سینماسینما، مجتبا میرتهماسب
«خبر برگزاری انتخابات آتی خانهسینما و اذعان مدیریت خانه بر لغو مجمع پیشین با دخالت وزارت ارشاد و شرط تأیید صلاحیت نمایندگان اصناف برای عضویت در هیأتمدیره خانهسینما را در خبرگزاری ایسنا بخوانید. سایت خانهسینما به این خبر بیاهمیت نپرداخته است!»
و اما؛
مدیریت کنونی خانهسینما بازوی نظارت استصوابی در معرفی نمایندگان صنوف برای انتخاباتِ پیش رو شده و در لابی ناخواسته و برای پاک و پاکیزه کردن (!) خانه، با سفارشهای تزریقی و با برچسب خیرخواهانه، بسیاری از صنوف را به معرفی نکردن برخی و معرفی کردن برخی دیگر از اعضایشان به نمایندگی در مجمع سفارش میکند (اشارهام به نمونههایی است که ازشان باخبرم؛ سینماگرانی که بیحکم و محکمه در حال حذف شدناند).
فارغ از فشار و ارادهی دولت برای تسخیر تمام صنوف و فرمایشی کردن نهادهای مدنی، همراهی مدیریت کنونی خانهسینما و شفافنکردن این موقعیت غیراخلاقی و غیرقانونی برای اعضایش، تیر خلاصیست بر هویت صنفی و حرفهای سینما که ترکشهای آن یکایک سینماگران را زخمی کرده و میکند. (بازداشت، زندان، پروندهسازی و احضارها به جای خود، منتظر اعلام فهرست ممنوعالکارها هم هستیم!)
واهمهی بستن دوبارهی خانهسینما، اهرم ناکارآمدی است که به عقیم کردن بزرگترین و تأثیرگذارترین نهاد صنفی-فرهنگی کشور به دست برخی از اهالی سینما منجر شده است. تاریخ از این روزها با “واعجبا” یاد خواهد کرد…
یک سوال هم از مدیران پیشین و البته کنونیِ خانهسینما دارم:
سال ۸۹ مدیریت وقتِ همین وزارت ارشاد خانهسینما را به بهانههای واهی تعطیل و درِ خانه را پلمپ کرد! یکسال و نیم اهالی خانه، استوار بر مواضع صنفی و حقخواهی خود پایمردی کردند تا اینکه در شهریور ۹۲ خانه بازگشایی شد. از همان موقع فشار مدیریت خانهسینما بر این بود که تمام اصناف در وزارت کار بهعنوان انجمنهای صنفی-کارگری ثبت شوند (موضوعی که باعث اخلال در ماهیتِ کار صنوف، افتراق بین اعضا و صنوف و حتا اختلاف برخی از اصناف با خانهسینما شد) تا دیگر بهانهی غیرقانونی بودن تشکلات سینمایی باعث سیطره و دخالت وزارت ارشاد نشود! (البته آن موقع نمیدانستیم کارمندِ وزارت ارشاد هستیم!)
سوال: الآن نسبت خانهسینما (جامعهی اصناف سینمای ایران) با وزارت کار چیست؟ با وزارت ارشاد چیست؟ با شعار استقلال یک نهاد مدنی و صنفی چیست؟ اصلاً، وظیفهی خانهسینما در قبال سینما و سینماگران چیست؟