تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۰/۲۸ - ۱۵:۲۲ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 128983

سینماسینما، رضا صائمی
عکس های مریم سعید پور در نمایشگاه عکس «نیم فاصله» در همان نگاه اول، چشم را درگیر فضا، اشیاء،آدم ها و نسبت بین آنها می کند. نسبتی که در پس زیبایی شناسی فرمیک آن می توان به استخراج نشانه شناسی معنا دست زد که در نسبت بین عناصر درونی اثر، ابژه تصویر را به سوژه تفسیر بدل می کند و نگاه کردن را به دیدن. این تجربه تماشا، روایتی است از زاویه دید عکاس نه فقط به عکس ها که به عکاسی. گویی قرار است در پس تصویر واقعیت به بازنمایی حقیقتی برسیم که جهان بینی عکاس را در شیوه عکاسی اش صورت بندی می کند. عکس هایی که صرفا تصویر نیست بلکه تصور مولف از زیست-جهانی است که ترسیم می کند.

هر کدام از این عکس ها فارغ از هویت بصری و قابلیت معنایی خود، از عناصری مشترک برخوردارند که می توانند در کنار هم جهان مفهومی برساخته از جان عکس ها را معنا کرده و تشخصی بصری ببخشد. شاید مهمترین عنصر مشترک آن فضای خانه و اتاق ها باشند و میزانسنی از اشیاء و اسباب خانه به عنوان گزاره های جزیی که در کلیت خانه یا اتاق، هم شمایلی فرمیک پیدا می کند هم صورت و نظامی از معنا. درهای نیمه باز که نه فقط مرزهای اتاق های خانه را ترسیم می کند که فاصله بین آدمهای خانه را نیز نشان می دهد. زنی که در اتاقی مشغول سوزن نخ کردن لباسی است و مردی که آن سوی در به کاری دیگر مشغول است، مردی که در یک اتاق غرق تنهایی خویش است و زنی که در اتاق بغلی دراز کشیده و ما نسبت مکانی بین آنها را از نسبت تصویری آنها بین درهای باز دو اتاق می بینیم. گاهی زن روی پله های خانه در طبقه پایین و مردی پشت پنجره در طبقه بالا، مردی در یک اتاق در حال تماشای تلویزیون و زنی در اتاق بغلی در تنهایی خود. یا زن و مردی که در یک اتاق پشت به هم و با فاصله ای کوتاه خوابیده اند. درعکسی دیگر زن در تخت خوابیده و مرد در صندلی کنار تخت نشسته و سیگار می کشد، درعکسی دیگر سایه مردی که در حال بالا رفتن از پله هاست را می بینم و زنی که پشت در نیمه باز در روشنایی نشسته است. موقعیت ها و میزانسن هایی که نشان از یک فاصله بین زن و مرد و یک زوج را به تصویر می کشند. زن و مردی که در یک فضای مشترک، درک و درد مشترکی ندارند. آنها در کنار همند ولی با هم نیستند. گویی هنوز وصلی صورت نگرفته و به قول سهراب سپهری همیشه فاصله ای هست وصل ممکن نیست.آنها در عین نزدیکی از هم دورند و این روایتی است از نیم فاصله ها. نیم فاصله هایی که نه جدایی است نه وصل که تنها بودن با هم است. خلوتی فضای خانه هم درک این فاصله را از حیث بصری به مخاطب منتقل می کند و هم هویت بصری عکس را با نوعی سادگی و بی آلایشی پیوند می زند.

حضور پر حجم رنگ سفید هم به این صورت فرمی و مفهومی از تنهایی و فاصله ها عمق می بخشد. در واقع از حیث فرمی با نوعی خلوتی در شمایل بصری عکس ها و از حیث معنایی با نوعی تنهایی در جهان آدمها مواجه می شویم. گویی عکس ها قرار است روایتگر نسبت بین «عاطفه ها و فاصله ها» باشد. قاب هایی که قلب های تنها را در جغرافیای کوچک خانه به تصویر می کشند و از جهان گسست ها و نشست ها حرف می زنند. جهانی که آدمهایش، زن و مردش و عاشق و معشوقش، ملالی تلخ را در نیم فاصله های زندگی تجربه می کنند!
منبع: روزنامه شرق

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها