اکبر منتجبی:
فیلم بارکد ساخته مصطفی کیایی را دیده اید؟ فیلمی که انتقام شخصی را ترویج می کند و فیلمساز بسیار تحت تاثیر سینمای مسعود کیمیائی است. در بارکد با یک داستان نخ نما شده روبرو هستیم. مرد پولدار ، پسر فقیر. طبق همان الگو مرد پولدار انسان کثیفی است که دیگران را زیر پای خود له می کند و پسر فقیر انسان شریفی و با اخلاقی است.
البته اگرچه داستان از کلیشه های مرسوم ً نخ نما شده استفاده کرده، اما نوع روایت و سناریوی آن جالب است. داستان از انتها به ابتدا می آید. در واقع شکست زمان در فیلم نامه ، و انتخاب ریتم صحیح بارکد را نجات داده است.
با این حال نقطه تعالی ذهن مصطفی کیایی در سه فیلم اخیرش این است که سرمایه دارها ( بارکد) ، پولدارها ( عصریخبندان ) ، طبقه مرفه جامعه ( خط ویژه ) آدم های نکبت و دزد هستند و در مقابلش جوانانی که اتفاقا زندگی نکبتی دارند ولی از بانک دزدی می کنند ( فیلم خط ویژه ) یا حتی شیشه می فروشند و از عکس دخترها سو استفاده می کنند ( بارکد) و تصمیم می گیرند قانون را نادیده بگیرند و به انتقام شخصی روی بیاورند ( هر سه فیلم) انسان های شریفی هستند. چرا ؟ چون به زعم کارگردان آنها نهایت غایتشان این است که فاسدان را حذف کنند ولو آنکه خود نیز آلوده باشند و از راه فساد در مسیر انتقام قرار بگیرند.
انتقام شخصی ایده ای بود که کیمیائی با فیلم قیصر آن را وارد سینما کرد. ایده ای متاثر از یک نگاه چپ گرا. در دوره چپ ها و توده ای ها از این ایده ها استقبال میشد. در بوق و کرنا می کردند که فلانی چه گفته و چه فیلی هوا کرده است.
ارام ارام که از قضاها فاصله گرفتیم اگر نگاه واقع گرایی داشته باشیم می بینیم که آن فیلم ها جز همان ایده انتقام شخصی حرف دیگه ای نداشت.
با این حال این نگاه حتی در دوره ای نیز تسری پیدا کرد.گاه کم رنگ و گاه پررنگ.
مصطفی کیایی از دسته همان کارگردان هایی است که به استناد فیلم های اخیرش همچنان چنین نگاهی دارد. در فیلم هایش حکم صادر می کند که اون ادم پولداره ادم بده ماجراست و اون بدبخت بیچاره که به هر حقه بازی و دوز کلکی رو می اورد آدم خوبه قصه است.
من صرف نظر از این که با این نگاه مشکل دارم می گویم او در سه فیلم اخیر فقط همین مضمون را تکرار کرده و هیچ حرف جدیدی نزده است. درحالی که مثلا علی ملاقلی پور در فیلم قندون جهیریه با همین فرمول نخ نما داستان را شروع می کنه و در انتها تمام ذهن بیننده را بهم می زنه و می گوید إنفاقا آدم خوبه همان صاحب خانه ای است که در تمام طول فیلم فکر می کردیم ادم بده ماجراست.