سیمین یک بنفشه آفریقایى

سینماسینما، الناز راسخ

بنفشه آفریقایى از جمله زیباترین گیاهان گلداری است که زیبایی اش تنها مختص به گل هاى رنگارنگش نیست. این گل شاخ و برگى زیبا دارد و در تمام طول سال گل مى دهد چه در بهار چه در زمستان! همچون فاطمه (سیمین) معتمدآریا. او نیز به طول مدت روز بى تفاوت است و همیشه و در هر زمانی از سال گل هایش را به رخ تماشاگر می کشد. معتمدآریا این روزها بعد از حکایت دریا با بنفشه آفریقایى بر پرده ی سینماها که نه! بر پرده ی صفحات پلتفرم های پخش آنلاین ظاهر شده تا قدرت، جذابیت و زیبایی کاریزماتیک اش را بار دیگر به معرض نمایش بگذارد.
بنفشه آفریقایی دومین اثر بلند مونا زند حقیقی، داستان زنی است به نام شُکو (معتمدآریا) که بنا به دلایلی تصمیم می گیرد تا با شوهر سابق (رضا بابک) و همسر فعلی (سعید آقاخانی) در یک خانه زندگی کند. انتخابی که سبب می شود هر سه نفر، زندگی را به شیوه ای نو تجربه کنند و در لحظه لحظه های آن خویش امروز و گذشته شان را دوباره بازیابند و گردوغبار نشسته بر زنگار دل هاشان را بزدایند.
محوریت داستان با شکو است. زنی یگانه که هم جذابیت دنیای مدرنیته ی امروز را دارد و هم همچون مادربزرگ ها پایبند به سنت هاست و از پیوند آدم ها به یکدیگر لذت می برد. قصه ی همه ی مردمِ شهرش را می داند و آنها نیز خوب می دانند که او چون آجیلِ مشکل گشاست که چنانچه لازم باشد می توانند به او رجوع کنند تا گره از کارهایشان گشوده شود.
شکو زنی کنشگر است. همیشه این اوست که قدم اول را بر می دارد. درخواست طلاق را او داده، برای بار دوم اوست که اول بار عاشق شده و به زبان آورده و حالا باز اوست که می خواهد آدم های زندگی اش را کنار هم یا به عبارتی کنار خود خوشحال و سرزنده براى خود حفظ کند. عملی که از منظر روانشناسی شاید خودخواهی باشد اما این رفتار خودخواهانه ی شکو در نقاط عطف رابطه اش با این دو ضلع دیگر، تبدیل به دگرخواهی می شود. دگرخواهی که سبب می شود هریک از آن دو چه فریدون (رضا بابک) و چه رضا (سعید آقاخانی) در عین انعطافی که به واسطه ی تحقق درخواست های شکو از خود نشان می دهند، در تعامل با یکدیگر و در نهایت در رویارویی با خویشتن خویش به صداقت رفتاری برسند که پیش از آن به هیچ طریقی ممکن نبود. به عبارت دیگر شکو در مواجهه اش با همسر سابق و همسر فعلی چون روانشناس هوشمندی عمل می کند که نه خود را نادیده گرفته و نه هیچ یک از جزئیات رفتاری بیمارانش از نگاه او پنهان می ماند. و از آنجاییکه شکو هر دو را به خوبی می شناسد، از این نکته نیز آگاه است که برای حفظ این رابطه ی نامتعارف از هوش خویش کمک گیرد تا صلح را به جای کینه در قلب های آنان بنشاند. گرچه تلاش های او در شکل دهی یک رابطه ی پر از صلح و صفا به ثمر می نشیند و اولین جرقه های امید در وجود فریدون زده می شود. اما همیشه همه چیز خوب پیش نمی رود. گَه گاه پیش می آید که رضا بابت توجهی که فریدون و شکو به یکدیگر نشان می دهند، دچار خشمی درونی شده و رفتن را به ماندن ترجیح می دهد یا در انتهای داستان فرزندان شکو و فریدون در تقابل با تصمیم آن دو دست به اقدامی عجولانه (شما بخوان بی رحمانه) می زنند و اسباب مرگ پیرمرد را فراهم می کنند.

دومین اثر مونا زندی به تهیه کنندگی علیرضا شجاع نوری، یک درام عاشقانه و روانشناسانه است. در این فیلم سعی شده تا سه عنصر عشق، اخلاق و انسانیت در جزئیات و کلیات روایت مورد توجه قرار گیرد. نمودِ آن را می توان در چگونگی شکل گیری روابط میان کاراکترها و پیشامدها به وضوح رویت کرد.

شاید ریتم فیلم کمی کند باشد اما باید به این نکته اذعان داشته باشیم که هر فیلمی با توجه به قصه و نوع نگاه کارگردان و فیلمنامه نویس خود فرم خاصی را برای روایت بر می گزیند. گرچه کارگردانی و دیگر عوامل فنی بر این تصمیم مؤثر هستند اما این لباسی نیست که بتوان به زور بر تن فیلم کرد.

از دیگر خصایص بنفشه آفریقایى اینست که تماشاگر در برخورد با آن، خود را در حال تماشای یک فیلم نمی داند چراکه کارگردان مخاطب را تنها محدود به فضای داخل فیلم یا آنچه که خود می خواهد نشان دهد نمی کند، بلکه فرصتی را ایجاد می کند تا بیننده ذهن خود را چه در رویارویی با پیشامدها و چه در ارتباط کاراکترها با یکدیگر و حتی با خود به هر سو که تمایل دارد سوق دهد و صیرورتی را تجربه کند که بعد از سینمای کیارستمی، کمترین فیلمی در سینمای ایران این امکان را برای او در طول این سالها فراهم کرده است.

یکی دیگر از مهم ترین شاخصه های بنفشه آفریقایی موسیقی پیمان یزدانیان و آن هَنگِ درامی است که در پلان های عطفی (آنجا که در روابط میان شخصیت ها و یا درون هر یک از کاراکترها تغییری رو به تعالی صورت می پذیرد) شنیده می شود و تماشاگر را از هر حالی به حالی بهتر هدایت می کند.

و کلام آخر آنکه، اینگونه به نظر مى رسد زندی با ساخت این فیلم، به دنبال نمایش توانایی ها ى خویش نبوده، بلکه او با خلق اثری انسانی سعى بر آن داشته تا از این طریق آدم ها را دعوت به دوباره دیدن و خوب دیدن خود، داشته ها و دنیای اطرافشان کند.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 142576 و در روز جمعه ۲۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت 12:25:01
2024 copyright.