تلویزیون به عنوان رسانهای فراگیر و تأثیرگذار، با توجه به دسترسی آسان و کم هزینه آن- در مقایسه با دیگر رسانههای دیداری شنیداری- در صورت حرکت بر مداری سنجیده، به طور طبیعی میتواند مخاطبان گستردهای داشته باشد.
مخاطبانی با ترکیبهای سنی و سطح سواد و سلیقههای متفاوت که به گروههای مختلف اجتماعی شهری یا روستایی تعلق دارند. در چند دهه اخیر، با وجود پیدایش و توسعه رسانههای نوین ارتباطی و بسترهایی مثل اینستاگرام، فیسبوک، تلگرام، واتساپ و شبکههای اجتماعی دیگر همچون رادیوی اینترنتی، پادکستها، کلابهاوسها و هوش مصنوعی و… هنوز هم تلویزیون میتواند تأثیرگذارتر از همه این رسانههای نوپدید، در فرهنگسازی و ایجاد تغییرات رفتاری و انگارهسازیهای اخلاقی، موفقتر عمل کند.
با نگاهی به تنوع تولیدات و قالبهای متنوع برنامههای تلویزیونی (اعم از برنامههای زنده، ترکیبی، مستند، داستانی، ورزشی، آموزشی، مسابقات و سرگرمی و…) درمییابیم که از طریق این رسانه فراگیر برای انواع سلیقهها میتوان تولیدات مناسبی تدارک دید و برای همه گروههای سنی نیز برنامههای مناسب و جذاب و پرکششی آماده کرد. در این مسیر صد البته به نیروهای مجرب در بخشهای مختلف امور فنی و محتوایی تولید برنامه نیاز داریم که بخش عمدهای از این نیروهای با تجربه با کارنامههای درخشان و روشن در تولید مجموعههای پرمخاطب، هم اکنون در حاشیه قرار گرفته و بسیاری از آنان خانهنشین شدهاند. اگر قرار است که تلویزیون، با تکیه بر یک «نقشه راه» مشخص و با نگاهی آیندهنگرانه، حرکت کند، بیتردید باید ضمن استفاده از نیروهای جوان و خلاق، از نیروهای خبره و مجربِ به حاشیه رانده شده- به عنوان اصلیترین سرمایههای این سازمان- نیز بخوبی استفاده کند.
در حالی که هم اکنون بخش زیادی از وقت و توان بسیاری از مدیران و برنامهریزان در شبکههای مختلف سیما، صرف برگزاری نشستها، هماندیشیها و رایزنیهایی میشود که باید به تعیین خط مشیها، راهکارها و هدفگذاریها بینجامد، با این همه، به دلیل بیثباتی مدیریتها و اِعمال سلیقه فردی و بویژه در چند سال اخیر به بهانه شرایط دشوار اقتصادی و تنگناهای مالی، تلویزیون نیز دچار روزمرگی شده و گویی مخاطبان این رسانه پرنفوذ به این باور رسیدهاند که انگار در این رسانه ملی «نقشه راه» شفاف و مشخصی وجود ندارد! شکلگیری چنین باوری در ذهن مخاطبان این رسانه، بیتردید خطر از دست دادن مخاطبان را در پی خواهد داشت. به گونهای که حتی با ساختن برخی مجموعههای سرگرمکننده، مفرح و شادیآور و به ظاهر انتقادی- اجتماعی و گاهی با تکرار و پخش دوباره و چندباره برخی از مجموعههای خاطرهانگیز نیز به تنهایی نمیتوان از ریزش مخاطبان و گرایش روزافزون آنان به شبکههای خارجی جلوگیری کرد.
یکی از ضروریترین اقدامها در تلویزیون با هدف جلب اعتماد مخاطبان پرشمار، ضمن پرهیز از برخی مصلحتاندیشیهای کم فایده، باید در عرصه بهبودبخشی تولیدات تلویزیونی (به طور عام) و ساخت مجموعههای تلویزیونی (به طور خاص) انجام شود. در این راستا، هماندیشیها و رایزنیهای کارشناسانه با افراد صاحب تجربه باید در دستور کار برنامهریزان تلویزیون قرار گیرد تا بتوان با استفاده از دیدگاههای کارشناسانه و بیطرفانه، به چهارچوبهای عملی روشن و دقیقی رسید تا تحققِ هدفهایی چون حفظ کیفیت، جذابیت و تازگی آثار تولیدی نیز تضمین شود و در عین حال، مانع نوآوریها و خلاقیتهای هنرمندانهی فیلمنامهنویسان و سازندگان فیلمها و مجموعههای تلویزیونی نیز نشد. در شرایط کنونی، تنها با برداشتن موانعی که بر سر راه بسیاری از نویسندگان، کارگردانان و برنامهسازان وجود دارد، میتوان به این رسانه پرنفوذ، رونقی دوباره بخشید و به تولید مجموعههایی پرداخت که با پشتوانه پژوهشهایی روشمند و علمی بتواند نمایانگر شرایط اجتماعی و مسائل باورپذیر جامعهامروزمان باشد.
منبع: روزنامه ایران