سینماسینما، حمید عبدالحسینی*
محمد حسین مهدویان در تازه ترین اثرش مسیری کاملا متفاوت را برگزیده است. این تغییر علاوه بر لحن و درونمایه ی اثر، در ساختار و فرم فیلم نیز دیده میشود به طوری که این بار با دوربینی آرام تر از فیلم های پیشین روبهرو هستیم اما در کلیت می توان همان المان ها و دلمشغولی های مهدویان را به شکلی دیگر در این فیلم نیز ردیابی کرد. برای فیلمسازی چون مهدویان که با ساخته های پیشین اش توانسته به حد قابل قبولی از ثبات در جایگاه حرفه ای یک فیلمساز در سینمای ایران دست یابد این میزان گرایش به پیمودن مسیرهای تازه و به نوعی کنار زدن پایه های تثبیت شده پیشین بسیار حائز اهمیت است به طوری که ممکن است از خیل هواداران و حامیان فیلم های قبلی کاسته و به تبع آن توجه افرادی از سایر طیف ها را به خود جلب کند و این تغییر و پوست اندازی و آزمودن راه های نو همان چیزی ست که سینمای ما در همه ی این سال ها یا از آن محروم بوده و یا کمتر از آن برخوردار بوده است.
شیشلیک هجویه ای ست بر مردمانی که درگیر مناسبات روزمره ی زندگی هستند. یک کمدی تلخ و سیاه که آدم های در چنبره تحکم و فشار را به درستی و به اندازه به نمایش می گذارد و بلبشو و درهم ریختگی شیرازه ی زندگی آنها را بی آنکه خود در آن نقشی داشته باشند تعریف و ترسیم می کند.
این فیلم برای حامیان و طرفدارانی که از فیلمساز صرفا نوعی مشخص و امتحان پس داده از یک اثر را طلب می کنند ناامید کننده خواهد بود چرا که مهدویان در ریسکی قابل تحسین این بار به کمدی روی آورده اما درعین حال آن را با مایه های تراژیک و غم بار در هم می آمیزد و تاحدی با لحنی انتقادی به شکل گیری یک طبقه ی بورژوا به عنوان بازیگردان چنین هرج و مرج و فشاری نیز پهلو می زند. آدم ها در فیلمنامه ی ژوله ناخودآگاه شکلی کاریکاتور گونه به خود می گیرند و این نه از ضعف که درواقع به دلیل شرایط بغرنجی ست که زندگی بر آنها تحمیل می کند و حسرتها و بغض های ناشی از چنین زیستگاهی پیامدهای تلخ تغییر خلق و خو و رفتاری حاد را به دنبال دارد و این نکته سنجی فیلمنامه نویس و کارگردان (با وجود برخی موقعیتهای محدود که رنگ و بوی شعاری به خود گرفته) یکی از وجوه ارزشمند اثر محسوب می شود.
شیشلیک در جنبه های ساختاری به ویژه انتخاب و هدایت گروه بازیگرانش نیز موفق عمل می کند که شاهد مثال حضور رضا عطاران در عمق بخشی به دوجنبه ی پارادوکسیکال کمدی و تراژدی نشات گرفته از وضعیت نمایشی کاراکتر است که بسیار جذاب و البته سمپاتیک از کار درآمده است.
شیشلیک فیلمی اگرچه کوچک اما غنی ست که ممکن است ظاهری شلخته را تداعی کند اما در پس این بی نظمی، نظم و چیدمانی فکر شده نهفته است. فیلمی که جزو نیازهای امروز مخاطب سینمای ماست. فیلمی که هم سرگرم می کند و هم به تفکر وامی دارد.
*نویسنده و کارگردان