سینماسینما، یزدان سلحشور
ستاره بودن اغلب آسان است در سینما، اما ستاره ماندن نه! در سینمای ما، معدود ستارگانی هستند که علاوه بر محبوب بودن و ماندن، فیلمهایی ماندگار هم در کارنامه داشته باشند «بهروز وثوقی» مشهورترین آنهاست. متولد ۲۰ اسفند ۱۳۱۶، در سینمای جهان، معدود ستارگانی هستند که در عینِ عمر طولانی و همچنان ستاره ماندن در ذهن چند نسل، هنوز با تصاویری که از جوانیشان در ذهنها هست در حافظه جمعی زندهاند. بهروز وثوقی یکی از آنهاست. چه کسی او را با عکسهای ۸۱ سالگیاش در ذهن مجسم میکند؟
در سینمای ایران، ستارگان بسیاری درخشیدند به هر دلیلی یا بی هیچ دلیلی، اما فقط سه ستاره بودند که وارد مَثَلها، شبهمَثَلها و فرهنگ عامه شدند: ناصر ملکمطیعی، فردین، بهروز وثوقی. وثوقی در این بین، با انتخابهای خیلی بهتر، در آثاری بازی کرد که «خوشدیالوگ» بودند و بسیاری از این دیالوگها و منولوگها، با بازی او [والبته صدای دوبلور او که نقش «بازیگر شبح» را داشت] وارد فرهنگ پاپ دوران مدرن شدند. از این نظر هم، وثوقی هنوز پیشتاز است.
در سینمای ایران، معدودستارگانی بودند که نه تنها شخصیتها و نقشهای معروفشان، مورد تقلید و بازتولید قرار گرفت که سبک بازیشان [امضای شخصی هنریشان] هم به سرقت رفت؛ در این بین، باز بهروز وثوقی، با تنوع شخصیتها و نقشهایش، بیشترین «مالباخته نقش و امضای هنری» در این سینما بوده و هست.
در سینمای ایران، معدودستارگانی بودند که بازیگران مهم چند نسل، بدون چشمداشت به «امضای هنری شخصیشان» از بازی ایشان آموختند تا بدل به ستارگانی تازه شوند؛ باز هم بهروز وثوقی…
در سینمای جهان، معدودستارگانی را میتوان نام برد که با وجود سالها دوری از پرده سینما یا حضور در سریالهای تلویزیونی، همچنان ستاره مانده باشند و مردم کشورشان، از ایشان یاد کنند. مردم ایران هنوز پس از دههها، ناصرخان و فردین و بهروز را به یاد میآورند به نیکی و نه به زشتی حتی اگر برخی نقشها یا اکثر نقشهایشان را نپسندند. [بسته به اینکه چه دیدگاه اجتماعی،سیاسی،فرهنگی یا ایدئولوژیکی داشته باشند]
چهار دهه سینمای ایران [که با هر دیدگاهی به آن بنگریم، برتری بسیاری بر سینمای پیش از خود دارد] ثابت کرد که بهروز وثوقی شدن، بسیار بسیار بسیار بسیار سخت است حتی اگر همه چیز از کیفیتی غیرقابل مقایسه با سینمای پیش از انقلاب ۵۷ برخوردار باشد.
جشنواره فیلم فجر، فواید بسیاری در روشنگری اذهان منتقدان و اصحاب رسانه داشته و دارد. یکی از این فواید این است که «دشنامنویسان به بهروز وثوقی»، در سلام و علیکهای گذری یا حتی گذر از کنارشان و شنیدن صحبتهای دو و سه نفرهشان، او را و بازی او را و اهمیت او برای چند نسل را میستایند. به گمانم همین یک دلیل، برای اهمیت «زمانه بهروز وثوقی بودن» کافیست.