سینماسینما، علیاصغر کشانی
انیمیشن «زال و رودابه» تازهترین ساخته محمدعلی سجادی فیلمساز اندیشمند و ایرانشناس برجسته اثر روایت محور به روش شاهنامه خوانی با تکنیک نقاشی متحرک دوبعدی از مهمترین، پرجاذبه ترین و حکیمانه ترین داستان های اثر بیهمتای فردوسی، شاهنامه است. عاشقانه زال و رودابه روایت انس زال (پسر سام) و رودابه (دختر مهراب)، سیر احساسی است که در هنگامه اودیسه زال از سیستان به کابل (براساس پیشگویی های ستاره شناسان دوران منوچهر) با وجود مخالفت های دربار رخ می دهد. مواجهه ای در موقعیتی پر جاذبه (زال شب هنگام در فضایی پر احساس بی تحمل و صبر با طناب از دیوار کاخ رودابه چشمانتظار بالا می رود) و سرنوشت دو دلداده را واله و شیدا در شرایطی آمیخته به تمثیل، در حالتی فرح بخش و پرنشاط (همی بود بوس و کنار و نبید/ مگر شیر کو گور را نشکرید) بهممی رساند.
جاذبه های داستان اینجاست که زال و رودابه پس از جدایی شب هنگام، شب و روز و آرام و قرار ندارند و پیوسته در پی آماده کردن پیش نیازهای پیوند دوباره در پی دیدار هم اند.
نقطه عطف قدرتمند داستان جایی است که سام می داند رودابه از نوادگان ضحاک است و به زال هشدار می دهد که روح منوچهر از این پیوند آزرده خواهد شد. پیچهای روایت از اینجا آغاز می شود که به اصرار زال، سام خود راهی دربار می شود تا خود مساله را با شاه حل کند و نقطه عطف دوم جایی است که با آگاهی منوچهر شاه ایران از ماجرا، برای آنکه میزان وفاداری سام و جانبداری زال سنجیده شود فرمان در هم کوبیدن کابل و نابود کردن خانواده مهراب را می دهد. سام هم بیآنکه خواسته اش را بازگوید به فرمان شاه (به مهر تو شد بسته دست بدی/ به گرزت گشاده ره ایزدی) به سوی کابل به راه میافتد. از اینجای داستان، یکی از شخصیتهای ماجرا پر رنگ می شود: سیندخت. گویی هدف فردوسی برای خلق زال و رودابه رسیدن به شخصیت سیندخت بوده است. سیندخت به عنوان زنی کنشمند، حلقه اتحاد دو قوم متخاصم و نشاندهنده پاکی بدون در نظر گرفتن دودمان و اثبات این نکته مهم به قول سجادی که جهان میوه آمیزش پدیده هاست نقش خود را به شگفت آورترین حالت ممکن ایفا می کند.
تقابل و کشمکش برای تقدیس عشق دربرابر مساله قدرت، آزمون سپهدار ایرانی در رویارویی با نکوهش ها، سیاست زنانه در آستانه پیمان شکنی و اندرزهای موبدان در زمان جدال بر سر حفظ نیکی بر اساس پاک آیینی، خون و نژاد و موقعیت منحصر به فرد خنجر کشیدن شاه برای کشتن همسر و دخترش رودابه و تدبیر همسر فرزانه اش سیندخت، از داستان زال و رودابه روایت سترگ و سرگذشت و حکایتی عظیم خلق می کند، قصه ای که در مسیر گسترش پر تعلیق و روایت سرشار از قبض و بسط اش بی بروبرگرد کهن الگویی الهام بخش ادبیات و هنر از گذشته تا کنون در سرتاسر جهان بوده است.
و ناگفته پیداست انیمیشنی که گرچه بی حمایت، با دست خالی و با جدوجهد فردی کارگردانش و در رقابتی نابرابر با سادگی تمام سر وسامان گرفته، بیش از هر چیز رنگ شرافت از سر و شکلش هویداست.