرده، با توشهای مناسب به کشور خود بازگشته و حاصل دستاوردشان، تبدیل به فرصتی موثر برای زندگی آنها باشد. معاشرت مسافران جوان قصه ما با افغانستانیهایی که طی سالها در ایران زندگی کردهاند و بیان تجربههای خود، میتواند برای خوانندگان ایرانی و بخصوص کارفرمایانی که در مشاغل مختلف با این مهاجران ارتباط دارند، بسیار مفید و موثر باشد. کتابی برای یادآوری و مشاهده انواع ظرفیتها. و در عین حال تصویر چرایی و دلایل عدم موفقیتهای طرفین برای حضوری موثرتر.
چای سبز در پل سرخ به قلم سید پیمان حقیقت طلب، محسن شهرابی فراهانی و حسین شیرازی است. سه فردی که با تشکیل «انجمن دیاران» به طور جدی در تلاش برای کمک به جامعه مهاجران در ایران هستند. به طوری که حتی در ابتدای کتاب نوشته شده که بخشی از درآمد حاصل از فروش این کتاب صرف آموزش کودکان مهاجر در ایران میشود. کتاب بخوانیم و کتاب هدیه دهیم. بخصوص کتابی که یکی از هدفهایش آموزش به کودکان مهاجر است.