سینماسینما، ایلیا محمدینیا
سینمای جنگ و دفاع مقدس را شاید بتوان مظلوم ترین گونه سینمایی در این سامان دانست چرا که به رقم حمایت های گاه و بی گاه متولیان امر هنوز نتوانسته جایگاهی درخور داشته باشد نگاهی به آثار جنگی نشان می دهد بیشتر آثار تولیدی جنبه تبلیغی و تشویقی داشته است گویی ما هنوز دوران جنگ را سپری می کنیم و فیلمساز خود را موظف می داند مردم را برای حضور در جبهه تهییج کند.
فیلم «تک تیرانداز» ساخته علی غفاری هم از این قاعده مستثنی نیست. فیلمساز به رغم اینکه تلاش کرده بخشی مغفول مانده و کمتر دیده شده از ۸ سال دفاع مقدس را به تصویربکشد در بیان جوانب مختلف کاراکتر سردار شهید عبدالرسول زرین به عنوان یکی از شهیرترین تک تیراندازان جهان عقیم می ماند. مخاطب نمی داند آیا با فیلمی بر اساس زندگی شهید زرین مواجه است یا آنچه در فیلم دیدهاست ساخته ذهن فیلمساز است.
ساده انگاری در حوزه سینمای جنگ و دفاع مقدس آسیب و آفتی بزرگ محسوب می شود که کاش فراغتی برای دست اندرکاران این عرصه فراهم شود تا به آسیب شناسی دلسوزانه و به دور از تعصبات معمول دست بزنند.
سینمای دفاع مقدس هرگاه به فیلمسازان جوان و جسور اعتماد کرد در بیشتر اوقات نتیجه درخور توجه گرفت. کافی است به فیلم های محمد حسین مهدویان از «ایستاده در غبار» تا «ماجرای نیمروز رد خون» تا فیلم «درخت گردو» و فیلم «تنگه ابوقریب» بهرام توکلی نگاه شود.
آیا باز هم به جوانانی از این دست اعتماد می شود؟ پاسخ اما چندان واضح نیست.