در جست‌وجوی بانو/ نگاهی به نمایش «قصه‌ی قرن»

سینماسینما، حمید عبدالحسینی* 


انتخاب بامسمایی است که تقارن ورود به قرن نوی شمسی با زمان اجرای یک نمایش در خاتمه‌ی سال پیشین و ورود به سال جدید همزمان شود و جالب‌تر آنکه مضمون و درونمایه اثر نیز با چنین همزمانی‌ای طراحی شده باشد و اینها همه در نمایش «قصه‌ی قرن» نمود یافته است.

قصه‌ی قرن داستان جست‌وجوی مردی است که به دنبال همسری که در نخستین شب زندگی مشترک ناپدید شده به کندوکاو می‌پردازد و از رهسپار تلاش برای یافتن او به دالان‌های مختلف تاریخ صد ساله‌ی ایران در بستر وقایع و روزگار پرفرازونشیب آن سرک می‌کشد و در حقیقت به شناختی از هویت خود نائل می‌شود.
بخش اعظم این اجرا متکی به نمایشنامه و متن اثر است که علاوه بر سوژه‌ی جالب توجه و تلاقی زمانیِ متناسب با وقت‌شناسی درستِ مولف، در مقوله‌ی بسط و گسترش ایده و پرداخت هر چند اشاره‌وار به وقایع تاریخی هم موفق شده تا از منظر ایجاز نیم نگاهی نقادانه به دوره‌های مختلف از جریان جنگل به رهبری میرزا کوچک خان تا پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی و کرونادر در ایران امروز داشته باشد.
حامد شیخی در جایگاه بازیگر اصلی قصه‌ی قرن با شناختی که از فضای اثر و هدف‌گذاری روایی به مدد نگارش نمایشنامه و تسلط بر کلام، دیالوگ و حس و حال موقعیت‌های مختلف کاراکتر بدان دست یافته، توانسته رنگ‌آمیزی و سیر حرکت شخصیت را از آغاز تا انجام به نمایش گذارد هر چند که شاید تغییرات ظاهری و پوششی می‌توانست بر اثرگذاری بیشتر بینجامد که با در نظر گرفتن تمهیدی از آن صرف نظر شده است.
قصه‌ی قرن در کنار برخی کاستی‌ها نظیر عدم قدرت و قوام برخی بازیگران و یا عدم توجه به پاره‌ای مقاطع تاریخی به ویژه در دوران پس از جنگ تحمیلی، یک نکته‌ی مثبت دیگر نیز دارد و آن طراحی صحنه‌ی موجز و استفاده‌ی حداقلی از آکسسوار و لوازم صحنه است که علیرغم بستر صد ساله‌ی روایت قصه به خوبی در خدمت فضاسازی اثر قرارگرفته؛ همچنین است نحوه ی نگرش کارگردان به مقوله‌ی میزانسن.

*نویسنده و کارگردان

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 172617 و در روز چهارشنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت 08:36:03
2024 copyright.