زنگارِ استخوان/ درباره «خانه پدری» و حواشی آن

سینماسینما، حسین ارومیه‌چی‌ها:

ماجرای توقیف سلیقه ای فیلم های سینمای ایران علی رغم داشتن مجوزهای قانونی در ایران سابقه ای طولانی دارد. از نمایش جشنواره ای فیلم خط قرمز مسعود کیمیایی و ممنوعیت دائمی اش از اکران گرفته تا نمونه متاخر و فیلم آشغال های دوست داشتنی که پس از چندین سال بالاخره رضایت مسئولان را جلب کرده و حاضر به نمایش آن شدند. اتفاقی که هربار دقیقا پس از اکران عمومی، بدون توجیه بودن دلیل آن را برای همه آشکار می سازد و فقط مسئولیت بار روانی و روحی وارد بر تولیدکنندگان را بر دوش متولیان امر باقی می گذارد. یادمان نرفته اتفاقی که برای به رنگ ارغوان حاتمی کیا رخ داد و چندین سال بعد با تغییر دولت وقت فیلم در جشنواره به نمایش در آمد و در چندین رشته نیز نامزد دریافت جایزه شد. اتفاقاتی از این دست تنها ریشه در یک چیز دارد  و آن عدم هماهنگی دستگاه های مسئول و عدم وجود آیین نامه ای مدون است که بر مبنای آن هیچ نهاد و ارگان غیر مسئولی قادر به توقیف یا جلوگیری از پخش هیچ فیلمی با مجوز قانونی نشود.

خانه پدری فیلمی است درباره رفتارهای ناصواب مردمان این سرزمین که در طول تاریخ بر پایه های سنت های نادرست باعث ایجاد عقب ماندگی های فکری و ضررهای جبران ناپذیر بر پیکر خانواده و جامعه شده است. فیلمی که با شناخت درست جغرافیا و شخصیت های قصه ، روایت درستی از تعصبات غلط یک فرد و تفکر و آثار جبران ناپذیر آن بر خانواده ارائه می دهد.  کیانوش عیاری به عنوان یک فیلمساز باسابقه با شناخت درست هر موضوع با جزییاتی مثال زدنی به آن می پردازد. این را در همه ساخته های سینمایی و تلویزیونی اش نشان داده است. چیزی که باعث می شود خانه پدری از یک فیلم معمولی فراتر برود، دقیقا همین جزییاتی است که عیاری با توجه به آن و در فصل های مختلف فیلم به آن پرداخته است.

دخترکشی اصولا به عنوان یک جنایت متعصبانه شناخته می شود و عامل آن معمولا پدر دختر است. او بنا به دلایلی نظیر فقر، ترس از آبرو، دفاع از ناموس دست به چنین جنایتی می زند و و بنا بر گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۰۰ ، پنج هزار قتل در این زمینه ثبت شده است. در کشورهای جهان سوم اصولا این نوع جنایات به دلیل ترس از آبرو و دفاع از تمامیت خانواده صورت می گیرد و بر خلاف توجیه گذشته آن که  مانند دوران جاهلیت عربستان، به دلیل بدون آینده دیدن فرزند دختر، فرزندان خود را زنده به گور می کردند، در دوران جدید و در جوامع و خانواده هایی با دانش اندک فرهنگی، این جنایت از روی خدشه دار شدن اعتبار و آبروی پدر خانواده انجام می شود. خانه پدری با دست گذاشتن روی این ایده تاثیر چنین جنایتی را بر نسل های بعدی یک خانواده نشان می دهد و با نشان دادن یک خانه قدیمی به عنوان ناظر و شاهد، تاثیر یک انتخاب و یک باور غلط را در سرنوشت تمامی ساکنان آن به تصویر می کشد. چنین فیلمی قاعدتا فیلم شیرینی نخواهد بود و با توجه به نوع قصه ممکن است موجب آزار ذهن بیننده شود. همانطور که بسیاری از اتفاقات و اشتباهات رخ داده در این سرزمین روح بسیاری را آزرده و جان افرادی را گرفته است. برای تماشای چنین فیلمی باید حافظه تاریخی داشت و به جای سرکوب کردن سازندگان آن، به خود و نتیجه رفتارها و تعصبات بیجا فکر کرد. تعصباتی که هنوز هم با همه پیشرفت های شکل گرفته در ریشه برخی از خانواده ها نفوذ کرده و افراد بدون توجه به چرایی و عاقبت کار خود، جنایاتی را مرتکب می شوند که در برابر جنایت رخ داده در این فیلم، دریایی هستند در برابر قطره. کسانی که در شورای پروانه ساخت و نمایش با ساخت و نمایش این فیلم موافقت کردند و پس از عبور از گردنه های دشوار تولید و اکران فیلم نهایتا رای به نمایش آن دادند، طبعا با همه اجزای سازنده فیلم موافق بوده اند. قطعا به اعتبار کارگردان با سابقه آن او را شایسته پرداختن به چنین موضوع حساسی دانستند و احتمالا در پس ذهن خود به او دستمریزاد هم گفته اند. اما بر پایه گزاره نانوشته و از اساس غلط «هر فیلم نماینده فرهنگ و تاریخ سراسر مثبتِ یک سرزمین است»، عده ای در نهادی غیر مسئول احساس کردند خانه پدری در حال دروغ نمایی بر اساس قصه ای خیالی است که ایران به هیچ عنوان جغرافیای آن نبوده و نخواهد بود. این می شود سرنوشت یک فیلم پس از ۹ سال توقیف و چند نمایش جشنواره ای و یک روز اکران عمومی! چنین دوستانی با علم به اینکه ما در کشور آمارهایی داریم و دنیا هم از این آمارها مطلع است پیش خود فکر کرده اند تا وقتی می شود درباره هوا و زمین فیلم ساخت چه نیازی است به فیلم ساختن درباره یک زیرزمین و اتفاقاتی که در آن افتاده!

دختری که در فیلم توسط پدر و برادر کوچکش کشته می شود، در زیرزمین خانه پدری دفن می شود. این خانه تا چند نسل بعد میزبانان ساکنان آن است و عواقب این جنایت فصل مشترک همه آنها. گویی برخورد زنگار استخوان های این دختر در زیرزمین خانه پدری، به نوایی گوشخراش بدل شده بر همه ناعدالتی ها و حق کشی هایی که در طول تاریخ بر سر زنان این سرزمین روا شده است. صدایی که حتی با گل گرفتن در زیرزمین و توقیف چندباره فیلم هم خاموش نخواهد شد!

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 124292 و در روز چهارشنبه ۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۰:۳۹
2024 copyright.