به نظر میرسد در شرایط فعلی و افشاگری قربانیان تعرض در سینما، افکار عمومی منتظر واکنشی درخور از طرف کانون کارگردانان -که طی این مدت، کم بیانیه نداده- و انجمن بازیگران و صنوف تهیهکنندگی است، البته بدون لحاظ کردن رفاقتها و مناسبات مرسوم و موجود.
هرچند هنرپیشهای که نامش مطرح شده، اولین نیست و چندمین فرد مشهور در سینماست که در ماجرای آزار، نامش به میان آمده. در موارد پیشین هم سکوت، تنها واکنش صنوف سینمایی و سایر سینماگران بود. آنها به کارشان رسیدند و صدای افشاگران هم به جایی نرسید. اما بالاخره یکجا باید این ماجرا فیصله پیدا کند. روزی که سکوت آدمهای بیشتری شکسته شود، اتفاقات تازهتری خواهد افتاد. این تابو بزودی شکسته خواهد شد و امیدوارم چهرههای مشهور، محافظهکاری را کنار بگذارند و شجاعت بیشتری برای افشای حقایق بیابند. چرا که هیچکدام از آزارگران سینمای ما، به بزرگی هاروی واینستین نیستند. تعرض و تجاوز از هرکسی سر بزند، محکوم و مطرود است چه قاری قرآن باشد، چه هنرپیشه و کارگردان و تهیهکننده سینما.
امیدوارم این روند در همه حوزهها اعم از سیاست و اقتصاد و رسانه و سایر عرصههای فرهنگی و فضاهای اداری دولتی و خصوصی… بدون ملاحظه و مراعات و واهمه، رواج یابد، سکوتها بشکند و این فضای ناامن به جای قربانیان، تن متجاوزان را بلرزاند.
به شجاعت سمیه میرشمسی و پیشگامی ارزشمند بابک کریمی در حمایت از قربانیان و شرافت کانون دستیاران درود میفرستم. البته که همین صنف هم باید در پاکسازی درونیاش، فراوان بکوشد.
عامدانه نام خانه سینما را به میان نیاوردم چون در چندسال اخیر، منفعلترین، بیعملترین و خنثیترین نهاد موجود در کشور است و عملا وجود خارجی ندارد.