سینماسینما، حمید عبدالحسینی*
در میان آثار متعدد رادی، نمایشنامهی «پایین، گذر سقاخانه» حکایت دیگری دارد. در اینجا با اتمسفری یکسر متفاوت طرفیم که آدمها و جغرافیای آن را نه در یک منزل و عمارت واقع در شهرستان که در جنوب تهران بنا میکند و به مضامین و مفاهیم فولکلوریک آمیخته با باورها و عقاید مردمان یک گذر نقب میزند. رادی در این نمایشنامه برای شخصیت زن نیز ساحتی مجزا از سایر کاراکترهای زنش برمیگزیند و موتور مولد و محرک درام را بر مبنای کنشگری او سوار میکند تا از دل این جسارت و شهامت به اوج و نقطه عطف قصه برسد. برای این متن که سرشار ازدیالوگها و مونولوگهای متاثر از چنین موقعیتی است و پیچشهای شخصیتپردازی را شامل میشود، ساختار اجرایی و بصری از اهمیت بسزایی برخوردار است تا بتواند مخاطب را باخود همراه سازد و این مهم از همان شروع و تعریف حال و هوای اثر نقش بسزایی دارد. در اجرای «پایین، گذر سقاخانه» آنچه در وهلهی اول جلب توجه میکند نگاه درست به مقولهی طراحی صحنه و لباس است که در هر نمایشی و خاصه این اثر با پیش فرضهایی که قبلتر گفته شد جزو اصلیترین ارکان اجرایی محسوب میشود. با توجه به مساحت صحنهی تالار سنگلج طراحی و ساخت دکور با هوشمندی انجام شده و به شکل مناسبی ضمن انعکاس جغرافیا و محل رویدادها، شمایی از تاریخ و زمان وقوع نمایش از منظر مناسبت مُحرم را که یکی از بافتهای اصلی کانسپت اثر و همانند سازی وقایع و کاراکترها با واقعهی عاشوراست به درستی به نمایش میگذارد. در حوزهی بازیگری برای نمایشی این چنین که با تعدد کاراکترهای اصلی و فرعی روبه روست لزوم انتخاب و هدایت بازیگران و حفظ ریتم و انسجام اثر مرهون داشتن تیمی یکدست است که حقیقتا در این جا به خوبی شاهد چفت و بست درست نقش آفرینان با مایههای پدید آورندهی کاراکترها و شخصیتهای نمایشی هستیم و ماحصلش یک همآمیزی به قاعده و دقیق است که به خوبی بینابین واقعگرایی و واقعنمایی قرار میگیرد و دست آخر ریتمی پویا و دینامیک را در اوج و فرودهای هر صحنه پدید میآورد. رضا بهرامی در مقام کارگردان ادامه دهندهی کارنامهی تجربه گرایانهاش است و در نمایشی دیگر مسیری متفاوت را در پیش میگیرد که با شناخت درست از متن و نیازهایش به نتیجهی درخور اعتنایی نائل شده که یک نمونهی آن طراحی و اجرای میزانسنهایی است که هم با وقایع مرتبط است و هم از ابعاد صحنه بهره میجوید و هم به پرداخت چنین محل و آدمهای آن فادار است و یاد و نام یکی از بزرگترین و موثرترین درامنویسان ادبیات نمایشی ما را بار دیگر به نیکی در خاطر میآورد.
*نویسنده و کارگردان