سینماسینما، حمید عبدالحسینی
در ایران کمتر بازیگری است توانسته باشد دههها اهمیت خود را در تئاتر و سینما حفظ کند و با هر نقش آفرینی وجهی دیگر از تواناییهای خود و حتی ابعاد مختلفی از کاراکترها را به نمایش گذارد. یکی از این معدود نفرات بلاشک سعید پورصمیمی ست. لقب دانشمند در عرصهی بازیگری به خوبی برازندهی پورصمیمی است که نه فقط از حیث جنبههای فنی، هنری و تکنیکال که در منش حرفهای نیز همواره در جایگاه غبطه برانگیزی قرار داشته است. هنر پورصمیمی آن است که حتی نقشهای کوتاه و یا آنچه را که شاید روی کاغذ جای چندانی برای بازی نداشتهاند با شگرد و شیوههای منحصر به فردش به نحوی اجرا میکند که در خاطرهها باقی میماند. از اینگونه نقشها میتوان به فیلم چهره و یا سریال در پناه تو اشاره کرد. سعید پورصمیمی از تئاتر برآمده است و همچنان نیز یک تئاتری اصیل است و هرگاه فرصتی مییابد به نوشتن نمایشنامه و یا بازی روی صحنه رجوع میکند. به عبارتی هیچ گاه پیوندش را با خاستگاهاش یعنی نمایش از هم نگسسته است. آموزهها و تجربیات غنی پورصمیمی به قدری بود که ناصر تقوایی در روزگاری که تئاتر آنچنان رونق نداشت، سراغ او میرود و در همان حضور آغازین، یک همکاری درخشان را در ناخدا خورشید رقم میزند و جایگاهش را با همین نخستین فیلمش به عنوان یک بازیگر توانا در سینما نیز تثبیت میکند. یکی از خصایص پورصمیمی در بازیگری بهرهگیری فوقالعاده از چشمهاست، انگار برای هر لحظهی هر نقشی که بازی میکند یک مدل و دستور زبان از حیث نگاه را طراحی کرده باشد. او نقش پدر را زیاد بازی کرده ولی به زعم نگارنده همواره کوشیده تا تصویرهای متفاوتی از پدران در موقعیتهای مختلف اجتماعی و خانوادگی ترسیم کند که نمونهی متاخرش در فیلم برادران لیلاست. در جشنواره چهل و دوم، پورصمیمی بار دیگر شمای متفاوتی از کلاس بازیگریاش را پیش چشم تماشاگران به نمایش گذاشت. او ترکیب کاملی از یک مربی فوتبال را با هنرمندی و جزئیات ثبت کرد؛ مردی که علاوه بر پدر فرزندانش، در قامت پدری برای شاگردانش نیز محسوب میشد و او به خوبی هر دو وجه را ایفا کرد. سعید پورصمیمی استاد بازی کردن بدون هر نوع جلوهگری و اغراق است و به قدری خوب این کار را انجام میدهد که حتی داوران جشنوارهها نیز خیلی اوقات متوجه وسعت هنرمندیاش در خلق کاراکترها نمیشوند و یا بهتر بگویم او را نمیبینند؛ که این دیده نشدن، درست کاریست که پورصمیمی با تعمد سالها به دنبال آن بوده و همهی دیده شدنهایش از همین جا نشات گرفته است!